زیباترین رفتارهای امام حسین علیه السلام
🔵 درخدمت رسانی به مردم
روزی مردی بینوا که بر اثر فشار زندگی جانش به
لب رسیده و دستش از همه جا کوتاه شده بود به امید رسیدن به نوایی به مدینه آمد . او در آنجا از کریم ترین و سخی ترین فرد سؤال کرد .
🔴 به او گفته شد: حسین بن علی علیه السلام شریف ترین و سخی ترین فرد مدینه است . مرد بینوا در جستجوی آن امام بزرگوار به مسجد آمد و حضرت را در حال نماز دید . او در همان جا با خواندن ابیاتی خواسته اش را مطرح نمود:
«لم یخب الان من رجاک و من
حرک من دون بابک الحلقة »
🌕 «تا به حال ناامید و مایوس نشده هر کسی که به تو امید بسته و درب خانه ات را کوبیده است .»
«انت جواد وانت معتمد
ابوک قد کان قاتل الفسقة »
«تو بخشنده ای و تو مورد اعتمادی و پدرت نابود کننده افراد فاسق و تبهکار بود .»
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن سخنان وی رو به قنبر کرد و فرمود:
🌕 «آیا از مال حجاز چیزی بجای مانده است؟» قنبر گفت: «بلی، چهار هزار دینار داریم .» امام فرمود: «قنبر! آنها را حاضر کن که این شخص در مصرف آنها از ما سزاوارتر و نیازمندتر است .»
سپس امام به منزل رفت و ردای خود را - که از برد یمانی بود - از تن در آورد و دینارها را در آن پیچید و از لای در به آن مرد نیازمند داد و اشعار او را نیز با ابیاتی چنین پاسخ فرمود:
«خذها فانی الیک معتذر
واعلم بانی علیک ذوشفقة »
🔵 «اینها را از من قبول کن، من از تو عذر می خواهم و بدان که من برای تو مهربان هستم .»
«لو کان فی سیرنا الغداة عصا
امست سمانا علیک مندفعة » «اگر امروز قدرت و حکومتی داشتیم و دست ما بازتر بود، مطمئنا آسمان جود و رحمت ما بر تو ریزش می کرد .»
«لکن ریب الزمان ذوغیر
والکف منی قلیلة النفقة »
«ولی حوادث روزگار در حال دگرگونی و تغییر است و بخشش من اندک شده است .»
🔴 مرد نیازمند هدایای امام را از لای در گرفت و گریست . امام پرسید: «آیا عطای ما را کم شمردی؟»
گفت: «نه، هرگز بلکه به این نکته می اندیشم که این #دستان_پرمهر_و_با_سخاوت چگونه در #زیر_خاک_پنهان خواهد شد !