📖 #نفاق_و_اختلاف
حاکم ظالمی بود كه به كیش یهود بود. او به خاطر تعصب هم كیشان خود مسیحیان را میكشت. با اینكه حضرت موسی علیه السلام پیامبر یهود و حضرت عیسی علیه السلام پیامبر مسیحیان هر دو در یک راستا قدم بر می داشتند. ولی آن حاکم یك فرد احول و دو بین بود از این رو تصور میكرد كه عیسی و موسی از هم جدا هستند. حاکم یهودی كه كمر به قتل مسیحیان بسته بود، وزیری داشت نیرنگ باز، او به حاکم پیشنهاد كرد که مسیحیان، دین خود را مخفی می كنند و از تیغ تو جان سالم به در خواهند برد. من در ظاهر خود را مسیحی معرفی می كنم و در میان آنها می روم و كم كم با حیله و فریبی كه به كار خواهم بست. پیشوای آنها خواهم شد و به این ترتیب ، یكایك آنها را شناسایی خواهم كرد. سپس اختلاف میان آن ها خواهم انداخت و خودشان را به جان هم می اندازم. حالا هم دستور بده تا من را شكنجه کنند. تا آنها فكر كنند به جرم مسیحی بودن اینطور آزار دیده ام و بعد مرا از شهر بیرون كن. حاکم تمام كارهایی را كه وزیر پیشنهاد كرده بود اجرا كرد و با این تزویر به شناسایی اقدام كرد. از طرفی دیگر مسیحیان وقتی وزیر شكنجه شده را دیدند، او را به عنوان مجاهدی صبور ، كه در راه دین مسیح، صدمه بسیار دیده است. پناه دادند و به گرد او جمع شدند. وزیر مدتی در میان آنها زیست و در آن اجتماع ، دارای موقعیت بسیار عظیمی شد. او آرام آرام، بذر نفاق و اختلاف را در دل مسیحیان ، بارور ساخت و بدین ترتیب آنها را گروه گروه كرد و برای هر گروهی، امیری قرار داد. سپس نقشهای كه كشیده بود ، گروه های مختلف را به جان هم انداخت و فرقههای گوناگون به جان هم افتادند. آری بدون این كه احتیاج به لشكركشی حاکم یهودی وجود داشته باشند خود مسیحیان، همدیگر را تار و مار كردند
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50