هیچ گاه امید کسی را نا امید نکن ، شاید امید تنها دارایی او باشد
#ابوریحان خانه یکی از بزرگان شهر میهمان بود. از اندرونی خانه، صدای میزبان را می شنید که در حال اندرز و نصیحت است
شخصی به او میگفت هر روز نقشی بر دکان خود افزون کنم و #گلدانی خوشبوتر از پیش ، جلوی او بگذارم بلکه عشقم از آنجا گذرد و به زندگیم باز آید
میزبان به او گفت که عمر کوتاهست
و عقل تعلل را درست نمیداند آن زن
اگر تو را می خواست حتما پس از
سالها باز میگشت پس یقین دان، دل
در گروی مردی دیگر دارد و تو باید به فکر آینده خویش باشی
سه روز بعد وقتی ابوریحان در حال خداحافظی از دوست خود بود خبر آوردند همان بنده خدا که نصیحتش نمودید بر #بستر مرگ افتاده و سه روز است هیچ نخورده
میزبان قصد پوشیدن لباس کرد برای دیدار آن مرد ، ابوریحان دستش را گرفت و گفت نَفَسی که سردی را بر گرمای #امید میدمد مرگ را به بالین او فرستاده . میزبان سر خود را خم کرد و سکوت کرد
ابوریحان شخصا به دیدار مرد رفت و با سخنهای زیبا گرمای امید را به او بخشید و آن مرد هم دوباره آب نوشید. بزرگی میگفت هیچگاه امید کسی را نا امید نکن ، شاید امید تنها دارایی او باشد
به جمع ما بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50