eitaa logo
نوحه ها و روضه های ماندگار
3.1هزار دنبال‌کننده
1 عکس
5 ویدیو
0 فایل
🔹 مجموعه صوتی بهترین نوحه ها و روضه های فارسی، عربی و ترکی 🔸اجرا شده توسط مداحان معروف 🔹 همراه با متن کامل اشعار 🌺 کپی از مطالب آزاد است 🌺 مدیر کانال: @mahdisharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
گذشته از همه و پشت شوهرش مانده 1.mp3
2.26M
گذشته از همه و پشت شوهرش مانده چه مادرانه به پای پیمبرش مانده درست! سوره نسل خدیجه کوته بود ولی ادامه آیات کوثرش مانده نه! داستان خدیجه ادامه خواهد داشت هنوز سوختن خانه و درش مانده به فرض اینکه شکستند دست زهرا را هنوز بستن دستان همسرش مانده نه! ماجرا به همین روی سکه ختم نشد خدیجه روضه بخوان روی دیگرش مانده حسین لحظه آخر به فکر رفتن بود ولی هنوز وصایای مادرش مانده دلیل داشت صدای زنی ز خیمه رسید رباب خواست بگوید که اصغرش مانده سه شعبه آمد و در خیمه دختری میگفت ببین سکینه که چیزی ز حنجرش مانده گذشت و عمه سادات دید مردی را که رد پای سری روی خنجرش مانده رسید کار به جایی که روضه خوان غش کرد خدیجه روضه بخوان خط آخرش مانده هنوز باقی نسل خدیجه در راه است هنوز منتقم آل حیدرش مانده امیرحسین آکار @nohematn
گذشته از همه و پشت شوهرش مانده 2.mp3
1.63M
گذشته از همه و پشت شوهرش مانده چه مادرانه به پای پیمبرش مانده درست! سوره نسل خدیجه کوته بود ولی ادامه آیات کوثرش مانده نه! داستان خدیجه ادامه خواهد داشت هنوز سوختن خانه و درش مانده به فرض اینکه شکستند دست زهرا را هنوز بستن دستان همسرش مانده نه! ماجرا به همین روی سکه ختم نشد خدیجه روضه بخوان روی دیگرش مانده حسین لحظه آخر به فکر رفتن بود ولی هنوز وصایای مادرش مانده گذشت و عمه سادات دید مردی را که رد پای کسی روی پیکرش مانده دلیل داشت صدای زنی ز خیمه رسید رباب خواست بگوید که اصغرش مانده سه شعبه آمد و در خیمه مادری می گفت ببین رقیه که چیزی ز حنجرش مانده امیرحسین آکار @nohematn
گذشته از همه و پشت شوهرش مانده 2.mp3
1.63M
گذشته از همه و پشت شوهرش مانده چه مادرانه به پای پیمبرش مانده درست! سوره نسل خدیجه کوته بود ولی ادامه آیات کوثرش مانده نه! داستان خدیجه ادامه خواهد داشت هنوز سوختن خانه و درش مانده به فرض اینکه شکستند دست زهرا را هنوز بستن دستان همسرش مانده نه! ماجرا به همین روی سکه ختم نشد خدیجه روضه بخوان روی دیگرش مانده حسین لحظه آخر به فکر رفتن بود ولی هنوز وصایای مادرش مانده گذشت و عمه سادات دید مردی را که رد پای کسی روی پیکرش مانده دلیل داشت صدای زنی ز خیمه رسید رباب خواست بگوید که اصغرش مانده سه شعبه آمد و در خیمه مادری می گفت ببین رقیه که چیزی ز حنجرش مانده امیرحسین آکار @nohematn