eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بافاش کردن گناهِ دیگران، گناهی رو زیاد و زیادتر نکنیم. اگر روی فرشی آتیشی بیفته همه‌ ما تلاش می کنیم که خاموشش کنیم ، چون اگر اون رو بلند کنیم و پرتابش کنیم یه جای دیگه ، همه جا میگیره و پخش میشه گناه هم مثل آتیشه. گناه نباید پخش بشه. باید فورا خاموشش کنیم. یعنی اینکه؛ اگر کسی رو دیدیم که گناهی رو انجام داد، باید بپوشونیم تا کسی از گناه او با نشه . باید سعی کنیم طرف رو متوجه خطاش کنیم تا بتونه توبه کنه. نباید بریم همه جا جار بزنیم که همه بفهمند . اگر همه بفهمند کم‌ کم اون گناه، عادی میشه و قُبح و زشتیش از بین میره. وقتی زشتیِ گناهی از بین رفت ، بین دیگران هم پخش میشه علیه السلام فرمودند: مُذیعُ الْفاحِشَةِ كَفا عِلِها . فاش كننده زشتیها، همانند انجام دهنده آنهاست. غررالحكم. بافاش کردن گناهِ دیگران، گناهی رو زیاد و زیادتر نکنیم. به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
زندانی شدن برایت جز رنج کشیدن چه فایده‌ ای داشته؟ حاکمی در حال پوست کندن سیب با یک چاقوی تیز انگشت دست خود را قطع کرد . وقتی که با ناله طبیبان را می‌طلبید وزیرش به او گفت که هیچ کار خداوند بی‌ حکمت نیست. ‌ حاکم با شنیدن این سخن عصبانی‌ تر شد و با گفت: در بریده شدن انگشت من‌چه حکمتی هست؟ سپس دستور داد وزیر را زندانی کنند.‌ مدتی از این ماجرا گذشت تا این که حاکم برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله‌ ای وحشی تنها یافت. ‌ آنها حاکم را دستگیر کرده و به قصد قتل او را به درختی بستند. اما رسم عجیبی داشتند ، که بدن قربانیانشان باید کاملاً باشد و چون حاکم یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت ‌ در این مدت به سخن وزیر خود فکر میکرد دستور آزادی‌اش را داد. وقتی وزیر خدمت حاکم رسید، حاکم گفت درست گفتی، و شدن انگشتم برای من حکمتی داشت . ولی زندانی شدن تو برایت جز رنج کشیدن چه فایده‌ ای داشته؟ ‌‌ وزیر لبخندی زد و گفت: برای من هم پر فایده بود ، چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم. در حکمت های خدا شک نکنیم به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
کمی بیشتر برای شناخت درون خود وقت بگذاریم جنوب ایتالیا زیستگاه نوعی عروس دریایی به نام مدوز و انواع حلزون های دریایی است . هر از گاهی این دریایی حلزون های کوچک دریا را قورت می دهد و آن ها را به مجرای هاضمه خود انتقال می دهد پوسته سخت حلزون از او محافظت می‌کند و مانع هضم شدن آن میشود. حلزون به دیواره ی مجرای هاضمه‌ی عروس دریایی می‌چسبد و آرام آرام شروع به خوردن عروس دریایی از درون به بیرون می کند زمانی که‌ به رشد خود می رسد ، دیگر خبری از عروس دریایی نیست ، چون حلزون به تدریج آن را از درون خورده است. بعضی از ماها مثل‌ مدوز هستیم ، حلزون درونمان، ما را آرام آرام از درون می خورد حلزون درون ما ممکن است نگرانی، دلواپسی، خشم، فکر وخیال بیهوده، افسردگی ، طمع و زیاده خواهی و... باشد آن ها آرام آرام در وجود ما رشد می کنند و با دندان های خود ، وجود ما را می جوند تر از آنچه که فکر می کنیم . کمی بیشتر برای شناخت درون خود وقت بگذاریم ... به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
گدا لحن خود را عوض کرد و بجای شکر خدا، امام را دعا نمود مسمع نقل می کند: در سرزمین منی محضر امام صادق بودیم ، مقداری انگور که در اختیار ما بود که می خوردیم ، گدایی آمد و از امام کمک خواست. امام دستور داد یک خوشه انگور به او بدهد! گدا گفت: احتیاج به انگور ندارم اگر پول هست بدهید! امام فرمودند: خداوند به تو وسعت دهد. گدا رفت و امام چیزی به او نداد . گدا پس از چند قدم که رفته بود شد و برگشت و گفت: پس همان خوشه انگور را بدهید! اما امام دیگر آن خوشه را هم به او نداد. گدای دیگری آمد. امام سه دانه انگور به ایشان داد،. گدا گرفت و گفت : سپاس آفریدگار جهانیان را که به من روزی مرحمت کرد ! خواست برود ، امام فرمود: بایست! برای تشویق وی دو دست را پر از انگور نمود و به او داد . گدا گرفت و گفت : شکر خدای را که به من روزی عطا فرمود. امام باز خوشش آمد، فرمود: بایست و نرو! آن گاه از غلام پرسید: چقدر پول داری؟ غلام: تقریباً بیست درهم . فرمودند: آن ها را نیز به این فقیر بده ! سائل گرفت . باز زبان به سپاسگزاری گشود و گفت: خدایا! تو را شکرگزارم، پروردگارا این نعمت از تو است و تو یکتا و بی همتایی. راهی شد که برود، امام پیراهن خود را از تن بیرون آورد و به فقیر داد و فرمودند: بپوش! گدا پوشید و گفت: خدا را سپاسگزارم که به من لباس داد و پوشانید . سپس روی به امام کرد و گفت: به شما جزای خیر بدهد . جز این دعا چیزی نگفت و برگشت و رفت. مسمع میگوید: ما گمان کردیم که اگر این دفعه نیز به شکر و سپاسگزاری خدا می پرداخت و امام را دعا نمی کرد، حضرت چیزی به او عنایت می کرد و همچنان کمک ادامه می یافت. ولی چون لحن خود را عوض کرد بجای شکر خدا، امام را دعا نمود به این جهت کمک ادامه پیدا نکرد و حضرت احسانش را قطع نمود. بحار جلد ۷، ص ۲۸۵. و جلد ۱۲ ص ۳۴۱ به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
18-bazri-L_119697.mp3
2.61M
امروز دل شیعیان به عشق حضرت علیه الســـلام می‌ تپد تا به بهـــانه میـــلادش وصف و ایشـــان را بگـوینـد فـرارسیــدن و ولادت‌ امـــام باقـــر علیـــه الســـلام مبــارکـــ♡ـــ باد. ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
دلی را که زنگار گرفته ، گاهی وقت ها یک تلنگر به خود می آورد. شخصی بود به نام فضیل بن عیاض. او هم شرابخوار بود ، هم راهزن بود و هم قمارباز ؛ خلاصه همه کار انجام میداد. روزی شنید خانه ای هست که خانمی در آن تنهاست و اموال زیادی نیز در آن خانه است با خود گفت: خیلی خوب شد. امشب از دیوار خانه بالا می‌روم؛ هم فسادم را انجام می دهم هم خانه را می کنم . نیمه شب از دیوار خانه بالا رفت . از درون خانه صدای قرآن به گوشش رسید. رسیده بود به این آیه : ألَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ . ﺁﻳﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ این ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﻛﻪ ﺩل‌هاﻳﺸﺎﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﻳﺎﺩﺧﺪﺍ ﻧﺮم ﻭ ﻓﺮﻭﺗﻦ ﺷﻮﺩ؟ سوره حدید ، آیه ۱۶ فضیل بن عیاض بالای دیوار ، لحظه ای به فکر فرو رفت. چرا دیگر! دیگر وقتش رسیده است . همان لحظه از دیوار پایین آمد. فضیل کرد و شد یکی از بزرگترین عباد. طوری که بزرگان پای درس اخلاقش میرفتند دل که سیاه شد، لازم است که انسان با خدای خود خلوت کند . این خلوت باخدا ، خیلی برای انسان سود دارد و او را به مقام عالی می‌رساند. فرصت ماه مبارک را از دست ندهیم به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
حاج آقا اگر کسی محاسن نداشت ، چه کار کنه؟ ایام ماه رجب بود و هر روز دعای یا مَن اَرجوه لِکُلِّ خَیر را می خواندیم. روحانی قبل از مراسم، برای اون دسته از دوستان که‌ بلد نبودند ، توضیح میداد برادران وقتی به عبارت یا ذوالجلال و الاکرام رسیدید ، در ادامه آن جمله حَرِّم شَیبَتی عَلَی النّار آمده ، باید با دست چپ، محاسن خود را بگیرید و انگشت سبابه دست دیگر را به چپ و راست حرکت دهید هنوز حرف حاج‌آقا تمام نشده بود که یکی از بچه های شوخ و بسیجی، از انتهای جمع بلند شد و گفت حاج آقا اگر کسی نداشت ، چه کار کنه؟ حاج آقا هم کم نیاورد و در جواب او گفت محاسن بغل دستی‌اش را بگیره چاره‌ ای نیست، فعلاً دوتایی استفاده کنند تا بعد!! با این جمله ‌ها زدند زیر خنده به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
هر کس را می‌ خواهی بشناسی ، در وقت عصبانیت و خشم بشناس بعضی آدم‌ها مثل خشکند! تا عصبانی می‌ شوند، آتش می‌ گیرند و همه جا را دودآلود می‌ کنند . همه جا را تیره و تار کرده، اشک آدم را جاری می‌کنند ولی بعضی‌ ها این طور نیستند؛ مثل هستند وقتی حرفی را می‌زنی که ناراحت میشوند و آتش می‌گیرند، بوی جوانمردی و انصاف می‌ دهند و "گذشت"، انگیزه‌ی انتقام را در آن‌ ها خاموش می‌کند. برای همین می‌ گویند: هر کس را می‌ خواهی بشناسی ، در وقت عصبانیت و خشم بشناس علیه السلام: مَن غَضِبَ عَلَيكَ ثَلاثَ مَرّاتٍ وَلَم يَقُل‌فيكَ سوءا فَاتَّخِذهُ لِنَفسكَ خَليلاً؛ هر كس سه بار بر تو خشم گرفت ولى به‌تو بد نگفت، او رابراى خود به دوستى انتخاب كن منبع: معدن الجواهر ، صفحه ۳۴ به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
Karimi-ShabShahadatImamHadi1393-002.mp3
5.96M
علیـه السلام چـراغ فروزان هدایت بود و یـاور و راهنمـای همیشه امـت ؛ کـتـــاب دانـــایی و پارسـایی و زهـد را به هم درآمیخته بـود و از مدینه تا سامرا ، نـور و روشنایی ریخته بود امـام هادی علیه السلام را خدمت همه شما خـــوبــان تسلیت عـــرض مینمایم ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
درخواست کرد که امام دستور دهند شیر، ساحر را برگرداند. متوکل از هر راهی تلاش میکرد امام هادی علیه السلام را کند و شخصیت وعظمت او را درهم شکند. روزی فردی را به سراغ شعبده باز و جادوگری فرستاد که اهل هندوستان و از دشمنان اهلبیت علیهم السلام به شمار می آمد متوکل به جادوگر هزار دینار طلا داد که علیه السلام راتحقیر و شرمنده کند. او نیز قبول کرد و در مجلس مهمانی متوکل ، کنار حضرت هادی علیه السلام نشست. ودر قرص نانی عمل سحر انجام داد؛ به گونه‌ای که وقتی امام دست مبارک خودرا به طرف نان دراز کرد ؛ نان به هوا پرید، و حاضران خندیدند و به خیال خام خودشان حضرت را تحقیر کردند. در کنار جادوگر بالشی قرار داشت که روی آن تصویر شیر بود. امامِ کائنات و صاحب ولایت دست مبارکش را بر آن تصویر نهاد و فرمود: این فاسق را بگیر . با عنایت الهی و امام آن تصویر به شیر درنده تبدیل شد و درجا ساحر هندی را پاره کرد و بلعید کسانی که در آن جمع بودند ، مبهوت ومتحیر ماندند. متوکل از امام هادی علیه السلام کردکه امام دستور دهند شیر ، ساحر را برگرداند. حضرت فرمودند: او را دیگر نخواهی دید. آیا تو دشمنان خدارا بر دوستان او مسلط میکنی؟ این جمله را فرمود و مجلس متوکل را ترک گفت منابع : بحار الانوار، جلد ۵۰ ، ص۱۴۴، ح ۲۸؛ کشف الغمّة، جلد۲، صفحه۳۹۲؛ تجلیات ولایت، ص۴۸۰ به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
باید دری برای مناجات وا شــود ، تـا بی دوای گناهم دوا شود باید کسی که‌نزد خدا دارد آبـرو ، وقت به یاد دلم در دعا شود شب آرزوهـــاست ، بـا هر زبان ، با هـر عقیده در هر کجا و هـــر زمانی کـــه با از خـــدا خواهشی داریـد. ما را بی‌ نصیب از دعاهایتان نگذارید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
در پی آنم که به اندازه یک عمر از تو طلب کنم... خدایا مرا ببین ، تنها به خاطر آرزوها و هایم به درگاه رحمتت آمدم سپاس، از آنِ پروردگار آرزوها و امید هاست. خداوند مهربانی که هرقدر از او بخواهیم، خسته نمیشود و هرقدر عطا کند ، از اقیانوس بیکران نعمت هایش کاسته نخواهد شد خداوندا درهای رحمت تو همواره به‌ روی بندگان باز است‌و دست عطایت گشاده. بندگان توهر زمان که صدایت کنند پاسخ می دهی و اگر آرزو کنند می‌ بخشی. امشب اما شب دیگری است شب آرزوهاست. امشب، من تمام دعاها و آرزوهای عمرم رایک جا به درگاهت آورده‌ام امشب، در پی آنم که به اندازه یک عمر از تو طلب کنم... تنها کسی هستی که وقتی آرزوهایم رابا او در میان مینهم، احساس خفت و نمی کنم . تنها تویی آنکه دوست دارم تمام غم هایم را برایش مو به مو شرح دهم. می‌دانم هرگز به آرزوهایم نمیخندی. هرگز حاجت‌های مرا به سخره نمیگیری و هرگز من را بخاطر آرزوهایم تحقیر نمیکنی . من در حضور مولایم حتی از کوچکترین آرزوهایم چشم نمی پوشم و به من آموخته ای خواستن و طلب کردن را؛ که همیشه نیکی ها را طلب کنم که تنها از تو بخواهم واز غیر تو هیچ نخواهم. پروردگارا گنج های تو نامتناهی است و هر قدر کنی، کاستی نمییابد پس، از تو روز افزون طلب میکنم و تمام خیرها و خوبی‌ها را یک جا از تو می خواهم محتاج هستم و فقیر، تنهایم نگذار و سینه‌ام رابا صبر گشایش بده. عنایت کن و مشکلاتم را آسان کن به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50