دستمو دامان حسن.mp3
1.62M
دستمو دامان حسن
سفره ی احسان حسن
تا ابد هرچه کریم است به قربان حسن
معرکه گردانه حسن
غرش شیرانه حسن
تا ابد هرچه کریم است به قربان حسن
اومدی میدون و رجز که خوندی
معلوم شد کی مَرده و کی نامرد
ضربه ی آخر و رزم قشنگت
جنگ جمل رو جنگ جمیل کرد
دنیا خوبه تا دنیای منی
مهربون تر از بابای منی
شیرین ترین روز هفته است برام
دوشنبه های امام حسنی
جان حسین، جانانه حسن
دین حسین، ایمانه حسن
تا ابد هرچه کریم است به قربان حسن
روح حسین، ریحانه حسن
شاه حسین، سلطانه حسن
تا ابد هرچه کریم است به قربان حسن
دنیا هنوز قشنگیاشو داره
امام حسن جزء قشنگی هاشه
یه روز میاد حریمشو می سازیم
قشنگ تر از این چی می تونه باشه؟
باب القاسم چقدر دیدنیه
تربت صحنش بوسیدنیه
عربستان تو نقشه ها میشه
شبه جزیره ی حسنیه
#نوحه #امام_حسن علیه السلام #علی_اکبر_حائری #پیام_کیانی
@nohematn
مرغا روی جسمت 1.mp3
3.42M
مرغا روی جسمت، راحت گریه کردند
ماهی های دریا، واست گریه کردند
خاکا جای پیرهن، پوشوندن تنت رو
پُر کردن برا تو، جای پیرهنت رو
وحوش گریه کردند
دریاها واست با خروش گریه کردند
سما گریه کردند
اهل عالم از این عزا گریه کردند
غروب روضه خوندند
نیزه ها واسه ی تو خوب روضه خوندند
سیوف روضه خوندند
نوکرها از روی لهوف روضه خوندند
صلی الله علیک یا اباعبدالله
توی شیب گودال، ریختن رو سر تو
خنجر می کشیدند، روی حنجر تو
وقتی زنده بودی، سمت خیمه رفتند
بعدش پیش زینب، جونت رو گرفتند
فرات لطمه می زد
زینب تو قتلگاه برات لطمه می زد
رباب لطمه می زد
سکینه با دل کباب لطمه می زد
سنان خنده می کرد
خولی به اشک عمه جان خنده می کرد
سنان خنده می کرد
شمر ملعون به کاروان خنده می کرد
عمه جانم، عمه جانم، عمه جان قد کمانم
عمه جانم، عمه جانم، عمه جان نگرانم
یادش بخیر موی تو را شانه می زدم
افتاده دست شمر چرا خاطرات من؟!
#نوحه #امام_حسین علیه السلام #حضرت_زینب #روز_عاشورا #علی_اکبر_حائری
@nohematn
مرغا روی جسمت 1.mp3
3.42M
مرغا روی جسمت، راحت گریه کردند
ماهی های دریا، واست گریه کردند
خاکا جای پیرهن، پوشوندن تنت رو
پُر کردن برا تو، جای پیرهنت رو
وحوش گریه کردند
دریاها واست با خروش گریه کردند
سما گریه کردند
اهل عالم از این عزا گریه کردند
غروب روضه خوندند
نیزه ها واسه ی تو خوب روضه خوندند
سیوف روضه خوندند
نوکرها از روی لهوف روضه خوندند
صلی الله علیک یا اباعبدالله
توی شیب گودال، ریختن رو سر تو
خنجر می کشیدند، روی حنجر تو
وقتی زنده بودی، سمت خیمه رفتند
بعدش پیش زینب، جونت رو گرفتند
فرات لطمه می زد
زینب تو قتلگاه برات لطمه می زد
رباب لطمه می زد
سکینه با دل کباب لطمه می زد
سنان خنده می کرد
خولی به اشک عمه جان خنده می کرد
سنان خنده می کرد
شمر ملعون به کاروان خنده می کرد
عمه جانم، عمه جانم، عمه جان قد کمانم
عمه جانم، عمه جانم، عمه جان نگرانم
یادش بخیر موی تو را شانه می زدم
افتاده دست شمر چرا خاطرات من؟!
#امام_حسین #حضرت_زینب #علی_اکبر_حائری
@nohematn