من بمیرم خاکی شده سر تا پات میچکه خون از رو ترک لبهات دل بریدی رفتی دیدن بابات قد کشیدی قربون قد رعنات چشاتو وا کن ‏ منو نگاه کن آخرین بار من و صدا کن از چشم خواهرم می پوشونمت دست برادرم می رسونمت از اینجا تا حرم می کشونمت کنار اکبرم می خوابونمت خون پیشونیت داغه مثل خورشید خون تو رو شمشیر همه پاشید دور سرنیزه کاکلتو پیچید کل لشکر با ناله ی تو خندید صدای خنده ‏ دلمو کنده عضو عضوت به مویی بنده چی به سرت اومد آهوی حرم خجالتم دادی از برادرم دیگه شدی حالا عین مادرم دوباره برگشتی پیش اکبرم تیکه تیکه از پیرُهنت افتاد چند تا مروارید از دهنت افتاد زیر پای لشگر بدنت افتاد رد پای مرکب رو تنت افتاد به خون نشسته ‏ چشای بسته استخونات همه شکسته کبوترم وقت پر کشیدنه تو خیمه ها نجمه ناله می زنه حسن داره با من گریه می کنه حال عمو عباس بدتر از منه ‏#نوحه #حضرت_قاسم #حاج_محمود_کریمی @nohematn

بابا آخرین یار تو هستم بابا مُهر طومار تو هستم گرچه نوزادم، دل به تو دادم، تا شوم قربانی تو چون گلِ پرپر، می شوم آخر، رونق مهمانی تو حامی رهبر، اصغرم من محسنِ دیگر، اصغرم من بس که تشنگی داده عذابم دیگر غنچه ای بی رنگ و آبم آمدم تا با کام خشکیده بین آغوشت بمیرم جای سقایت می روم آب از مادرت زهرا بگیرم بعد از این باید مادر من همسفر گردد با سر من ‏#نوحه #حضرت_علی_اصغر #حاج_محمدرضا_طاهری @nohematn

منیم یاوریم الله، منیم داوریم الله قالوب اللریم اوسته علی اصغریم الله آخان قان سنه قربان، چیخان جان سنه قربان هزاران بئله طفل لب عطشان سنه قربان علی اکبر او سروِ خرامان سنه قربان فرات اوسته کی قولسوز نگهبان سنه قربان اسیران سنه قربان، یتیمان سنه قربان عزیزان سنه قربان، کنیزان سنه قربان قتیلان سنه قربان، شهیدان سنه قربان حسینون نئی واردور کماکان سنه قربان حسینه کرم ایله ئوزون سن کریم الله منیم جدّیمه بنذر جوانیم سنه قربان بو چولده کیمه گلسه گمانیم سنه قربان امیدیم سنه قربان، امانیم سنه قربان رقیه کیمی شیرین زبانیم سنه قربان علی اصغر خونین دهانیم سنه قربان بو دورَمده کی پیر و جوانیم سنه قربان قبول ایله سینیقدور اگر گوهریم الله منیم زینب عصمت مآبیم سنه قربان منیم لیلی گیسو نقابیم سنه قربان عروس کف خونین خضابیم سنه قربان گلوم غنچه ی نازیم گلابیم سنه قربان حسابیم سنه قربان کتابیم سنه قربان خطیبیم سنه قربان خطابیم سنه قربان جهاندا ئوزی گولمز ربابیم سنه قربان الیمدن دوتانیم یوخ سینوپ شهپریم الله ‏#نوحه #حضرت_علی_اصغر #حاج_سلیم_مؤذن_زاده ‏ @nohematn

ای علی اکبر من شبه پیغمبر من شده ای اربا اربا پیش چشم تر من ای اذان گوی من در خون نشستی شیشه ی عمر من بودی شکستی پدر پیر تو در التماست از چه تو دیده بستی گل باغ امیدم ناله از دل کشیدم به زمین خوردم و باز در پی تو دویدم رفته از داغ تو تاب و توانم خدا می داند از سوز نهانم ای جگرگوشه ی بابا دعا کن بی تو زنده نمانم ‏#نوحه #حضرت_علی_اکبر #حاج_محمدرضا_طاهری @nohematn

لبریز آهم، ای تکیه گاهم با غم زمینگیرم مکن عصای من پیرم مکن آرام جانم علی اکبر، ای گل پرپر آه از دل من، در خنده دشمن آئینه ی شکسته ام زخم سرت را بسته ام آرام جانم علی اکبر، ای گل پرپر جانان بابا، ای ماه لیلا پیشانی ات بوسیدنی است جان کندن من دیدنی است آرام جانم علی اکبر، ای گل پرپر ‏#نوحه #حضرت_علی_اکبر #حاج_محمدرضا_طاهری @nohematn

باز دوباره دلم گرفته به یاد تو بهونه ی حرم گرفته یه شب به ما یه سر بزن مولا به جون ما شرر بزن مولا بیا میون ما یه بار سینه تا موقع سحر بزن مولا بیا بیا بیا گل زهرا چشمت امشب ظرف خونه آتیش قلبتو فقط خدا می دونه برای روضه ی علی اکبر تو روضه خونی با چشای تر بخون تو روضه در میون ما ما بزنیم به سینه و بر سر به یاد روی امیر دلها قرار قلب عمه و جوون لیلا قلب شکسته مثل مولا شد سینه شکسته مثل زهرا شد همون که مثل لاله پرپر شد بگم خلاصه ارباً اربا شد ‏#روضه #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه #حضرت_علی_اکبر #حاج_محمود_کریمی @nohematn

به زمین افتادی پر خون كاش من جای تو بودم خودتو تا خیمه برسون كاش من جای تو بودم تن پاكت شد برگ خزون كاش من جای تو بودم یادآور یاس كبودم برای من بودی علی ای كاش من جای تو بودم تو جای من بودی علی حال بابا رو ببین باوفا پاشو بشین جون نكَن پیش چشام پا نكش روی زمین پر زخمه این پیكر تو كاش من جای تو بودم چه كنم با زخم پر تو كاش من جای تو بودم چه كنم بابا با سر تو كاش من جای تو بودم بابا برا روزای پیری عصای من بودی علی ای كاش من جای تو بودم تو جای من بودی علی خون تو رو پیرهنم سر بذار رو دامنم یا علی پاشو ببین شد سپید محاسنم بی تو این دنیا شد قفسم كاش من جای تو بودم مثل آتیشه هر نفسم كاش من جای تو بودم چه جوری تا خیمه برسم كاش من جای تو بودم ای كه برای درد دل ها دوای من بودی علی ای كاش من جای تو بودم تو جای من بودی علی بی تو من چه بی كسم خسته و بی نفسم دردمو به كی بگم تا حرم نمی رسم ‏#نوحه #حضرت_علی_اکبر #حاج_محمود_کریمی @nohematn

برای تو تنی دیگر نمانده برای من علی اکبر نمانده چرا ای وای‎ ‎من‎ ‎روی‎ ‎تو دیگر شبیه روی پیغمبر‎ ‎نمانده امان از لاله ی رویت امان از خون گیسویت امان از زخم پهلویت رسید از غم به لب جانم، به لب جانم پریشانم، پریشانم، پریشانم وای، حسین وای، حسین وای، حسین وای فدای لاله های پرپر تو فدای ناله های آخر تو چه شد ای سوره ی طاهای بابا که گشته آیه آیه پیکر تو تن تو از خون دریا شد غم تو سهم بابا شد دل من ارباً اربا شد زدی آتش ز داغ خود به جان من جوان من، جوان من، جوان من وای، حسین وای، حسین وای، حسین وای ‏#نوحه #حضرت_علی_اکبر #میرداماد @nohematn

عموم ابوالفضل یه پهلوونه قدش بلنده، دستاش قشنگه ابرو کمونه، یه پهلوونه ما تشنه مونه، خدا می دونه که این فقط کار عموی پهلوونه میگن که عباس، دلش یه دریاست چشم امید ما همه به دست اونه همه تو خیمه ی ربابن منتظر یه چیکه آبن تو چشمامون نبینه اشکو دست عمو کی میده مشکو ‏#روضه #حضرت_عباس #حاج_حسن_خلج @nohematn

از داغ تو لبریز اشک و آهم دیگر ز هم پاشیده شد سپاهم ای علمدار من بهترین یار من در خاک و خون از پا نشستی پشت برادر را شکستی جان حسین لب وا کن ای دلاور بار دگر صدا بزن برادر ساقی تشنه لب پهلوان عرب خیز و دوباره در برم باش پشت و پناه دخترم باش از زخم بازوی تو بوسه چیدم تیر از نگاه تو برون کشیدم در دل نیزه ها خفته ای بی صدا ماه حرم شقّ القمر شد ناموس حیدر در به در شد ‏#نوحه #حضرت_عباس #حاج_محمدرضا_طاهری @nohematn

امشب به کربلا غوغا و زمزمه است که آخرین شبِ حسین فاطمه است وای زینب به چشم تر دارد بر او نظر امشب به گِرد او عباس و اکبر است فردا به قتلگه در زیر خنجر است وای تنها به تاب و تب مجروح و تشنه لب ‏#نوحه #شب_عاشورا #حاج_محمدرضا_طاهری @nohematn

امشب کربلا را غم گرفته زینب گوشه ای ماتم گرفته شد شب آخر، می رسد دیگر، لحظه های وصل یاران دیده ی خواهر، از غم دلبر، پر شده از عطر باران نغمه ی هر لب ای حسین جان ناله ی زینب ای حسین جان شور جان نثاری پا گرفته هر سو عاشقی احیاء گرفته یک طرف اصحاب، با دل بی تاب، تا سحر گرم دعایند قاسم و اکبر، ساقی لشگر، با حسین غرق خدایند عهدشان باشد با ولایت با حسین هستند تا شهادت قلب خیمه بی تاب رباب است طفلی گوشه ی گهواره خواب است دیگر امشب را می شود مادر در بر طفلش نشیند باید از فردا غنچه ی خود را بر سر نیزه ببیند تشنه لب پیش چشم مادر در حرم از هوش رفته اصغر ‏#نوحه #شب_عاشورا #حاج_محمدرضا_طاهری @nohematn