eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
6.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عنایت مرحوم حاج آقا رحیم ارباب به پیرمرد پيرمردی که خدمت حاج آقا رحيم رسیده بود می گفت: روزی رسيدم به خانه حاج آقا رحيم ، ديدم فوت کرده‌ اند. اول هيچ کس نبود تا اين که جمع شدند و غسل و کفن و تشییع انجام شد می گفت من يک ده تومنی در جيبم بود ، نمی دانم چطور شد در شلوغی تشييع جنازه حاج آقا رحیم اين ده تومنی را از جيبم زدند. تعریف می کرد: یک داشتم هر وقت به زیارت قبرشان می رفتم ، وقتی می رسيدم می گفتم: آقا! من همانی هستم که ده تومنی ام را در تشييع جنازه شما زدند. تعریف میکرد از قضا کار ما گرفت و بعد از فوت ايشان باغی خريديم و... بالاخره وضع مالیم خوب شد. ولی هر وقت به ایشان می رفتم همين جمله را می گفتم که آقا! من همانی هستم که ده تومنی ام را از جيبم زدند. گفت: يک بار که از زیارت قبر ايشان به خانه باز گشتم ، خوابيدم ، خواب ديدم که خدمت ايشان رسيدم و با همان ملاحت و مهربانی سلام کردم و گفتم: آقا! من همانی هستم که در تشييع جنازه شما ده تومنی ام را از جيبم زدند. حاج آقا رحیم فرمودند: مؤمن! چند بار ‌اين را گفته‌ ای و ما هم برايت به انواع مختلف و چندين برابر ، جبران کرديم شما هنوز میگويی من همانم.. عرض کردم ! من چيز ديگری بلد نيستم ، قصدی نداشتم. به جمع ما بپیوندید eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50