کنار مرتضی.mp3
1.19M
کنار مرتضی، عزیز مصطفی، فتاده از نوا
مریض خانه ی، امیر المومنین، شده حاجت روا
علی با چشم تر، بگفتا همسفر، کمی آهسته تر
مرا با خود ببر، مرا با خود ببر، مرا با خود ببر
#نوحه #فاطمیه #حاج_محمدرضا_طاهری
@nohematn
یا فاطمه من عقده دل وا نکردم.mp3
2.88M
یا فاطمه من عقده دل وا نکردم
گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم
چشم انتظارم مهدی بیاید
تا تربتت را پیدا نماید
در کودکی شد قسمت من خانه داری
هم خانه داری می کنم هم سوگواری
گریَم برای نورِ دو عینت
هر شب دهم آب دست حسینت
مادر چرا رنگ از رخ ماهت پریده
مادر چرا خون از گریبانت چکیده
وقت دعا و راز و نیاز است
سجاده بگشا وقت نماز است
دیشب نشستی گیسویم را شانه کردی
امشب در آغوش لحد کاشانه کردی
دیشب گرفتی اشکم ز دیده
امشب ز داغت پشتم خمیده
غلامرضا سازگار (میثم)
#نوحه #فاطمیه #حاج_سلیم_مؤذن_زاده #سازگار
@nohematn
یه غروب سرد و سنگین غریبونه.mp3
5.25M
یه غروب سرد و سنگین غریبونه
یه کبوتر بود و راه آشیونه
اثر گریه توی چشماش پیدا بود
سوز آتیش زخماش مثل موج دریا بود
مادری خسته مثل شمع از پا تا سر بود
تو دل اون که دستش توی دست مادر بود
با آتیش پهلو
با زخمای بازو
با چشای کم سو
تا که چشمش دید کابوسی که بسته راهش رو
داره می بینه زیر چادر نور ماهش رو
امون از این غم
ای وای ای وای از این ماتم
کینه ی دیرینه ای شد سدّ راهش
همه ی خشم عالم بود تو نگاهش
سایه ی دستش رو سر مادر افتاد
دست لرزون غنچه برای مادر جون داد
آسمون لرزید وقتی پای مادر لرزون شد
صورت دیوار از اشکای مادر گلگون شد
وای حسنش جون داد
وای گوشواره افتاد
وای راه رو برد از یاد
حالا یک غنچه دست کوچک رو بر سر میزد
وقتی که مادر رو خاک کوچه پرپر میزد
امون از این غم
ای وای ای وای از این ماتم
#نوحه #فاطمیه #حاج_محمود_کریمی
@nohematn
الا ای همسفر.mp3
750.1K
به قربان تو و لب عطشان تو
الهی خواهرت شود قربان تو
الا ای همسفر
کمی آهسته تر
مرا با خود ببر
#روضه #امام_حسین علیه السلام #حضرت_زینب #وداع #هلالی #روح_الله_بهمنی
@nohematn
ای گوزلریمون نوری.mp3
1.24M
ای گوزلریمون نوری
غرق محنیم لای لای
ای قمچیلر آلتیندا
دلدن دوشنیم لای لای
دردیمون درمانی لای لای رقیه
گوزلرون قربانی لای لای رقیه
کلامی زنجانی
#نوحه #حضرت_رقیه #سید_محمد_عاملی #کلامی_زنجانی
@nohematn
بايد براي اينکه.mp3
1.03M
باید برای اینکه جونمو فدا کنم
به حضرت علی اکبر اقتدا کنم
چی میشه پرچم حرم برام کفن بشه
سلام بر بی بی شهادتین من بشه
یا زینب
حالا که من نبودم اون روزا تو کربلا
بی بی بذار بیام بشم برای تو فدا
درسته که من آدم بدی شدم ولی
هنوز یه غیرتی دارم رو دختر علی
هوای این روزای من هوای سنگره
یه حسی روحمو تا زینبیه می بره
تا کی باید بشینم و خدا خدا کنم
به عکس صورت شهیدامون نگاه کنم
یا زینب
#نوحه #شهدا #شهدای_مدافع_حرم #حضرت_زینب #حضرت_علی_اکبر #انقلاب #امیر_عباسی
@nohematn
بزرگتر از داغ تو.mp3
792.3K
بزرگتر از داغ تو داغی نیست
هیچی به جز عشق تو باقی نیست
تو اتفاق زندگیم بودی
هیچ اتفاقی اتفاقی نیست
اتفاقا حرم تو دلمه
اتفاقا دلم تو حرمه
فاصله از حرم تا خدا کمتر از یه قدمه
ای تب و تاب دلم
ای رگ خواب دلم
آبادم کن خرابه دلم
حسین وای
یه روز مدینه کربلا میشه
یه روزی گنبدت پناه میشه
که اتفاقا شبیه گنبد
طلایی امام رضا میشه
اتفاقا بزرگه حرمت
اتفاقا بلنده علمت
اتفاقا که پهنه آقا سفره های کرمت
#نوحه #امام_حسن علیه السلام #امام_حسین علیه السلام #کربلا #محمدحسین_حدادیان
@nohematn
جلوی آئینه.mp3
911.4K
جلوی آئینه
خودمو می بینم
خیلی تغییر کردم
جدی جدی با
روضه های تو
خودمو پیر کردم
باور من اینه که
همیشه تو زندگیمی
من عوض شدم ولی
تو حسین بچه گیمی
حواست هست
به موهای سفید سرم
چقدر امسال
از گذشته شکسته ترم
حواست هست
نوکرت داره پیر میشه
بخرم ببرم به حرم
داره دیر میشه
دوسِت دارم
#نوحه #امام_حسین علیه السلام #علیمی
@nohematn
یه زائر جامونده و تنها.mp3
5.91M
یه زائر جامونده و تنها
بریده دل از مردم دنیا
با پای دلش اومده اینجا
سلام آقا
چه بغضیه گرفته حنجره ی بقیعو؟!
تو اشک و آه می بینم پنجره ی بقیعو
گریه ممنوعه، اگه آقا، کنار تربت تو
می رسونم به، همه عالم، صدای غربت تو
مظلوم امام صادق
دوباره توی شهر پیغمبر
یه خونه مثل خونه ی حیدر
می سوزه تو آتیش و خاکستر
امون ای دل
شکر خدا که هیچکس، لگد نزد به این در
یاسی نشد کبود از، یه جنگ نابرابر
داغ اون آتیش، مدینه نه، یه دنیا رو سوزونده
روضه سربسته است، یه رد خون، میون کوچه مونده
مظلوم امام صادق
تو این خونه که عرش دنیا بود
امید و پناه یتیما بود
به هر بهونه روضه بر پا بود
امون ای دل
شیرخواره ای می دیدی، روضه آب می خوندی
روضه کربلا و طفل رباب می خوندی
کربلا گفتی، به پا کردی، تب این سرزمینو
یادمون دادی، زیارتِ، روزای اربعینو
جانم حسین حسین جان
برای نجاتت رسید از راه
سه مرتبه جدت رسول الله
گرفته گلوی منو این آه
حسینم وا
طاقت نداشت ببینه، تو رو اسیر دشمن
آخه با تیغ و تیر و، نیزه حسینو کشتن
بعد کربلا، دیگه هیچکس، توی مقتل نیفتاد
ای خدا بس بود، به قتل صبر، حسینِ تشنه جون داد
جانم حسین حسین جان
محمدرضا رضایی
#روضه #امام_صادق علیه السلام #حاج_میثم_مطیعی #محمدرضا_رضایی
@nohematn
او که با خود می برید.mp3
8.22M
او که با خود می برید، یادگار حیدر است
جای او نه روی خاک، بر فراز منبر است
باز هم در کوچهها، هیچکس کاری نکرد
از امام ما کسی، آبروداری نکرد
ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات
کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات
صادق آل عبا
کشته ی زهر جفا
میکشیم آهِ غم از روضه ی سجاده اش
آن عبای از روی دوش او افتاده اش
می کشیم آه غم از رسم این شهر ستم
با امام ما چه کرد؟ زهر غم؛ زهر ستم
بار دیگر خانه ای میهمان آتش است
حرف این مردم چرا با زبان آتش است
شکر حق اینجا زنی صورتش نیلی نشد
پیش چشم همسرش زخمیِ سیلی نشد
پشت مرکب میدود گریه هایش بی صداست
حرمتش را نشکنید او بزرگ قوم ماست
اشک می ریزد ولی نه برای داغ خود
یاد زینب کرده است باز وقت روضه شد
یا حسین و یاحسین ذکر او در هر کجاست
او که خود مولای ماست روضه خوان کربلاست
بر سر نیزه سری در دل شامِ بلا
آه از رقاصه ها آه از رقاصهها
امیر رضا یزدانی
#روضه #امام_صادق علیه السلام #حاج_میثم_مطیعی
@nohematn
تیره ای از تبار تاریکی.mp3
6.45M
تیره ای از تبار تاریکی
آبروی مدینه را بردند
پا برهنه بدون عمامه
دست بسته، تو را کجا بردند!؟
باز تکرار می شود در شهر
قصه ی کوچه، خانه، آتش، در
وسط شعله، پور ابراهیم
روضه می خواند؛ روضه ی مادر
خواب دیدم که پشت پنجره ها
روبروی بقیع گریانم
پا به پای کبوتران غریب
در پی آن مزار پنهانم
گریه در گریه با خودم گفتم
جان افلاک پشت پنجره هاست
آی مردم تمام هستی ما
در همین خاک پشت پنجره هاست
فصل غم آمده زمان عزاست
کنج سینه شراره ها دارم
رخت ماتم به تن نمودم و باز
بین چشمم ستاره ها دارم
آسمان نگاه غمبارم
رنگ و بوی مدینه را دارد
هرچقدر آه هم اگر بکشم
از تب سینه باز جا دارد
آن که یک عمر پای مکتب خود
روضه می خواند و عاشقانه گریست
گریه هایش شبیه باران بود
آن امامی که صادقانه گریست
ظلم تاریخ باز جلوه نمود
وقت تکرار قصه ی شومی است
با تبانی آتش و هیزم
جاری از چشم، اشک مظلومی است
آتش دشمنان به پا شده در
خانه ای در میان یک کوچه
می رود بی عمامه مردی در
غربت بی امان یک کوچه
پیر مردی که سوز آتش را
ساکت و بی کلام حس می کرد
پیرمردی که درد غربت را
مثل جدّش مدام حس می کرد
پیرمردی که تا زمین می خورد
نفسش در شماره می افتاد
دست خود می کشید بر روی خاک
یاد آن گوشواره می افتاد
یاد یک گوشواره ی خونین
یاد اشک نگاه طفلی بود
یاد آن مادری که زود گرفت
دست خود را به روی چشم کبود
نیمه شب تا که دشمن آقا را
می کشید او به ناله می افتاد
یاد یک کاروان و یک کودک
یاد اشک سه ساله می افتاد
وحید قاسمی
#امام_صادق علیه السلام #حاج_میثم_مطیعی #وحید_قاسمی
@nohematn
در دیده اشکی دارم، در سینه داغی.mp3
3.67M
در دیده اشکی دارم، در سینه داغی
از غربت قبر بی شمع و چراغی
آرزوی مدینه دارد امشب
هرکه در صحن تو پا می گذارد
می سوزم، می گریم با زائرانت
با یاد قبری که زائر ندارد
یا مولا یا صادق آل محمد
ای مهر تو مذهب دلهای عاشق
جانها فدای تو یا حضرت صادق
هیزم و آتش و داغی مکرر
تازه شد ماجرای کوچه و در
با دلی پر خون و با دیده ای تر
بر جانت شعله میزد یاد مادر
یا مولا یا صادق آل محمد
شبهای جمعه شوق کربلا دارم
در دل شوق دیدار آشنا دارم
تا بگیرم امشب حاجت دل را
می نشینم پای پنجره فولاد
چه صفایی دارد با زائرانت
کربلا رفتن از پنجره فولاد
یاحسین یاحسین اباعبدالله
#نوحه #امام_صادق علیه السلام #حاج_میثم_مطیعی
@nohematn