eitaa logo
اللهم ارزقنا شفاعت الحسین(ع)💕
397 دنبال‌کننده
26.1هزار عکس
23.8هزار ویدیو
389 فایل
مجموعه کانالهای حرف دل❤️ کانال امام حسین ع حرف دل❤️ افتخارم حسینی بودنم سایه خورشید سواران مطلب. رنج خودو راحت یاران طلب... گیفدونی حرف دل ایدی مدیر جهت تبادل وتبلیغ کانال شما دردو کانال https://eitaa.com/Ali_alill
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 نوشته اند: یکی از مؤمنين و معتمدین گفت: شبی در عالم خواب، قصری بسیار بزرگ و باشکوه را دیدم، که هرگز در سرتاسر عمرم چنین بنای باشکوهی ندیده بودم، از شخصی پرسیدم : این قصر با این عظمت و جلال و زیبایی برای کیست؟؟؟ !!! او گفت : این قصر برای فلان بقالی که در همسایگی شما هست، می باشد. بسیار تعجب کردم و همچنان که غرق تماشای معماری و زیبایی آن قصر بودم، ناگهان صاعقه ای وحشتناک فرود آمد، و آن قصر را در یک چشم بر هم زدن، تبدیل به تلّی از خاکستر نمود، من هم از خوف آن حادثه ی وحشتناک، هراسان از خواب پریدم، فردای آنروز به نزد آن همسایه ی بقال رفتم و ماجرا ی خوابم را برایش تعریف کردم، او وقتی جریان خوابم را شنید، بسیار ناراحت شد و با دو دست خود بر سرش کوبید، و گفت: وای برمن ، تمام پاداش خود را بر باد دادم. وقتی علت را پرسیدم گفت: مادر من ۳۰ سال استکه بیمار و زمینگیر است و من در این مدت با جان و دل از او نگهداری میکنم، اما دیشب بین من و او بگو مگویی شد، و مادرم گفت: من سالهای سال برای تو خون جگر خورده و زحمت کشیده ام، من هم در جواب او با تندی گفتم: مادر تو ۱۵ سال از من نگهداری کردی اما من ۳۰ سال هست که دارم زحمت تو را می کشم. مادرم بسیار دلشکته و خجل شد، و دیگر چیزی نگفت. حالا فهمیدم که همین حرف تند و با منت من، پاداش تمام زحمات مرا بر باد داد. ⛔ مواظب حرفهای خود باشیم. ━•⊰❀ 🌺 ❀⊱•━ ═‎✾ ‍━•⊰❀ 🌺 ❀⊱•━ 💔🔥🔥🔥🔥 دوستان این پست بخونید قشنگه ☝️☝️☝️☝️
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت ۳۱ 🚥 آرام به طرف من می آمد 🚥 پایش را ، روی سینه من گذاشت 🚥 و چاقویش را ، به سمت من پایین می آورد 🚥 ناگهان محافظم علی سر رسید 🚥 و دست او را گرفت . 🚥 چاقو را از دستش در آورد 🚥 و او را به طرف دیوار هل داد . 🚥 با هم درگیر شدند . 🚥 بعد از چند لحظه ، 🚥 چند نفر دیگر ، به کمک آن مرد عرب آمدند 🚥 و ما مجبور شدیم فرار کنیم 🚥 ناگهان درب یکی از خانه ها باز شد 🚥 و حدود ده نفر از آنجا بیرون آمدند 🚥 کمی ایستادند و به ما نگاه کردند . 🚥 ناگهان همه با هم ، به طرف ما دویدند 🚥 من خیلی ترسیده بودم 🚥 نه از پشت راه فرار داشتیم نه از جلو 🚥 آن ده نفر به ما رسیدند و ایستادند 🚥 آن عقبی ها هم رسیدند 🚥 از خدا کمک خواستم و شهادتین گفتم 🚥 ناگهان یکی از آن ده نفر ، 🚥 جلو آمد و گفت : شما حالتون خوبه 🚥 گفتم : بله 🚥 یک نفر از همان خانه ، 🚥 سرش را بیرون آورد و داد زد : 🍎 بیایید اینجا ، بیایید داخل 🚥 آرام و با ترس ، به آن ده نفر نگاه می کردم 🚥 و از وسطشان عبور کردیم 🚥 داخل آن خانه شدیم 🚥 آن ده نفر ، با آن تبهکاران درگیر شدند 🚥 بعد از یک ساعت ، 🚥 آنها را دست بسته ، داخل خانه کردند 🚥 و آنها را در یک اتاق ، زندانی کردند 🚥 سپس یک آقای دیگر ، با لباس عربی وارد شد 🚥 صورتش را ، با چفیه قرمز مخفی کرده بود 🚥 چفیه را برداشت و سلام کرد 🚥 ناگهان دیدم علی ذوق زده شد 🚥 و با خوشحالی او را بغل کرد . 💥 ادامه دارد ... ✍ نویسنده : حامد طرفی
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت ۳۲ 🚥 علی با خوشحالی گفت : 🌹 این محمد خودمونه 🌹 باورم نمیشه خودت باشی 🌹 حالت خوبه پسر ؟! 🚥 من هم از شنیدن نام محمد خوشحال شدم 🚥 به طرف او رفتم و او را بغل کردم 🚥 سپس افراد خانه را به ما معرفی کرد و گفت : 🌹 دیگه نگران نباشید شما در امان هستید 🌹 این دوستان همه شیعه هستند 🌹 مرا از دست آلمانی ها نجات دادند 🇮🇷 گفتم : مگه چه اتفاقی افتادهد؟ 🌹 گفت : همون طور که امر فرمودید 🌹 در مورد حادثه روز برائت ، تحقیق کردیم 🌹 همه مدارک ، به سفارت آلمان ختم می شد 🌹 فهمیدیم که فرمانده نظامی آل سعود ، 🌹 در آن حادثه ( برائت از مشرکین ) ، 🌹 به عهده یک افسر آلمانی بوده 🌹 به نام ژنرال اولریخ وِگِنِر 🌹 بیشتر کشته ها هم ، 🌹 مربوط به روزهای پس از حادثه است 🌹 چون این افسر کثیف و ماموران سعودی ، 🌹 اجازه مداوای مجروحین حادثه را ، 🌹 در بیمارستان ها ندادند . 🇮🇷 گفتم : محمد جان ! 🇮🇷 مگر در آن حادثه ، چند نفر شهید شدند ؟ 🚥 محمد ، سرش را پایین انداخت 🚥 و با چشمانی خیسِ اشک گفت : 🌹 حدود ۴۰۰ نفر ، 🌹 که همه آنها مردم عادی و بی دفاع بودند 🌹 آن نامردها ، حتی به زنان و جانبازان هم ، 🌹 رحم نکردند 🌹 متاسفانه اکثر شهدای حادثه ، از زنان بودند 🇮🇷 گفتم : وای خدای من 🇮🇷 اینا دیگه چقدر پست فطرتند . 🚥 سرم را پایین انداختم و اشک می ریختم 🚥 بعد از کمی مکث ، گفتم : 🇮🇷 راستی زخمی چی ؟ چند نفر زخمی شدند ؟ 🌹 محمد گفت : حدود ۶۴۹ نفر 🇮🇷 گفتم : قضیه رحیم چیه ؟! 🇮🇷 آن بنده خدا چرا کشته شده ؟ 🚥 محمد با ناراحتی گفت : 🌹 ما در مورد آن یاروی آلمانی ، 🌹 که شما با او مناظره کردید 🌹 داشتیم تحقیق می کردیم 🌹 تا اینکه لو رفتیم 🌹 و ما مجبور شدیم فرار کنیم 🌹 ما را آنقدر تعقیب کردند 🌹 تا اینکه آخر ما را گرفتند و زندانی کردند 🌹 در آن زندان ، 🌹 با سه تا خانم ایرانی هم سلولی شدیم 🌹 وضع آنها ، خیلی ناجور بود 🌹 آن بی غیرتها ، خانم ها را خیلی اذیت کردند 🌹 اجازه حجاب را ، به آنها نمی دادند . 🌹 بنده خداها ، برهنه بودند . 🌹 وقتی ما وارد شدیم 🌹 خیلی خجالت کشیدند و به گریه افتادند . 🌹 ما لباس و پیراهن خودمان را در آوردیم 🌹 و به آنها دادیم تا خود را بپوشانند . 💥 ادامه دارد ... ✍ نویسنده : حامد طرفی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖 🎥 🔅برخورد جالب امیر‌المؤمنین(ع) با احکام تحریف شده در آن ۲۵ سال! 🔹اولویت‌های امیرالمؤمنین(ع) را از اینجا می‌شود شناخت 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایکاش ما فاطمی بودیم... حجت الاسلام👇 🎙 📺 🏴 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
6.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عاق والدین حتی بعد از مرگ! به بیان زیبای حاج آقای عالی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بسم الله الرحمن الرحيم : ━•⊰❀ 🌺 ❀⊱•━ ═‎✾✾ ‍━•⊰❀ 🌺 ❀⊱•━ از ديدگاه پيامبر(ص) حكمتهای وضو چيست؟ مرحوم صدوق (ره) نقل فرموده كه رسول خدا (ص) پس از نماز صبح بين الطلوعين در مسجد می نشستند و به سؤالات مردم پاسخ می دادند. روزی دو نفر نوبت گرفته در محضر حضرت سؤالاتی طرح كنند. حضرت به اولی فرمود: گرچه شما قبل از آن برادر آمديد، لكن نوبت خود را به ايشان بدهيد. چون شما اهل كرم و ايثار هستيد او كار لازمی دارد و مستعجل است. ادب رعايت نوبت را حضرت در آنجا آموختند. بعد فرمودند: من بگويم برای چه كاری آمده ايد يا شما می گوييد؟ عرض كردند يا : رسول الله شما بفرماييد. فرمود: يكی برای يادگرفتن مسائل حج و ديگری برای سؤال و آموختن مسائل وضو آمده است. آنگاه سؤالها را جواب دادند. وضو گرفتن، يعنی شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها؛ شستن صورت، يعنی خدايا هر گناهی كه با اين صورت انجام دادم آن را شستشو می كنم كه با صورت پاك به جانب تو عبادت كنم. و با پيشانی پاك سر بر خاك بگذارم. شستن دستها در وضو يعنی خدايا ازگناه دست شستم و گناهانی را كه با دستم مرتكب شده ام، با شستن دست، آن را تطهير می كنم. مسح سر در وضو يعنی خدايا از هر خيال و باطل و هوس خام كه در سر پروراندم، سرم را تطهير می كنم و آن خيالهای باطل را از سر به دور می افكنم. مسح پا يعنی خدايا من از جای بد رفتن پا می كشم و اين پا را از هر گناهی كه با آن انجام داده ام تطهير می كنم. اگر كسی بخواهد نام مبارك حق تعالی را بر زبان آورد، بايد دهان را تطهير كند. مگر می شود با دهان ناشسته انسان نام خدا را ببرد؟ بايد دهان را با آب مضمه كند و بشويد. ------------‐-------------------------------------------- چرا شیعیان دست‌ها را از بالا به پایین می‌ شویند در حالی که دیگران از پایین به بالا می‌ شویند؟ پاسخ :همگی میدانيم كه وضو يكی از مقدمات نماز است.در سوره مائده می خوانيم : يا أَيُّهَـا الّذينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيديَكُمْ إِلَى المَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الكَعْبَيْنِ - ای افراد با ايمان هرگاه برای نماز به پا خاستيد، صورت و دست‌های خود را تا آرنج بشوييد و سر و پاها را تا كعبين دو برآمدگی مسح كنيد.(سوره مائده بخشی از آیه 6) در جمله نخست - فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيديَكُمْ إِلَى المَرافِق- لفظ أيدی به كار رفته كه جمع يد به معنی دست است و با در نظر گرفتن دو مطلب روشن می شود كه چرا بايد دست‌ها را از بالا به پايين شست. ━•⊰❀ 🌺 ❀⊱•━ ═‎✾✾ ‍━•⊰❀ 🌺 ❀⊱•━ ( دارد...)
بسم الله الرحمن الرحيم : ━•⊰❀ 🌺 ❀⊱•━ ═‎✾✾ ‍━•⊰❀ 🌺 ❀⊱•━ 1- كلمه يد در زبان عربی استعمالات مختلفی دارد و گاه صرفاً به انگشتان دست، گاه به انگشتان تا مچ، گاه به انگشتان تا آرنج، و بالأخره گاه به كلّ دست از سر انگشتان تا كتف، اطلاق می شود. 2- مقدار واجب از شستن دست در وضو فاصله ميان مرفق تا سر انگشتان است، لذا قرآن لفظ إِلَى المَرافِق را به كار برده تا مقدار واجب را بيان كند. نتيجه می گيريم: چون لفظ يد كار بردهای گوناگونی دارد، كلمه إلی در إِلَى المَرافِق - بيانگر مقداری از اجزاء عضو است كه بايد شسته شود يعنی بايد دستها تا آرنج شسته شود نه كمتر و نه بيشتر و هرگز ناظر به كيفيت غَسل و شستوی دست كه مثلاً از بالا به پايين صورت گيرد يا از پايين به بالا نيست، اما كيفيت شستشو چگونه است؟ آن مربوط به عرف وعادت است و معمولاً از بالا به پايين می شويند. فی المثل اگر پزشك دستور دهد پای بيمار را تا زانو بشوييد، پای وی را از بالا به پايين می شويند، نه بالعكس يا اگر انسانی به رنگ‌كاری بگويد اين اتاق را تا سقف رنگ كن ، هيچ‌گاه از پايين ديوار آغاز نمی كند، بلكه از بالا شروع كرده تا به پايين برسد. از اين رو، شيعه اماميه معتقد است كه در هنگام وضو، صورت و دست‌ها را بايستی از بالا به پايين شست و خلاف آن را صحيح نمی داند. زيرا كلمه تا در زبان فارسی، و يا إلی در زبان عربی، در اين موارد، ناظر به بيان مقدار محل عمل است نه كيفيت انجام آن. گذشته از اين، سيرة ائمه اهل بيت، كه عِدل قرآنند، بيانگر كيفيت شستن است و آنان دست‌ها را از بالا به پايين می شستند. زبان وضو : خدایا با فکر خود بسیار خیال های باطل نمودم که بعضی از آن افکار باطل مرا به گناه و رو سیاهی کشاند. پروردگارا: با چشمانم معاصی زیادی مرتکب شدم. و با تهمت و غیبت و دروغ به وسیله زبانم آبروی افراد بسیاری را بردم و شخصیت آنها را لکه دار نمودم. خدایا: با شنیدن غیبت و تهمت و صدای موسیقی و ده ها گناه دیگر به وسیله گوش هایم موجب خشم و غضب را فراهم کردم، و با پاهایم راه های بسیاری را به خطا رفتم. و چه بسیار من زن و دختر غافل و بی خبر با پوشیدن لباس و جوراب نازک، و نمایان کردن بدن و پاهایم و، خنده و و اطوار و حرکات سبک، مردان و جوانان زیادی را تحریک و منحرف نمودم و موجب شادی شیطان شدم. ( دارد...)