eitaa logo
نفوس مطمئنه
195 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
117 ویدیو
109 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 طلبه شهید حمید ☀️ تولد: ۱۰- ۵- ۱۳۵۶ 🥀 شهادت: ۳ مرداد ۱۳۸۰ 🔸 سمت: مسئول اداره تربت جام 🌺 محل شهادت: جاده تربت حیدریه 💐 گلزار مطهر: تربت حیدریه ۱۴۶ •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene
نفوس مطمئنه
#معرفی_شهید 🌷 طلبه شهید حمید #یعقوبی ☀️ تولد: ۱۰- ۵- ۱۳۵۶ 🥀 شهادت: ۳ مرداد ۱۳۸۰ 🔸 سمت: مسئول ادا
🌷 طلبه شهید حمید یعقوبی 💠 تولد او مصادف با اوایل انقلاب و اواخر سال ۱۳۵۶ بود که من در راهپیمایی‌ها با او شرکت می‌کردم. 💠 دوران ابتدایی را در مدرسه‌ شهید دماوندی در شهرستان تربت حیدریه گذراند. 💠 مادرش نقل می‌کند: «حمید در کلاس چهارم دبستان بود که پدرش شهید شد، بعد از آن به مدرسه شاهد رفت و تا کلاس نهم درس خواند، بعد به حوزه‌ علمیه رفت و ادامه تحصیل داد. 💠 پدرش در آخرین سفرش به جبهه به من گفته بود: «یکی از این سه پسرم را راهی حوزه‌علمیه کن تا درس طلبگی بخوانند.» 💠 او چون می خواست به وصیت پدرش جامه‌ی عمل بپوشاند برای تحصیل علوم حوزوی راهی شهرستان مشهد شد تا در سایه‌ی عنایت حضرت رضا علیهالسلام به کسب علم بپردازد. 💠 سال ۱۳۷۱ وارد عرصه‌ی علم و معنویت شد و زمینه‌ی رشد و کمال او نیز فراهم گشت، بعد از پنج سال تحصیل در حوزه‌علمیه، وارد دانشگاه علوم اسلامی رضوی شد و در رشته‌ حقوق شروع به تحصیل کرد، به پدر و مادرش بسیار علاقه داشت. 💠 نماز اول وقت را به جا می‌آورد و به مسایل دینی خیلی مقیّد بود، بعد از نماز قرآن را تلاوت می‌کرد، ارادت خاصی نسبت به ائمه‌ی اطهار داشت، به امام رضا بسیار علاقمند بود، در روز تولدحضرت زینب سلام الله علیها جشن می‌گرفت و در دهه فاطمیه عزاداری می‌کرد. 💠 مادرش می‌گوید: «یک بار از قم برگشت یک بسته‌ کوچکی آورده بود. گفت: اگر گفتید داخل این بسته چیست؟گفتم: سوغاتی قم یا سوهان یا جانماز و سجاده است، گفت: مهم تر از آن و من آن را باز کردم دیدم که مهر و تسبیح و جانماز بود او گفت: ما در قم پشت سر آقای جوادی آملی نمازخواندیم، بعد من نزد حاج آقا رفتم و از ایشان خواستم که جا نمازشان را به عنوان سوغاتی برای شما بیاورم، ایشان قبول کردند و جانمازشان را به من دادند. 💠 در برابر مشکلات صبور بود، همیشه قناعت را پیشه‌ خود قرار داده بود، در اوقات فراغت کتاب می‌خواند، و در کارهای فرهنگی به فعالیت می‌پرداخت شعر می‌نوشت و گاه خطاطی می کرد، شب‌ها برای کشیک به حرم می‌رفت، در گروه سرود سپاه فعالیت می‌کرد، مدتی به باختران رفت و بعد یکی از اعضای فعال بسیج شد. 💠 در مشهد به گشت شبانه می‌پرداخت و فعالیت‌های زیادی در بسیج داشت. 💠 معصومه یعقوبی خواهرش می‌گوید: یک روز به خانه آمد، دیدم پشت او آسیب دیده است. گفتم: چه شده است؟ گفت: دیشب به گشت رفتیم و با چند تن از اشرار درگیر شدیم پشتم زخمی شد. او از فعالیت‌هایش چیزی نمی‌گفت، فقط برای رضای خدا کار می‌کرد. 💠 به مداحان علاقه داشت، شهید آوینی را دوست می‌داشت، عکس‌های شهیدان را جمع آوری می‌کرد، نسبت به اسلحه و وسایل جنگی احساس عجیبی داشت می‌گفت:«داغی گلوله را در قلبم احساس می‌کنم.» 💠 بعد از دوره‌ آموزش به تربت جام منتقل شد و در آن‌جا مشغول فعالیت گردید، در آن‌جا صبح ها نماز جماعت راه انداخته بود و خودش امام جماعت شده بود. 💠 در ۲۲ سالگی ازدواج کرد، معیارش برای انتخاب همسر داشتن حجاب کامل بود. 💠 در مراسم سالگرد پدرش از یک هفته قبل اعلامیه آماده می‌کرد و مراسم با شکوهی می‌گرفت به خانواده اش توصیه می‌کرد: امر به معروف و نهی از منکر کنید انقلابی باشید و در هر مجلسی شرکت نکنید، و احترام خود را نگه دارید، بزرگ ترین آرزویش شهادت بود. 💠 شهید حمید یعقوبی در ۵/۳/ ۱۳۸۰ در تربت جام به علت تصادف به شهادت رسید و در ۶ /۵ /۱۳۸۰ در دستان مردم شهید پرور شهرش تشیع شد و در آرامگاه ابدی خود در کنار مزار پدر آرام گرفت. •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene
نفوس مطمئنه
#معرفی_شهید 🌷 طلبه شهید حمید #یعقوبی ☀️ تولد: ۱۰- ۵- ۱۳۵۶ 🥀 شهادت: ۳ مرداد ۱۳۸۰ 🔸 سمت: مسئول ادا
♻️ راوی: مادر شهید 🌸 پيكر پسر شهيدم را براساس وصيت وي در كنار پدر شهيدش به خاك سپردم.  🌸 شهيد 'محمد حسن يعقوبي' متولد ۱۳۱۹ بود كه در سال ۱۳۴۴ با هم ازدواج و از يكي از روستاهاي تربت حيدريه به شهر نقل مكان كرديم.  🌸 همسر شهيدم در كارخانه قند به عنوان سنگ شكن مشغول كار بود و از ابتداي انقلاب نيز به انقلابيون آن زمان كمك مي كرد.  🌸 حاصل ازدواج با همسرم، سه پسر و سه دختر بود كه حميد دومين پسر خانواده نيز راه پدر را در پيش گرفت و به نزد آن شهيد رفت.  🌸 محمد حسن در سال ۱۳۶۵ در عمليات كربلاي دو و در منطقه حاج عمران كردستان عراق مفقودالاثر شد.  🌸 از اين عمليات تنها پيكر شهيد كاوه به ايران برگشت و بعد از سال ها پيكر باقي شهدا پيدا شد.  🌸 از سال ۱۳۶۵ به بعد از او خبري نداشتيم و چشم به راه آمدنش بوديم كه پنج سال انتظار كشيديم تا در سال ۱۳۷۰ تنها پلاك وي را آوردند و باقيمانده پيكرش را در گلزار شهداي بهشت عسكري تربت حيدريه به خاك سپرديم.  🌸 محمد حسن مردي فداكار، مهربان و با ايمان بود و با تمام خستگي ناشي از كار وقتي به خانه باز مي گشت با بچه ها بازي مي كرد.  🌸 پسرم حميد نيز در ۱۰ مرداد ۱۳۵۶ به دنيا آمد و دومين پسرم بود، حميد در حوزه علميه مشهد درس مي خواند تا اينكه در دانشگاه رضوي قبول شد و در آنجا به تحصيل پرداخت.  🌸 حمید پس از پايان تحصيل در يكي از ادارات مشغول كار شد و در حالي كه حدود يك سال بود كه دختر خاله اش را عقد كرده بود براي شروع كار خود يكي از مناطق محروم خراسان رضوي را انتخاب كرده و به تربت جام رفت.  🌸 هفته اول شروع كارش به ماموريت در مرز با افغانستان اعزام شد كه در هنگام بازگشت از ماموريت به شهادت رسيد.  🌸 حميد پسري با خدا و داراي اخلاق نيك بود و يكي از بارزترين خصوصياتش شوخ طبعي به دور از افراط و تفريط و در عين نجابت و احترام بود.  🌸 اين شهيد بسيار مسووليت پذير و خانواده دوست بود به طوريكه جاي پدر را براي خواهرانش پر كرده بود.  🌸 حميد در ماموريت خود در سال ۱۳۸۰ به همراه چند تن از همكارانش به شهادت رسيد و طبق خواسته خودش در كنار مرقد مطهر پدر شهيدش به خاك سپرده شد.  🌸 حميد در دوران نوجواني با يك سنگ كوچك به خانه آمد، آن را تميز كرده و روي آن نوشت 'شهيد حميد يعقوبي'، گويي مي دانست كه قرار است راه پدر را در پيش گيرد هر چند در زمان شهادت پدر هشت سال بيشتر نداشت.  🌸 در بخشي از وصيت نامه شهيد' محمد حسن يعقوبي' پدر شهيد حميد يعقوبي آمده است: سلام و درود بر مادراني كه بهترين هديه خود يعني شوهر و فرزندان خود را به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل فرستادند كه اجرشان با سيدالشهدا (ع) باشد •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene
13.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔸 روایت حزن‌آلود حاج رحیم نوعی‌اقدم از برادرانش در عملیات کربلای پنج 🌤«اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 ✅ معاونت فرهنگی اجتماعی سیاسی حوزه علمیه خراسان ╭┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅╮ 🆔 @howzehfarhang🇮🇷 🌐 farhangi.hozehkh.com ╰┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 روحاني شهيد حسين ☀️ تولد: ۴- ۱- ۱۳۴۴ 🥀 شهادت: ۵- ۵- ۱۳۶۷ 🔸 سمت: فرمانده دسته 🌺 محل شهادت: اسلام آباد، غرب مرصاد 💐 گلزار مطهر: سبزوار، روستاي صدخرو ۱۴۷ •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene
🌷روحانی شهید حسین باقری منش •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene
نفوس مطمئنه
#معرفی_شهید 🌷 روحاني شهيد حسين #باقري_منش ☀️ تولد: ۴- ۱- ۱۳۴۴ 🥀 شهادت: ۵- ۵- ۱۳۶۷ 🔸 سمت: فرمانده
🌷 شهید حسین باقری منش 🌸 روحانی شهید حسین باقر‌ی‌منش، فرزند عباس، زاده روستای «صدخرو» بود، در سال ۱۳۴۴ به تقدیر نقش‌بند وجود، قدم در سراچه هستی نهاد. 🌸 خانواده‌ای ساده، اما مذهبی، آغوش گرم گشوده بود تا این غنچه معطر را در بارش باران مهربانی‌هایش، شاداب سازد. 🌸 وقتی به مرز هفت سالگی رسید، مثل خیلی از هم‌ سن و سالانش شال و کلاه نمود و راهی مدرسه گردید و دوران تحصیل کلاسیک را تا پایان دورة راهنمایی دنبال نمود، پس از آن راهی حوزة علمیه شد. 🌸 شهید باقری‌منش که در دوران تحصیل کلاسیک، با استعداد خدادادی و پشت‌کار توانسته بود خوش بدرخشد، اکنون می‌رفت تا در صحن و سرای حوزه علوم دین، انبان از بار معارف آباد سازد. 🌸 مدرسه علمیة چیذر درسال ۱۳۵۹ پذیرای این نوجوان پرشور گردید، حسین پس از سالی تلمذ و تحصیل در این مدرسه، در سال ۱۳۶۰ راهی دیار علم و اجتهاد شهر مقدس قم گردید. 🌸 شهید در آن جا با توکل وتلاش به خوشه‌چینی از خرمن ناب معارف دین، کمر همت گماشت، سال ۱۳۶۳ سال با شکوهی بود، در این سال، شهید باقری‌منش با بستن پیمان مقدس ازدواج با دختری عفیف از دیار ایمان، پای در ساحتی پرمسئولیت نهاد. 🌸 شهید باقری‌منش به موازات تحصیل و زندگی در شهر، با حضور در جبهه و به دوش کشیدن اسلحة رشادت و ایمان، بر آن شده بود تا خدا را از خود خوشنود سازد، او گرچه درسال ۱۳۶۵ در جزیره مجنون از ناحیه دست و سر مجروح شده بود، اما در پی حراست ازحریم امن کشورش و دفاع از ناموسش از پا ننشست؛ تا آن که در سال ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد و در پی درگیری با منافقینی که ازآن سوی مرزها هجوم آورده بودند، قفس تن را شکافت و پرواز از کرسی خاک تا ورای افلاک را آغاز نمود. 🌷 روحش شاد و راهش پررهرو باد •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene
🌷 روحاني شهيد براتعلي ☀️ تولد: ۷- ۹- ۱۳۴۴ 🥀 شهادت: ۵- ۵- ۱۳۶۲ 🔸 سمت: فرمانده دسته 🌺 محل شهادت: حاج عمران، والفجر ۲ 💐 گلزار مطهر: سبزوار، روستاي ينگ ۱۴۸ •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈ 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene
🌷 تصاویری از روحانی شهید براتعلی جوان •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene