شکر لله 7.mp3
4.18M
بی قرارم برای تو باران نیامد
بی قرارم که سقا ز میدان نیامد
می کشم غم عالم را بر دلم
تشنگی تو را پرپر کرده گلم
آه نیامد عمویت
وای اگر که گلویت
از چه بابا پریشان شدی بین میدان
او چه چیزی به زیر عبا کرده پنهان
حرمله سه شعبه زد بر حنجرت
وای من به شانه افتاده سرت
جان دهد مادر تو
وای به نیزه سر تو
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #بنی_فاطمه
@nohematn
ای اهل عزا اجر شما.mp3
2.2M
ای اهل عزا اجر شما با علی اصغر
مهمان حسینینم بگو یا علی اصغر
این کودک شش ماهه گل باغ رباب است
پرپر شده در گلشن زهرا علی اصغر
هر کس که به گهواره ی دل جا دهد او را
او را بدهد در حرمش جا علی اصغر
ای سینه زنان دامن شش ماهه بگیرید
چون کرده به هر درد مداوا علی اصغر
طفلش مشماری که بوَد باب الحوائج
پرونده ی ما را کند امضا علی اصغر
بر مشام جان رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه ی روی حسینم یا رضا رخصت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #امیر_برومند
@nohematn
کسی که از دو لبش.mp3
2.8M
کسی که از دو لبش کوثر آب می نوشد
کسی که باده به نامش شراب می نوشد
کسی که از قدمش سلسبیل سیراب است
کسی که از دم قدسیش نیل سیراب است
همان کسی که چکید آبشار از مشتش
همان که داد به دریا حیات، انگشتش
کسی که صاحب آب است و جده اش زهرا
کسی که تشنه ی لبخند او بوَد سقا
کسی که از غم او کائنات لبریز است
همان که از کرم او فرات لبریز است
به آه تشنگی اش هیچکس جواب نداد
کسی به حنجر خشکش دو قطره آب نداد
عطش گرفت لبش را، که گفته شیر مکید؟
به جای شیر در آنجا سه شعبه تیر مکید
وحوش و طیر بیابان درنده ها سیراب
عزیز فاطمه لب تشنه، اسب ها سیراب
جه کرد آب، لب کوفیان خنک می شد
کبود شد لب اصغر، سنان خنک می شد
بس است حرمله قلب رباب می لرزد
بگو که این سر کوچک چقدر می ارزد
صدای حرمله آتش به عمق جان می زد
عروس فاطمه را با ته کمان می زد
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
لالا لالا گل پونه.mp3
8.95M
لا لا لا گل پونه
گنجشک بی آب و دونه
بابا چشماتو می بنده
با دستایی که غرق خونه
هنوز چشات می سوزه
دلم برات می سوزه
دلم برا زخمای
خشک لبات میسوزه
بال و پرت پر از خونه
حال منو کی می دونه
لالا لالا گرما به چشات خواب آورده
لالا لالا فاطمه برات آب آورده
لالا لالا گل بابا
دستاتو آوردی بالا
چی گفتی به آسمون که
سرت به مویی بنده حالا
زخم گلوت خونینه
طرّه ی موت خونینه
قنداقه ی تو مثل
مشک عموت خونینه
ثانیه ها چه دشواره
بند دلم شده پاره
لالا لالا از زخم گلوت خون می باره
لالا لالا مادرت هنوز بی قراره
لالا لالا گل لاله
برگشتن دیگه محاله
دور گهواره نشستن
اهل حرم با آه و ناله
غمت مثل شمشیره
جون منو می گیره
دیگه پاهام می لرزه
بابات داره می میره
داغ غمت چه سنگینه
خون جگرم تو این سینه
لالا لالا ای غنچه ی پژمرده ی من
لالا لالا همسنگر تیر خورده ی من
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
چرا قهری 1.mp3
5.76M
چرا قهری مگر تقصیر دارم
به جایت بر کفم زنجیر دارم
کف آبی فقط خوردم عزیزم
بیا از نیزه پایین شیر دارم
دلم میل دو ابروی تو دارد
ببین که شانه ام موی تو دارد
در آغوشم فقط پیراهن توست
لباس تازه ات بوی تو دارد
نمی آید پس از تو خواب، ای کاش
که می مردم منِ بی تاب ای کاش
دوباره شیر آوردم ولی حیف
نمی خوردم پس از تو آب ای کاش
مرا آزار با زنجیر می داد
به من نان خشک با تحقیر می داد
زن شامی مرا سوزاند وقتی
کنارم طفل خود را شیر می داد
دوباره روضه می گیرم عزیزم
دراین ویرانه می میرم عزیزم
دوباره حرمله رد شد از اینجا
دوباره خشک شد شیرم عزیزم
نگفتند آه داغ بچه دیده است
نگفتند از بلا پشتش خمیده است
ولی گفتند این تازه عروسان
عروسِ فاطمه مویش سفید است
گل یاس مرا از ساقه بستند
مرا با ریسمان بر ناقه بستند
نمی ماندی به نیزه چاره کردند
سرت را با نخ قنداقه بستند
چه حسرت ها چشیدم، بچه ام را
چه سختی ها کشیدم، بچه ام را
کنار بچه های نیزه دارش
به روی نیزه دیدم بچه ام را
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
چرا قهری 2.mp3
3.27M
فقط لالا کنم لالا بخوابی
ندارم غصه دیگر تا بخوابی
از آغوشم جدا گشتی و رفتی
که روی سینه بابا بخوابی
نه رحمی بر پدر، نه شرم کردند
بساط غارتش را گرم کردند
برای آنکه راحت تر بخوابی
زدند و سینه اش را نرم کردند
به سر شد خاک عالم نیزه رد شد
به پشت خیمه دیدم نیزه رد شد
به دنبال تو میگشتند در خاک
چنان زد از تنت هم نیزه رد شد
به پشت خیمه ام قلبم گرفته
تمام چهره ام را غم گرفته
ز بس نازی که تیری با سه شعبه
در آغوشش تو را محکم گرفته
عبا را روی تو افکند بابا
دلش را از غمت آکند بابا
چنان باتیر چسبیدی به قلبش
تو را از سینه خود کَند بابا
حسن لطفی
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
چرا قهری 3.mp3
4.89M
چرا قهری مگر تقصیر دارم
به جایت بر کفم زنجیر دارم
کف آبی فقط خوردم عزیزم
بیا از نیزه پایین شیر دارم
دلم میل دو ابروی تو دارد
ببین که شانه ام موی تو دارد
در آغوشم فقط پیراهن توست
لباس تازه ات بوی تو دارد
نمی آید پس از تو خواب، ای کاش
که می مردم منِ بی تاب ای کاش
دوباره شیر آوردم ولی حیف
نمی خوردم پس از تو آب ای کاش
مرا آزار با زنجیر می داد
به من نان خشک با تحقیر می داد
زن شامی مرا سوزاند وقتی
کنارم طفل خود را شیر می داد
دوباره روضه می گیرم عزیزم
دراین ویرانه می میرم عزیزم
دوباره حرمله رد شد از اینجا
دوباره خشک شد شیرم عزیزم
نگفتند آه داغ بچه دیده
نگفتند از بلا پشتش خمیده
ولی گفتند این تازه عروسان
عروسِ فاطمه مویش سفیده
گل یاس مرا از ساقه بستند
مرا با ریسمان بر ناقه بستند
نمی ماندی به نیزه چاره کردند
سرت را با پر قنداقه بستند
چه حسرت ها چشیدم بچه ام را
چه سختی ها کشیدم بچه ام را
کنار بچه های نیزه دارش
به روی نیزه دیدم بچه ام را
حسن لطفی
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #حمید_علیمی
@nohematn
بی تابم و باز.mp3
2.14M
بی تابم و باز حرف صبر آمده است
تو رفتی و آه، تازه ابر آمده است
انگار به کشتن تو راضی نشده
با نیزه برای نبش قبر آمده است
برای حل تمام حوائج عالم
اگر کند نگهی شیرخوارتان کافی است
کجا خفتی کجا گنجینه ی من
بیا بیرون ز خاک آئینه ی من
از آن ساعت که قدری آب خوردم
کمی شیر آمده در سینه ی من
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #حنیف_طاهری
@nohematn
به تو گفتم مکن 2.mp3
2.1M
به تو گفتم نکن گریه نگفتم قهر کن با من
نکردی قهر اگر مادر چرا با من نمی جوشی
به تو گفتم مکن ناله نگفتم ترک گفتن کن
چرا بر لب زدی ای مونس دل قفل خاموشی
به تو گفتم تبسم کن به روی من، نه بر پیکان
سپردی مادرت را عاقبت دست فراموشی
به تو گفتم بخواب اصغر به دامانم، نه زیر گل
تو آخر قوت قلبِ منی و زیب آغوشی
#شب_هفتم #حضرت_علی_اصغر #حنیف_طاهری
@nohematn