eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
5.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پيامـبر صل‌ الله علیه و آله فرمــود: فراوان وضو بگير تـا خداوند عمـر تو را زيـاد گردانـد. اگر تـوانستى شب و روز با طهارت باشى اين كار را بكن. زيرا اگر درحال بميـــرى ، شهيــد خواهى بود. امالی ص ۱۶۰ چــه‌ خوش باشـــد که ایام‌ جوانی ، وضـو سازی و الله را بخوانی. سحـر گاهان به هنگام سپیـده ، بپاخیزی و را برانی ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 نامه امیرالمومنین علی علیه‌ السلام به یکی از کارمندان حکومتی که اختلاس کرده بود: چون فرصت به دست آوردى به مردم خيانت كردى و هر چه از اموالى كه براى بيوه‌ زنان و يتيمان نهاده بودند ربودى، مثل گرگی تيزچنگ که بره مجروح را مى‌ ربايد. اموال مسلمانان را با دلى آسوده ربودی، بدون آنكه خود را در اين اختلاس گناهكار پندارى. واى بر تو! چنان مى‌ پنداشتی كه ميراث پدر و مادرت را مى‌ برى. سبحان الله؛ آيا به قيامت ايمان نداری؟ آيا از روز حساب بيمناک نیستی؟ چگونه آشاميدن و خوردن بر تو گواراست در حالی که آنچه مى‌ خورى و مى‌ نوشی از حرام است. از خداوند بترس و اموال اين قوم را بازگردان كه اگر چنين نكنى و خداوند مرا بر تو پيروزى دهد ، با اين شمشير، كه هر كس را ضربتى زده‌ ام به دوزخش فرستاده‌ ام، تو را نيز خواهم زد. به خدا سوگند ، اگر از حسن و حسين نیز چنين عملى سر مى‌ زد ، نه با ايشان مدارا و مصالحه مى‌ نمودم و نه هيچ‌ يك از خواسته‌ هایشان را برآورده می‌ کردم ، تا آنگاه كه حق را از ايشان بستانم. به خدا سوگند كه آنچه تو به حرام از اموال مسلمانان برده‌ اى، اگر به حلال به دست من مى‌ رسيد ، دلم نمى‌ خواست براى بازماندگانم به ميراث نهم!! نامه ۴۱ نهج البلاغه انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
موانع استجابت_31.mp3
16.63M
🎼 پادکست بسیـار زیبا 🎙استاد محمد شجاعی 🗒 مـوانع قبـولی اعمال ⏱ ۲۲ دقیقـه و ۰۹ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 ابن بطوطه در سفرنامه خودش می نویسد سه روز در شیراز بودم و این سه روز در مسجد جامع شیراز ماندم ، مردم در این مسجد اعتکاف می کردند. این مسجد مربوط به ششصد سال قبل است. بعد از آنجا رفتم بازار شیراز چشمم به دکانی افتاد که یک فرد نورانی اهل تقوی ظاهر الصلاح در دکان نشسته بود و قرآن می خواند ، رفتم نزدیک سلام کردم نشستم او هم پذیرایی کرد ، گفتم شما اینجا چه می کنی؟ گفت من تاجر فرش هستم هرگاه مشتری نباشد قرآن می خوانم ، فرش ‌ها را عقب زد و گفت نگاه کن ، دیدم قبر است. گفت این گور خودم است ، کنار قبر خودم مینشینم برای خودم قرآن میخوانم، قبرم را در مغازه ام قرار داده ام تا گول دنیا را نخورم. منبع: معارف قرآن ، شهید دستغیب صفحه ۲۸۷. ای کاش بعضی آقایون مسئولین هم یک کمی به فکر قبر و قیامت بودند. مردم گله مندند انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
گول‌ظاهر و ادعاهای افراد را نخوریم. زاهـــدی کیسه ای گندم نزد برد. آسیابان گندم او را در کنار ســایر کیسه ها گذاشت تا به نوبت آرد کند. زاهـــد گفت: اگر گندم مرا زودتر آرد نکنی دعا میکنم خرت سنگ بشود. آسیابان گفت توکه چنین مستجاب الـــدعوه هستی کـن گندمت آرد بشود. ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 پدری قبل از مرگ پسرش را نصیحت کرد: ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻡ. امیدوارم ﺑﻪ هر ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﯽ! اول اینکه ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﻠﮑﯽ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ ، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﻭ ﺭﻭﯾﺶ ﺑﮑﺶ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺵ! دوم اینکه اﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ ، ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺑﺰﺭگ ترﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ! و سوم هم این که ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﯾﺎ ﺍﻓﯿﻮﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻦ! ﻣﺪﺗﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﭘﺪﺭ ، ﭘﺴﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ. ﭘﺲ ﺑﻪ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺪر، ﺁﻥ ﻣﻠﮏ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻭ ﺳﺎﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﺪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ﭘﺲ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﺪ! بعد تصمیم گرفت ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﺪ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺟﻮﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺑﺰﺭگ ترﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ. ﺩﯾﺪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ می کند! علت را ﭘﺮﺳﯿﺪ؟ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍیی‌ ام ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ. خواست ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺑﻮﺩ ﺩﻭﺩ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻪ ﻣﻮﺕ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ چنین شده ﺑﻮﺩ. ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺪﺭش، ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺷﺪ ‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
karimi98-17rabie-3.mp3
15.9M
🎼 پادکست بسیـار زیبا 🎙 حاج محمـود کریمی 🗒 ولادت پیامـبر اکـرم ⏱ ۰۶ دقیقه و ۲۱ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 روزی پیامبر به همراه بلال از کوچه ای می‌گذشتند. بچه ها مشغول بازی بودند. بچه‌ها تا پیامبر را دیدند، دور او حلقه زدند و دامنش را گرفتند و گفتند: همان طور که حسن و حسین را بر شانه تان سوار می کنید ، ما را هم بر شانه خود سوار کنید. بچه ها هر یک گوشه ای از دامن پیامبر را گرفته بودند و با شور و اشتیاق، همین جمله را تکرار می‌کردند. پیامبر با دیدن این همه شور و شوق ، به بلال فرمودند ای بلال! به منزل برو و هر چه پیدا کردی ، بیاور تا خود را از این بچه ها بخرم. بلال هم با عجله رفت و با هشت گردو برگشت. پیامبر ، هشت گردو را بین بچه ها تقسیم کردند و بدین ترتیب ، خود را از دست بچه ها رها کردند و به همراه بلال، به راهشان ادامه دادند. در راه پیامبر ، رو سوی بلال کردند و به مزاح فرمودند: خداوند برادرم، یوسف صدّیق را رحمت کند . او را به مقداری پول بی ارزش فروختند و مرا نیز به هشت گردو معامله کردند. وقایع الأیام ، جلد ۳ ، صفحه ۶۹ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عرشیان‌ امشب میان زمین‌ و آسمــان در رفت و آمدند خاک می شـود و عـرش پـر از عطر عبودیت ولادت رسـول مکرم اسـلام صـل الله علیه و آله و امام جعفـر صادق علیه السـلام، دو مــولـود با بـــرکت و دو سـبب عـرشیــان و فرشیان را بـه شمـا خوبان تبـریک عــرض‌ می نمـاییم ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 سدیر صیرفى می گوید پیامبر صلى الله علیه و آله را در خواب دیدم، در مقابل حضرت طبقى پوشیده بود. به حضرت سلام عرض كردم و ایشان جواب دادند. سپس روپوش طبق را برداشتند ، در طبق رطب بود ، از آن رطب تناول كردند. از حضرت رطبی خواستم ، به من داد، و چون خوردم رطب دیگرى خواستم ، هشت رطب شد ، چون دوباره درخواست كردم ، فرمودند: تو را بس است. فرداى آن روز خدمت امام صادق علیه السلام رفتم، مقابل ایشان طبقى بود مانند طبقى كه مقابل رسول‌خدا صلى الله علیه و آله در خواب دیده بودم . به حضرت سلام كردم ، بعد از جواب ، روپوش طبق را برداشتند ، داخلش رطب بود. حضرت ازخرما تناول كرد. با تعجب عرض کردم فدایت شوم به من هم رطبى بدهید. حضرت محبت کردند، من تا هشت مرتبه از حضرت درخواست كردم و ایشان هم به من رطب دادند، دوباره خرما طلب كردم، فرمودند: اگر جدم زیادتر رطب داده بود من هم زیادتر می دادم. الأمالى للمفيد ص۳۳۵ آمالى‌ للطوسى‌ ص۱۱۴ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
Banifateme-9.mp3
7.33M
🎼 پادکست بسیـار زیبا 🎙سیدمجید بنی‌فاطمه 🗒 ولادت پیامـبر اکـرم ⏱ ۰۷ دقیقه و ۰۰ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50