eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
11.5هزار دنبال‌کننده
345 عکس
11 ویدیو
1.3هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا «ع») ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
۱ (امام سجّاد ع) ماتم و عزای، زَیْنُ‌الْعابِدِین است از فِراقِ بابا، باقرش حزین است مسموم زَیْنُ‌الْعابِدِین مظلوم زَیْنُ‌الْعابِدِین زاده‌ی حسین آن، بی‌معین و مظلوم کُشته از جفا شد، آن امامِ معصوم کرد دشمنش از، راهِ کینه مسموم باقِرُ الْعُلومَش، زین جفا غمین است آن‌که کربلا را، دیده با دو عَینَش زیرِ سُمِّ اسبان، پیکرِ حسینش بی‌دو دست دیده، ماهِ عالَمَینَش قطعه قطعه دیده، شِبه یا و سین است بس‌که غم به قلبِ، نازنین رسیدش بعدِ کربلا کَس، شادمان ندیدش عاقبت عدو کرد، از ستم شهیدش قلبِ شیعیان زین، ماجرا حزین است آن‌که بود معنا، واژه‌ی دعا را می‌نمود عبادت، ذاتِ کبریا را چون بدید بسیار، ظلمِ اَشقیا را پُر زِ خون دلش از، جورِ مشرکین است بعدِ ماجرای، آن قیامِ خونین در تمامِ ایّام، بُد حزین و غمگین بر دلِ حزینش، بود گریه تسکین در لِسانِ تاریخ، ماجرا چنین است آن امام تا بود، حالتش چنین بود بهرِ مستمندان، یاور و معین بود حامیِ ضعیفان، یارِ مسلمین بود این رَویه کارِ، رهنمای دین است هر زمان که می‌دید، آبِ خوشگواری اشکِ غم زِ چشمان، می‌نمود جاری یادِ بابْ می‌کرد، آن عزیزِ باری داغِ کربلا چون، با دلش عجین است شد به زهرْ مسموم، اندر آخرِ کار از جفای دشمن، آن ولیِ دادار در بقیع مدفون، گشت آن به غم یار چون ستم مرامِ، دشمنانِ دین است ای خدای منّان، وی عزیزْ داور حُرمتِ وصیِ، چارمِ پیمبر حاجتِ محبّان، از کَرَم برآور بر دَرَت «مقدّم» زار و مُستَکین است زمینه:بهرت آورم آب،غم مخور عموجان @nohe_sonnati
۲ (امام سجّاد ع) اهلِ عالَم دلِ ما غمین است ماتمِ سَیِّدُ السّاجِدِین است کُشته شد در رَهِ دینِ داور چارمین جانشینِ پیمبر آن که بیمارْ در نَینَوا بود ناظرِ وادیِ ابتلا بود کارِ او ذکر و یادِ خدا بود حضرتِ سَیِّدُ السّاجِدِین است نامِ نامیِ ایشان علی بود چارمین جانشینِ نبی بود در دعا بحرِ بی‌ساحلی بود زاده‌ی پورِ حَبْلُ‌الْمَتِین است چون دعا هست مُخُّ‌الْعِباده نیست طرحِ دعا کارِ ساده حق بر آن‌کَس که توفیق داده شُهرتش زینتِ عابدین است او پیام‌ آورِ کربلا بود حالتش دائِمًا در بُکا بود کار تبلیغی‌اش هم دعا بود چون وظیفه برایش چنین است گریه می‌کرد تا آب می‌دید یا غریبی که بی‌تاب می‌دید کودکی را که بی‌باب می‌دید یا اسیری که از غم حزین است عُمرِ دنیایی‌اش تا به سر شد زهرِ دشمن بر او کارگر شد سوی دارِ بقا رهسپر شد باقرش زین جهت دلغمین است عاقبت شد شهید، سبطِ یاسین جانِ او شد فدا در رهِ دین از ستم‌های خصمِ بد آیین قلبِ او پاره از زهرِ کین است حضرتِ باقر آن نورِ یکتا از جفا و ستم‌های اعدا مبتلا شد به هجرانِ بابا بعدِ بابا بر او جانشین است زهرِ کین تا به جانش اثر کرد شیعه را از غمش خونجگر کرد باقرش رَختِ ماتم به بَر کرد لیک او صابر است و متین است بار اِلٰها تو را حَقِّ زهرا چشم‌پوشی نما جُرمِ ما را از «مقدّم» خطایش ببخشا چون‌که عاشق به دینِ مبین است زمینه:هر شب جمعه زهرای اطهر @nohe_sonnati
۳ (امام سجّاد ع) نورِ چشمانِ حسین بن علی یَعسوبِ دین آن‌که مشهور است در دنیا به زَیْنُ‌الْعابِدِین شد شهیدِ راهِ دین مقتدای چارمین آن‌که شد تَب عارضش با مَصلَحَت در کربلا قِسمتش بودی شهادت، نی زمینِ نَینَوا با تنِ تبدار گشتی او اسیرِ اَشقیا عابدین بعد از حسین باشد امامِ مسلمین با اِسارت رفت در کوفه، از آن‌جا سوی شام می‌شنید او طعنه و دشنام از قَومِ لِئام گرچه در عینِ اِسارت مَنصَبَش بودی امام جانشینِ چارمِ بر حَقِّ خَتمُ‌الْمُرسَلِین در خرابه مسکنش دادند از کین دشمنان با زنانِ داغدیده، کودکانِ ناتوان بود ناایمن زِ گرما و زِ سرما آن مکان شاکرِ حق بود و یارِ عترتِ حَبْلُ‌الْمَتِین سال‌ها بعد از پدر در حالتِ غم گریه کرد با دلِ سوزانِ پُر اندوه و ماتم گریه کرد گاه روز و گاه شب، گاهی دمادم گریه کرد قلبِ ایشان بود چون با مِحنَت و ماتم قرین سعی در تبلیغِ دین می‌کرد از راهِ دعا چون‌که بودی بر مسلمانانِ عالَم رهنما شد ولی آخر شهید از ظلم و جورِ اَشقیا در بقیع مدفون شد آن نورِ خَلّاقِ مبین رفت تا از دارِ دنیا پورِ سبطِ مصطفیٰ زاده‌ی زهرای اطهر خامسِ آلِ عبا شد مدینه غرقِ ماتم زین عزای غم‌فزا وا اَسَف مسموم گردیدی امامِ ساجدین حضرتِ باقر دلش پُر خون شد از داغِ پدر هجرِ بابایش به قلبِ نازنینش زد شرر لیک بود از جان و دل تسلیمِ حَیِّ دادگر اشکِ غم می‌ریخت زین ماتم زِ چشمِ نازنین ای خداوندا به عِزّ و جاهِ خَتمُ‌الْاَنْبیا حُرمتِ جاه و جلالِ اَوصیای مصطفیٰ بر گنهکارانِ اُمَّت عَفو و رحمت کن عطا بگذر از جرمِ «مقدّم» حَقِّ زَیْنُ‌الْعابِدِین زمینه:راسته @nohe_sonnati
۴ (امام سجّاد ع) آن‌که در بینِ اَئِمَّه بُد علیِ دوّمین وَز برای جَدِّ خود باشد وصیِ چارمین داغِ زَیْن‌ُالْعابِدِین کرده دل‌ها را غمین در قیامِ کربلا می‌سوخت از تَب در خیام بود تقدیرش چنین از سوی حَیِّ لاینام تا بماند زنده و بعد از پدر باشد امام پورِ سالارِ شهیدان، رهنمای مسلمین شد سفیرِ وقعه‌ی کرب و بلا با عمّه‌اش حامیِ اطفالِ سبطِ مصطفیٰ با عمّه‌اش در دیارِ کوفه و شامِ بلا با عمّه‌اش خطبه‌ای هم خواند آن‌جا با بَیانی آتشین چون اسارت شد تمام و باز گشت اندر وطن شد دچارِ تنگنای وعظ کردن با سخن گرچه گفتارش بُدی خوشبوتر از مُشکِ خُتَن دشمنش بودند لیکن عدّه‌ای از مشرکین از دعا و گریه کارِ خویش را آغاز کرد یک صحیفه او نوشت و رمزها ابراز کرد در به روی مسلمین از علم و دانش باز کرد کارهایی این‌چنین می‌کرد در تبلیغِ دین یک رساله از حقوق از بهرِ مَردم دارد او از حقوق این‌سان نکرده کس چو ایشان گفت و گو گرچه او می‌خواست گیرد چون پدر از خون وضو لیک با زهرِ جفا مسموم شد آن نازنین جز رساله، جز صحیفه او دعاهایی دگر می‌نمود انشا که بُد نافع به ابناءِ بشر با وجودی که دلش خون بود از داغِ پدر نورِ چشمِ مرتضیٰ، مِرآتِ خَلّاقِ مبین با غلامان از پی تدریس می‌کرد انجمن تا شوند آگه زِ تبلیغات با فَنِّ سخن می‌نمود آزادشان وان‌گه به راهِ ذوالمنن بود حامی بهرِ دینِ کردگارش این‌چنین ای امامِ چارمین حاجاتِ ما فرما روا حُرمتِ مامت، عروسِ حضرتِ خَیرُ النِّسا آن‌که خوانده صیغه‌ی عقدش به رؤیا مصطفیٰ از «مقدّم» دستگیری کن حَقِ یعسوبِ دین زمینه:راسته @nohe_sonnati
۱ (امام سجاد ع) شام قتل ساجدین،شام زین العابدین شد شهید ظلم و کین،آن شه دنیا و دین۲ او چهل سال ز بعد پدرش اشک بریخت با مناجات و نماز آبروی دشمن ریخت آه و واویلتا واویلا واویلا۲ دیده رنج و ابتلا،در زمین کربلا ظلم و کینه دیده در،کوفه و شام بلا۲ کربلا دیده غم و رنج و همی غربت باب اصغر تشنه بدیده به روی دست باب آه و واویلتا واویلا واویلا۲ آن چه را سجاد دید،کس در این عالم ندید آن چه را شنیده اید،او به چشمانش بدید۲ پیکر پاک پدر زیر سم اسبان دید سر نورانی او به نیزه ی عدوان دید آه و واویلتا واویلا واویلا۲ دیده در کوفه پسر،نوک نی رأس پدر خنده ی دشمن دین،زد به قلب او شرر۲ کوفی پست به قلب و جگرش آذر زد سنگ کینه به سر و روی گل حیدر زد آه و واویلتا واویلا واویلا۲ دیده مولی شهر شام،دیده او ظلم تمام می زدند بر رأس باب،سنگ کین از روی بام۲ برد او را به سوی بزم شرابش دشمن چوب می زد به دهان و لب بابش دشمن آه و واویلتا واویلا واویلا۲ @nohe_sonnati
۲ (امام سجاد ع) گشته شهید ظلم و بیداد از زهر کین امام سجاد امشب به عالم،هر شیعه ناشاد در سوگ و داغ،حضرت سجاد آه و واویلا۲ عمری به هر دم گریه می کرد یاد غم دیرینه می کرد جانش ز غم ها،رسیده بر لب یاد حسین و،غم های زینب آه و واویلا۲ امشب شرر افتاده در کام افتاده یاد کوفه و شام هر جا که زد گام،او گشته ناکام هر دم بگوید،امان از شام آه و واویلا۲ با کاروان از ره رسیده همراه سرهای بریده خورده ز کینه،از مردم شام بر سر بابا،سنگ از لب بام آه و واویلا۲ او دیده با چشمان گریان بزم شراب و چوب خزران یزید می زد،بر لب و دندان می زد به صورت،از گریه طفلان آه و واویلا۲ @nohe_sonnati