📛😳📃😢📛
#سیاحت_ݟرب
#آقانجفی_قوچانی
#قسمت_سیچهارم
ناگهان دیدم ....😳
در بالاخانهی روبرو، پسر و دختری تازه داماد از نبیرههای من نشسته و میوه میخورند و صحبت میکنند،
تا آنکه یکی گفت: همین میوه ها را حاج آقا کاشت و الآن او در زیر خاکها متلاشی شده است و ما آن را میخوریم.😒
دیگری گفت: بدبخت، او الآن در بهشت بهتر از این انگورها میخورد. خدا رحمتش کند، در بچگی چقدر با ما شوخی میکرد.
دیگری میگفت: راستی راستی ما را دوست داشت، گاهی پول میداد و ما را خوشحال میکرد، خدا خوشحالش کند.🙏
دیگری گفت: ما هر وقت کتاب و کاغذ و قلم میخواستیم برای ما میخرید، پدر و مادرتان که اعتنایی نداشتند.
دیگری گفت: ما را در واقع او ملا کرد، چون خودش ملا بود.
از ملایی خوشش میآمد. حالا شب جمعه است خوب است هر کدام یک سوره قرآن برایش بخوانیم من «هل اتی» میخوانم تو هم سوره «دخان» بخوان.
من در همانجا ایستادم تا سوره را تمام نمودند و چقدر مسرور شدم و برایشان دعای برکت نمودم و پرواز کردم آمدم دیم هادی اسب را آورده و خورجینی نیز روی اسب بسته و مهیای حرکت است.☺️
گفتم این خورجین از کجاست؟🤔
گفت ملکی آورد و گفت در یک پلهی او، هدیهای است از حضرت زهرا علیه السلام که در اثر تلاوت سوره دخان - که منسوب به آن حضرت است - فرستاده است و در پله دیگر هدیه ای است از علی بن ابیطالب علیه السلام که در اثر سوره هل اتی که منسوب به اوست فرستاده است و سفارش کرده اند که از راه دورتر از برهوت حرکت کنیم که سموم آن ما را نگیرد.
گفتم: هادی ما نباید سر خورجین را باز کنیم ببینیم هدیهی چیست؟
گفت: اجمالاً از ما یحتاج راه است و هر وقت احتیاج افتاد باز خواهد شد، اگر میخواهی حرکت کنیم.
🙂 گفتم زهی سعادت, و سوار اسب شدم رفتیم. به زمین حرص رسیدیم،
قومی دیدیم به شکل سگهای متعفن🐺 بدشکل که بعضی چاق و بعضی لاغر و گرگین و صحرا پر از لاشه مرده بود که بوی گندش بلند بود و هر دسته از سگها در سر یک لاش مرده در جنگ و جدال بودند و یکدیگر را میدریدند که مجال خوردن برای هیچکدام میسر نبود، تا آنکه همه از خستگی میافتادند و آن لاشه همانطور میماند.
دسته هایی بودند پر زور و سگهای ضعیف را دور میساختند و خود مشغول خوردن میشدند، تا چیزی هنوز نخورده که دیگران باز هجوم میآوردند، و برای آن لاشه مرده یکدیگر را میدریدند و چون هر کدام به فکر خود بودند دو نفر با هم خوب نبودند و آن صحرا پر از سگ بود و جنگ هفت لشگر بر پا، انما الدنیا جیفته و طالبها کلاب (همانا دنیا لاشه مردار است و طالبان دنیا سگ هستند)🐺.
بعضی از آنها که این لاشهها را میخوردند، از دماغشان دود بیرون میشد و از پشتشان آتش؛
و در خوردن تنها بودند زیرا به حالی گرفتار بودند که سگهای دیگر به نزدیک آنها نمیرفتند. 👈هادی گفت: اینها مال یتیم و رشوه خوارانند، 🌟«إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا؛ آنان که اموال یتیمان را به ستمگری میخورند، در حقیقت آنها در شکم خود آتش جهنّم فرو میبرند. /سوره نساء، ۱۰»
🆔 @barzakhe
💀🔥🔥👹🔥🔥💀