یه روزی یه ترکه ، یه لره ، یه عربه ، یه قزوینی ، یه آبادانی .... یه روز یه ترکه میره سبزی فروشی تا کاهو بخره. عوض اینکه کاهوهای خوب را سوا کند ، همه ی کاهو های #نامرغوب را سوا می‌کنه و میخره. ازش می پرسند چرا اینکار را کردی؟ میگه: صاحب سبزی فروشی پیرمرد فقیری هست. مردم همه ی کاهوهای خوب را می برند و این کاهوها روی دست او می مانند و من بخاطر اینکه کمکی به او بکنم این ها را می خرم، اینها را هم می شود خورد این ترکه کسی نبود جز عارف بزرگ سید علی آقا قاضی یه روزی یه ترکه ، یه لره ، یه عربه ، یه قزوینی ، یه آبادانی، یه اصفهانی، یه شمالی ، یه شیرازی ، بوشهری و... مثل مرد جلوی #دشمن وایستادن تا کسی نگاه چپ به خاک و ناموسمون نکنه لره شهید محمد بروجردی بود ، ترکه #شهید مهدی باکری بود، عربه شهید علی‌هاشمی بود، قزوینیه شهیدعباس بابایی بود، آبادانیه شهیدطاهری بود، اصفهانیه شهید ابراهیم همت بود ، شمالیه شهید شیرودی بود ، شیرازیه شهید عباس دوران بود و یک کرمانی می شود سید شهدای مدافع حرم و شهدای انقلاب به اسم سرباز ولایت حاج قاسم سلیمانی در هر گروهی که هستید منتشر کنید تا مانع گذاشتن جوک های قومیتی که از نظر غالب مراجع معظم ارسال و نشر از این دست #جوک ها مشکل شرعی دارند بشویم . شاید برای یک نفر تلنگری شد به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50