eitaa logo
اللهم ارزقنا شفاعت الحسین(ع)💕
396 دنبال‌کننده
26.1هزار عکس
23.8هزار ویدیو
388 فایل
مجموعه کانالهای حرف دل❤️ کانال امام حسین ع حرف دل❤️ افتخارم حسینی بودنم سایه خورشید سواران مطلب. رنج خودو راحت یاران طلب... گیفدونی حرف دل ایدی مدیر جهت تبادل وتبلیغ کانال شما دردو کانال https://eitaa.com/Ali_alill
مشاهده در ایتا
دانلود
صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله !🥀•°🍃 درمان درد من نبود غیر درد دوست  دردم دوا کنید که درمانم آرزوست  با سیل اشک تا که به دریای خون روم  شب تا به صبح، دیده گریانم آرزوست  🖤 🖤🏴🍃
614.9K
✍ تو نجل خیرالبشری یا امام صادق تو پـاره‌پـاره جگـری یا امام صادق ای شهید مسموم ای غــریب مظلـوم یا امام صادق چرا به شانه روز وشب کوه غم کشیدی؟ با چــه گنـه زخم زبـان از عــدو شنیدی؟ دیــده مخفیــانه ستــم شبـــانه یا امام صادق سلام ما به غربت و سوز سینۀ تو سلام ما بـر حـرم و بـه مدینــۀ تـو بقیعت خراب است بیـن آفتــاب است یا امام صادق قافلۀ نمـاز شب، دشمنـان رسیدند تو را شبانه در دل کوچه‌ها کشیدند بـا وجـود خستـه بـا دل شکستــه یا امام صادق حق امامتت عجب عاقبت ادا شد که پاره‌پاره جگرت از ره جفــا شد جـان مـا فدایت گریـم از بـرایت یا امام صادق
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّه رَؤُفٌ بِالْعِبادِ. (بقره/٢٠٧) قصيده اى علوى درباره ليلة المبيت (شب اول ربيع الاول) تا در اوصاف امیرالمؤمنین آید به کار نه قلم را اقتدار و نه زبان را اختیار مظهر حق شیر حق مرآت حق میزان حق کشور حق را مدیر و لشكر حق را مدار گو که بنویسند جّن و انس وصفش را مدام نیست ممکن وصف مولا را یکی از صد هزار قصّهء جانبازی آن جان شیرین رسول جان شیرین می دهد بر تن برادر گوش دار کافران دادند با هم دست از هر طایفه بهر قتل خواجۀ لولاک در یک شام تار گفت پیغمبر به شیر حق امیرالمؤمنین کای نبی را جان شیرین ای ولیّ کردگار کافران بر قتل من با یکدگر بستند عهد باید امشب جای من در بسترم گیری قرار گفت حیدر: ای دو صد جان علی قربان تو این تو، این جان علی، این تیغ خصم نابکار جان پاک تو سلامت جان من بادا فدات گو ببارد تیغ و تیرم از یمین و از یسار خفت آن شب مرتضی در بستر ختم رسل گشت پیغمبر دل شب در بیابان رهسپار ناگهان بوبکر آمد بر سر راه نبی در درون آن شب تاریک، دور از انتظار چشم پیغمبر چو بر وی در سر راه اوفتاد برد همره تا نگردد راز پنهان آشکار نفس خود را جای خود در بستر خود جای داد خصم خود را ناگزیر آورد سوی کوهسار آنکه جای مصطفی خوابید، باشد جانشین وآنکه یار غار او شد، به که بنشیند به غار با نبی در غار بودن کی کرامت می شود جان به راه یار دادن عزّت است و افتخار این تعصّب نیست انصاف است لختی گوش کن فرق بسیار است بین یار غار و یار یار او به "لا تحزن" ز فعل خویشتن گردید منع این به "مرضات اللّه"ش گوید ثنا پروردگار او ز بیم جان فراری بود از میدان جنگ این به دور مصطفی گردید روز کارزار او "اقیلونی" سرود این بر "سلونی" لب گشود او سراپا عجز بود این پای تا سر اقتدار او ز خیبر شد فراری این در از خیبر گرفت فرق دارد فرق، مرد جنگ با مرد فرار هر نفس در بستر ختم رسل بهر علی بود بیش از طاعت کونین اجرش در شمار ذات حق آن شب به جبراییل و میکاییل گفت کی کند جان از شما در راه یکدیگر نثار؟ هر دو ماندند از جواب و سر به زیر انداختند هر دو ساکت هر دو گردیدند از حقّ شرمسار پس خطاب آمد که بگشایید چشمی بر زمین بذل جان شیر حق بینید در این شام تار خفته بهر بذل جان در بستر ختم رسل گشته محو این همه ایثار چشم روزگار ای وجودت شمع جمع آفرینش یا علی وی خزان زندگی را نام دلجویت بهار با سر انگشت تو مهر و مه کند در چرخ سیر بر تماشای تو می گردند این لیل و نهار گو برد حقّ تو را صد تن به جای آن سه تن آنچه زآن تو است، آن تو است ای جان را قرار چه شوی مسند نشین و چه شوی خانه نشین تو امامیّ و امامت از تو دارد اعتبار بانگ جبریل از اُحد آید به گوش جان که گفت لافتی الاّ علی لا سیف الاّ ذوالفقار لب نمی بندد ز اوصاف تو «میثم» یا علی گر فتد در زیر تیغ و گر رود بر اوج دار