او که با خود می برید.mp3
8.22M
او که با خود می برید، یادگار حیدر است
جای او نه روی خاک، بر فراز منبر است
باز هم در کوچهها، هیچکس کاری نکرد
از امام ما کسی، آبروداری نکرد
ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات
صادق آل عبا
کشته ی زهر جفا
میکشیم آهِ غم از روضه ی سجاده اش
آن عبای از روی دوش او افتاده اش
می کشیم آه غم از رسم این شهر ستم
با امام ما چه کرد؟ زهر غم؛ زهر ستم
بار دیگر خانه ای میهمان آتش است
حرف این مردم چرا با زبان آتش است
شکر حق اینجا زنی صورتش نیلی نشد
پیش چشم همسرش زخمیِ سیلی نشد
پشت مرکب میدود گریه هایش بی صداست
حرمتش را نشکنید او بزرگ قوم ماست
اشک می ریزد ولی نه برای داغ خود
یاد زینب کرده است باز وقت روضه شد
یا حسین و یاحسین ذکر او در هر کجاست
او که خود مولای ماست روضه خوان کربلاست
بر سر نیزه سری در دل شامِ بلا
آه از رقاصه ها آه از رقاصهها
امیر رضا یزدانی
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام #حاج_میثم_مطیعی #رضا_یزدانی
@nohematn
تیره ای از تبار تاریکی.mp3
6.45M
تیره ای از تبار تاریکی
آبروی مدینه را بردند
پا برهنه بدون عمامه
دست بسته، تو را کجا بردند!؟
باز تکرار می شود در شهر
قصه ی کوچه، خانه، آتش، در
وسط شعله، پور ابراهیم
روضه می خواند؛ روضه ی مادر
خواب دیدم که پشت پنجره ها
روبروی بقیع گریانم
پا به پای کبوتران غریب
در پی آن مزار پنهانم
گریه در گریه با خودم گفتم
جان افلاک پشت پنجره هاست
آی مردم تمام هستی ما
در همین خاک پشت پنجره هاست
فصل غم آمده زمان عزاست
کنج سینه شراره ها دارم
رخت ماتم به تن نمودم و باز
بین چشمم ستاره ها دارم
آسمان نگاه غمبارم
رنگ و بوی مدینه را دارد
هرچقدر آه هم اگر بکشم
از تب سینه باز جا دارد
آن که یک عمر پای مکتب خود
روضه می خواند و عاشقانه گریست
گریه هایش شبیه باران بود
آن امامی که صادقانه گریست
ظلم تاریخ باز جلوه نمود
وقت تکرار قصه ی شومی است
با تبانی آتش و هیزم
جاری از چشم، اشک مظلومی است
آتش دشمنان به پا شده در
خانه ای در میان یک کوچه
می رود بی عمامه مردی در
غربت بی امان یک کوچه
پیر مردی که سوز آتش را
ساکت و بی کلام حس می کرد
پیرمردی که درد غربت را
مثل جدّش مدام حس می کرد
پیرمردی که تا زمین می خورد
نفسش در شماره می افتاد
دست خود می کشید بر روی خاک
یاد آن گوشواره می افتاد
یاد یک گوشواره ی خونین
یاد اشک نگاه طفلی بود
یاد آن مادری که زود گرفت
دست خود را به روی چشم کبود
نیمه شب تا که دشمن آقا را
می کشید او به ناله می افتاد
یاد یک کاروان و یک کودک
یاد اشک سه ساله می افتاد
وحید قاسمی
#امام_صادق_علیه_السلام #حاج_میثم_مطیعی #وحید_قاسمی
@nohematn
در دیده اشکی دارم، در سینه داغی.mp3
3.67M
در دیده اشکی دارم، در سینه داغی
از غربت قبر بی شمع و چراغی
آرزوی مدینه دارد امشب
هرکه در صحن تو پا می گذارد
می سوزم، می گریم با زائرانت
با یاد قبری که زائر ندارد
یا مولا یا صادق آل محمد
ای مهر تو مذهب دلهای عاشق
جانها فدای تو یا حضرت صادق
هیزم و آتش و داغی مکرر
تازه شد ماجرای کوچه و در
با دلی پر خون و با دیده ای تر
بر جانت شعله میزد یاد مادر
یا مولا یا صادق آل محمد
شبهای جمعه شوق کربلا دارم
در دل شوق دیدار آشنا دارم
تا بگیرم امشب حاجت دل را
می نشینم پای پنجره فولاد
چه صفایی دارد با زائرانت
کربلا رفتن از پنجره فولاد
یاحسین یاحسین اباعبدالله
#نوحه #شهادت_امام_صادق #شیعه_جعفری
@nohematn
صادق آل مصطفی رفته از دنیا.mp3
2.25M
صادق آل مصطفی رفته از دنیا
رخت عزا شد بر تن مادرش زهرا
واویلتا، واویلتا، آه و واویلا
ای آسمان خون گریه کن در غم صادق
عالم شد حسینیه ی ماتم صادق
واویلتا، واویلتا، آه و واویلا
به فاطمه نور دو عین، حضرت صادق
بانی روضه ی حسین، حضرت صادق
جانم حسین، جانم حسین، جانم حسین جان
خیمه های آل عبا آتش گرفته
دامان طفل بی نوا آتش گرفته
جانم حسین، جانم حسین، جانم حسین جان
ما بین حرم تا میدان لاله ها پرپر
آن طرف تر در قتلگاه پیکری بی سر
جانم حسین، جانم حسین، جانم حسین جان
#نوحه #امام_صادق #مطیعی
@nohematn
کاش من هم به لطف مذهب نور.mp3
2.23M
کاش من هم به لطف مذهب نور
تا مقام حضور می رفتم
کاش مانند یار صادقتان
بی امان در تنور می رفتم
علم عالم در اختیار شماست
جبر در این مسیر حیران است
چشم هایت طبیب و بیمارش
یک جهان جابر بن حیان است
روز و شب را رقم بزن آخر
ماه و خورشید در مُرکّب توست
ملک لاهوت را مراد تویی
آسمان ها مرید مذهب توست
قصه تکرار می شود یعنی
باز هم در مدینه عاشق نیست
کوچه در کوچه شهر را گشتم
هیجکس با امام، صادق نیست
خواب دیدم که پشت پنجره ها
روبروی بقیع گریانم
پا به پای کبوتران حرم
در پی آن مزار پنهانم
گریه در گریه با خودم گفتم
جان افلاک پشت پنجره هاست
آی مردم! تمام هستی ما
در همین خاک پشت پنجره هاست
سید حمیدرضا برقعی
#شهادت_امام_جعفر_صادق #حاج_میثم_مطیعی #سیدحمیدرضابرقعی
@nohematn
یه زائر جامونده و تنها.mp3
5.91M
یه زائر جامونده و تنها
بریده دل از مردم دنیا
با پای دلش اومده اینجا
سلام آقا
چه بغضیه گرفته حنجره ی بقیعو؟!
تو اشک و آه می بینم پنجره ی بقیعو
گریه ممنوعه، اگه آقا، کنار تربت تو
می رسونم به، همه عالم، صدای غربت تو
مظلوم امام صادق
دوباره توی شهر پیغمبر
یه خونه مثل خونه ی حیدر
می سوزه تو آتیش و خاکستر
امون ای دل
شکر خدا که هیچکس، لگد نزد به این در
یاسی نشد کبود از، یه جنگ نابرابر
داغ اون آتیش، مدینه نه، یه دنیا رو سوزونده
روضه سربسته است، یه رد خون، میون کوچه مونده
مظلوم امام صادق
تو این خونه که عرش دنیا بود
امید و پناه یتیما بود
به هر بهونه روضه بر پا بود
امون ای دل
شیرخواره ای می دیدی، روضه آب می خوندی
روضه کربلا و طفل رباب می خوندی
کربلا گفتی، به پا کردی، تب این سرزمینو
یادمون دادی، زیارتِ، روزای اربعینو
جانم حسین حسین جان
برای نجاتت رسید از راه
سه مرتبه جدت رسول الله
گرفته گلوی منو این آه
حسینم وا
طاقت نداشت ببینه، تو رو اسیر دشمن
آخه با تیغ و تیر و، نیزه حسینو کشتن
بعد کربلا، دیگه هیچکس، توی مقتل نیفتاد
ای خدا بس بود، به قتل صبر، حسینِ تشنه جون داد
جانم حسین حسین جان
محمدرضا رضایی
#روضه #امام_صادق #حاج_میثم_مطیعی
@nohematn
ما از تو بجز کرم ندیدیم.mp3
668K
ما از تو بجز کرم ندیدیم
جز سفره ی محترم ندیدیم
روزی که بقیعمان کشاندی
گشتیم ولی حرم ندیدیم
با بی کسی و غربت و غم می سازیم
با شیون و آه دم به دم می سازیم
سوگند به آن چهار قبر خاکی
یک روز برایتان حرم می سازیم
#امام_جعفر_صادق #بقیع #میثم_مطیعی
@nohematn
مادر به ياد تو.mp3
3.28M
مادر به ياد تو، در كوچه بر دلم
از شعله هاي در، تاول زده تنم
در شهر تو هنوز، همراز غربتم
با قاتلم بگو، مست شهادتم
مادرم
روضه ی زينب بخوان، در آخرين لحظه ها
تو عاقبت با خودت، مي بري ام كربلا
مادر بگو از قتلگاه
مادر بگو از خيمه گاه
مادر بگو از مشك و از دستان ماه
مادر به من بگو، از گوشواره ها
از حسرت حسين، از شير خواره ها
با من مصيبتي است، اما غم حسين
غم هاي من گم است، در عالم حسين
مادرم
قسم به جدم علي، قسم به پهلوي تو
منم كه شرمنده ام، هميشه از روي تو
گفتم امان از كربلا
گفتي بلاءٌ للولاء
مادر رها كن از دنيا جان مرا
میلاد عرفان پور
#شهادت_امام_صادق #مطیعی #میلاد_عرفان_پور
@nohematn
آقا فدای غربت مزارت.mp3
2.48M
آقا
فدای غربت مزارت
فدای قبر پر غبارت
چرا شب شهادت تو
نمانده زائری کنارت
آقا
بسوزد این دلم ز داغت
گرفتم اتش از فراغت
نشسته مادر تو زهرا
کنار قبر بی چراغت
روحی فداک یا امام صادق
آقا
ز غصه ها قدت خمیده
شدی چرا نفس بریده
بسوزد آنکه جانمازت
ز زیر پای تو کشیده
آقا
کشیده آتشی سراسر
به خانه ات شبیه حیدر
به زیر لب فقط تو خواندی
فدای روضه تو مادر
روحی فداک یا امام صادق
#حضرت_امام_صادق #بنی_فاطمه #سید_مجید_بنی_فاطمه
@nohematn
مادر فدای قبر بی نشانت.mp3
4.13M
مادر
فدای قبر بی نشانت
فدای قامت کمانت
فدای پهلوی شکسته
فدای دست نیمه جانت
بانو
میان کوچه ها چه دیدی
که جان سپردی و بریدی
که جز حسن کسی نداند
تو از کشیده چی کشیدی
مادر
همه وجود تو شرر شد
برای همسرت سپر شد
تمام روضه ات همین است
که قاتل تو میخ در شد
بانو
زنم ز غصه تو فریاد
خزان شده بهارت ای داد
چه شد به پشت درب خانه
که بار شیشه تو افتاد
زهرا بنفسی انت فاطمه جان
مادر
میان اشک و روضه و آه
بگو تو از غریبی شاه
گرفته قلب من دوباره
داره میاد محرم از راه
زینب
چه آمد عاقبت سر تو
میان شعله معجر تو
بمیره عالمی برایت
به نی سر برادر تو
عمه
غریبی تو بی مثاله
همیشه این برام سواله
که گوشه خرابه شام
چی اومده سر سه ساله
وای از
خرابه و شلوغی شام
صدای هلهله روی بام
میان اشک و ناله تو
صدای خنده ها و دشنام
#نوحه #فاطمیه #بنی_فاطمه
@nohematn
دوباره زبون می گیره 1.mp3
2.81M
دوباره زبون می گیره از کینه ی این زمونه
بین سینه غصه اش و جز خدا مگه کی می دونه
درداش بیشماره دل زارش بی قراره
شده تازه براش غصه ی دیرینه دوباره
یاد تن بی سر و مادر و کوچه هاست
یاد آتیش در و حیدر و کربلاست
آه و واویلتاه
حرمتش و مثل حیدر توی کوچه ها شکوندن
بدنشو پا برهنه سواره ها می کشوندن
با موی سپیده غم دیده تو دل شب
تا زمین می خوره میگه امون از دل زینب
یاد یه سه ساله دختر مدام جلو چشماش
پاهای پر آبله اش هی گله اش خار پاش
آه و واویلتاه
شعله می کشه زبونه خونه شده قتلگاهش
زمزمه ای رو لبها و، خیره به درِ نگاهش
خونه پر دود و یه حسود و دل مضطر
زیر لب داره آقا میگه زینب، میگه مادر
می خونه با دلهره چادرِ زیرِ پاست
یا که یاد کربلا زینب و خیمه هاست
آه و واویلتاه
#امام_صادق_علیه_السلام #کربلایی_جواد_مقدم #جواد_مقدم
@nohematn
دوباره زبون می گیره 2.mp3
2.61M
دوباره زبون می گیره از کینه ی این زمونه
بین سینه غصه اش و جز خدا مگه کی می دونه
درداش بیشماره دل زارش بی قراره
شده تازه براش غصه ی دیرینه دوباره
یاد آتیش در و حیدر و کوچه هاست
یاد تن بی سر و خواهر و کربلاست
آه و واویلا
در خونه ی آقامو نیمه ی شب سوزوندن
پا برهنه بی عمامه توی کوچه ها کشوندن
با موی سپید و قد خمیده تو دل شب
تا زمین می خوره میگه امون از دل زینب
یاد سه ساله دختره مدام جلو نگاش
پاهای پر آبله اش گریه هاش خار پاش
آه و واویلا
شعله می کشه زبونه خونه شده قتلگاهش
زمزمه ای رو لبهاشو، خیره به درِ نگاهش
خونه پر دوده یه غریب با دل مضطر
زیر لب داره میگه آقا ای وای، میگه مادر
میخونه با دلهره آقا تو کوچه ها
یاد کرب و بلا زینب و خیمه ها
آه و واویلا
#شهادت_امام_جعفر_صادق #علیمی #حمید_علیمی
@nohematn