5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍ امام حسین علیهالسلام بعضی از عزادارهاش رو گرون تر میخره!
🎥استاد شجاعی
┏━━━🍃🕊🌹🕊🍃━━━┓
🆔https://eitaa.com/joinchat/1192100040Cf09811fc04
2.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کربلا را شنیدیم
غزه را دیدیم
آه......
یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه
┏━━━🍃🕊🌹🕊🍃━━━┓
🆔https://eitaa.com/joinchat/1192100040Cf09811fc04
25.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مناجات_با_امام_زمان
🏴شب تاسوعا حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
🎥حاج #محمود_کریمی
┏━━━🍃🕊🌹🕊🍃━━━┓
🆔https://eitaa.com/joinchat/1192100040Cf09811fc04
@Maddahionlinمداحی آنلاین - تا مشکت تو آب زدی - مهدی سلحشور.mp3
زمان:
حجم:
7.84M
تا مشکت تو آب زدی
موجای دریا شد آروم
تا رو به ساحل اومدی
بغضی نشست توی گلوم
#تاسوعا #محرم💔
#مهدی_سلحشور🎙
┏━━━🍃🕊🌹🕊🍃━━━┓
🆔https://eitaa.com/joinchat/1192100040Cf09811fc04
4.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بيا برگرد خيمه
اى علمدارم...😭😭😭
🎙علی فانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#امام_حسین #حضرت_اباالفضل #محرم
داداش اگه بری با رقیه چیکار کنم؟!
داداش اگه بری زینب رو چیکار کنم؟
عباس؏ سرش رو پائین انداخت...
ی وقت دید از خیمهها صدا میاد...
العطش العطش...💔
نتونست طاقت بیاره...
رفت سمت خیمه ها...
دید بچه ها از تشنگی لبهاشون خشک شده...
رفت سمت رقیه....
عمو ی وقت ناراحت نباشیها...
تا عموت زنده است نمیزاره تشنه بمونی...
تا من هستم نمیزارم اذیت بشی...
آخ بمیرم برا اون لحظه ای که دستای رقیه رو بستن...
با چوب خیزران میزدنش...
هی میگفت عموعباس کجایی؟
عمو بیا ببین اینا با من چیکار میکنن...💔
#محرم #تاسوعا
دستش که به خنکی آب خورد با خودش گفت این دست دیگه بدرد من نمیخوره...
مشک رو انداخت روی دوشش...
رفت سمت خیمه ها...
محاصره اش کردن...
عباس؏ با اقتدار میجنگید...
ی وقت نوفلبنارزق شمشیر رو بالا برد...
دست راست حضرت رو جدا کرد...
عباس ؏ گفت فکر کردی ی دستم رو قطع کردی آب رو به خیمه ها نمیرسونم؟
مشک رو با دست چپ گرفت...
ملعون دست چپ رو هم قطع کرد...
ولی مگه عباس؏ تسلیم میشه؟
حضرت مشک رو به دندان گرفت...
هرطور شده باید آب به خیمه ها برسونه...
اخه قول داده... 💔
#محرم #تاسوعا
دیدن نه نمیتونن کاری کنن
تیر پرت کردن سمت مشک...
حواس عباس؏ پرت مشک شده...
ی تیر دیگه پرتاب شد...
خورد به سینه مبارک حضرت...
عباس؏ از اسب روی زمین افتاد...
ارباب با عجله خودش رو به عباسش رسوند...
عباس؏ دید ارباب اومده...
گفت داداش شرمندتم نمیتونم بلندشم جلو پات...
ارباببهعباسفرمود:پشتمشکستعباسم...💔
[الهیبهعباسبنعلیالعفو...💔]
#محرم #تاسوعا