eitaa logo
غـََ۪۪ٜ۪ٜؔٛٚؔؔٛٚؔمــڪـَ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ؔٛٚؔ͜͡دﮦ حـٜٜٜٜٜٜٜٜٖᬼـ̲ــ̲سـٜٜٜٜٜٜٜٜٖᬼـ̲ــ̲یــᬼـ̲ـٜٜٜٜٜٜٜٜٖᬼـ̲ــ̲ن
2.1هزار دنبال‌کننده
40.4هزار عکس
24.9هزار ویدیو
176 فایل
#تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 #مدیر👇 @Hossein_hajivand تبلیغات 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2953183246Ce6d64e22a6
مشاهده در ایتا
دانلود
در زندگی اجازه نده چیزی رنگ خوشیهایت را تار کند شاد بودن یک هنرست لذت ببر از زندگی و در هر شرایط عشق بورز و محبت را به همه هدیه بده " ظهر زیباتون بخیر "☀️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⬇️🇯‌🇴‌🇮‌🇳⬇️ 🌏  @Ajaieb_Jahan
هیچوقت باخودتون نگین این مرحله زندگی بگذره،همه چیز درست میشه! از همه چالش‌ها لذت ببرین.. هنر زندگی..... دوست داشتن مسیر‌های پر چالش است! ظهرتون پر از شادی 😋😋 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⬇️🇯‌🇴‌🇮‌🇳⬇️ 🌏  @Ajaieb_Jahan
‌ 🤫 راز ثروتمند شدن برخی علمابا این دو سوره کوتاه استاد برجسته دانشگاه الازهر به تازگی از قرآن کشف کرده که جهان حیرت زده شده : @.Razhaye_Quran @.Razhaye_Quran ‌🤦🏻‍♀ عه عههه چقد راحت میشد پولدار شداا😑👆
هدایت شده از تبلیغات عجایب
‌ 🟣 ختم مجرب برای درآمد بالای صد میلیون 🔴متاسفانه این ختم خیلی سریع الاثره و زود برآورده میشه 👇 شرکت در ختم گروهی و توسعه رزق شرکت در ختم گروهی و توسعه رزق واقعا عجیبه که رایگان گذاشتنش🙄👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرسواسه عشقت🫶✨️❤️ تگش کن❤️‍🔥 ‌‎‌‌‌‎‌‌ ‌‎‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرس برا عشقت ❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
عکسهای لو رفته بازیگران از دهه شصت🤣🤣 خدای نوستالژی بودن اینا😅😅 قیافه عالیه 🤣😂😂 تا صداشون در نیومده بیا ببین👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1364656341C892be99676 🙈🙈🙈🙈🙈🙈🙈🙈
هدایت شده از تبلیغات عجایب
🔴داستان زندگی اقدس 🔴 عروس نحسی بودم که شب عروسیم بیوه شدم بعد رفتن مهمونها رفتم تو اتاقمون دل و دماغ نداشتم رو رختخوابها نشستم و مشغول باز کردن موهام بودم شب عروسیمون بود و مهدی رو صدا کردن و رفت ساعت ۲ نصف شب بود که هنوز نیومده بود که صدای جیغ و همهمه بلند شد فقط شنیدم مادرشوهرم جیغ زد و اسم شوهرمو آورد خواستم برم بیرون که دستی مردونه دور دهنمو گرفت از ترس داشتم سکته میکردم که... ادامه داستان👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1364656341C892be99676 داستان کامل شده و پین شده در لیست کانال