گورافه یک رنگین کمانی در شبکه پویا
امروز شبکه پویا انیمیشن ماداگاسکار را پخش کرد این قسمت انیمیشن، درمورد حیوانی بود که ترکیبی از چند حیوان دیگر بود و بقیه در تشخیص هویتش دچار مشکل بودند. حیوانی که بین زرافه و گورخر بود و هرچقدر سعی کردند به او القا کنند یا گور خر باش یا زرافه، نپذیرفت. البته به شوخی به او می گفتند گورافه.
گورافه مکرر می گفت مهم نیست من چی باشم، مهم اینه که به خودم افتخار کنم من میتونم همه چی باشم و میتونم هیچی نباشم و... (دقیقا بی جنسیت ها و دو جنسیت ها همین ایده را دارند)
داستان این انیمیشن حول محور یک رژه بود که اتفاقا رژه رنگین کمانی بود و گورافه، فرد اصلی رژه بود علائم رنگین کمانی در سرتاسر انیمیشن تکرار می شد و ارابه گورافه رنگین کمانی بود.
پذیرش تفاوت ها کلیدواژه کتاب، انمیشن و سایر رسانه ها برای پذیرش LGBT ها در ایران است.(قبلا کتاب شنگال را که همین ادبیات را داشت در کانال نقد کردیم)
نیاز است مسئولین ناظر بر آثار رسانه ای و مکتوب، با ادبیات و علائم مرسوم در ایران و مشهور در جهان برای ترویج LGBT آشنا بشوند که یا آشنا نیستند یا کم کاری می کنند.
✍معصومه فاطمی
https://eitaa.com/dokhtarehavva
✍ شخصی به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از فقر خود شکایت کرد.
🖋 حضرت به او فرمود : هر وقت داخل خانه ات شدی
☑️سلام کن هرچند کسی در خانه نباشد
☑️بر من #صلوات بفرست.
☑️سپس سوره #قل_هو_الله احد را یک مرتبه بخوان ، تا فقرت برطرف شود.
☘ آن مرد چنین کرد و چیزی نگذاشت که آن قدر رزق و روزی اش زیاد شد که به همسایگانش نیز کمک مالی می کرد.
📕 اسرار الصلاه ، ص 262
✨ما را دنبال کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/4066247196C93ed6e9a04
🔘 داستان کوتاه
🌷 پیرمردی بود که پس از پایان هر روزش از درد و ازسختیهایش مینالید
دوستی از او پرسید: این همه درد چیست که از آن رنجوری؟؟
پیرمرد گفت: دو باز شکاری دارم، که
باید آنها را رام کنم، دو تا خرگوش هم دارم که باید مواظب باشم، بیرون نروند،
🌷دوتا عقاب هم دارم که بایدآنهارا
هدایت و تربیت کنم، ماری هم دارم که آنرا حبس کرده ام
شیری نیز دارم که همیشه، باید آنرا در قفسی آهنین، زندانی کنم، بیماری نیز دارم که باید از او مراقبت
کنم و در خدمتش باشم...
مردگفت: چه مےگویی، آیا با من شوخی میکنی؟ مگر مےشود انسانی اینهمه حیوان را با هم در یکجا، جمع کند و مراقبت کند!!؟ پیرمرد گفت: شوخی نمےکنم، اما حقیقت تلخ و دردناکیست...
🌷 آن دو باز چشمان منند،
که باید با تلاش وکوشش ازآنها مراقبت کنم...
🌷آن دو خرگوش پاهای منند،
که باید مراقب باشم بسوی گناه
کشیده نشوند...
🌷 آن دوعقاب نیز، دستان منند،
که بایدآنها را به کارکردن، آموزش دهم تا خرج خودم و خرج دیگر برادران نیازمندم را مهیا کنم...
🌷آن مار، زبان من است
که مدام باید آنرا دربند کنم تا مبادا
کلام ناشایستی ازاو، سر بزند...
🌷شیر، قلب من است که با وی همیشه درنبردم که مبادا کارهای شروری از وی سرزند...
🌷 و آن بیمار، جسم وجان من است،که محتاج هوشیاری مراقبت و
آگاهی من دارد...
🌷این کار روزانه من است که اینچنین مرا رنجور کرده و امانم را بریده...
🔹🔹🔹🔹🔹🔹
27.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سگ گردانی معضلی شده
مسؤلین بفکر باشید
مردم شما هم امربمعروف و مطالبه گری کنید.