﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹 #قسمت_نهم #داستانِ_واقعی 🌕#سه_دقیقه_تاقیامت🌕 ✍در دوران جوانی در پایگاه بسیج شهرس
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹
#قسمت_دهم
#داستانِ_واقعی
🌕#سه_دقیقه_تاقیامت🌕
✍اینجا بود که یاد حدیث امام صادق علیه السلام افتادم:#حرمت_مومن_از_کعبه بالاتر است.
☘ در لابلای صفحات اعمال خودم به یک ماجرای دیگر از آزار مومنین برخوردم،کسی از دوستانم بود که خیلی با هم شوخی داشتیم و همدیگر را سرکار می گذاشتیم.
❌ یکبار در یک جمع رسمی با او شوخی کردم و بدجوری ضایعش کردم.
موقع خداحافظی از او عذرخواهی کردم او هم چیزی نگفت.
☘روز آخر که می خواستم برای عمل جراحی به بیمارستان بروم دوباره به او زنگ زدم و گفتم:
فلانی به تو خیلی #بد کردم تو را یک بار ضایع کردم .بعد در مورد عمل جراحی گفتم تا گفت:
حلال کردم،ان شاالله که سالم برمیگردی.
👌آن روز در نامه عمل همان ماجرا را دیدم.
☘ جوان پشت میز گفت:
این دوست شما همین دیشب از شما راضی شد، اگر #رضایتش را نمی گرفتی باید تمام اعمال خوب خودت را می دادی تا رضایتش را کسب کنی.
‼️مگر شوخی است #آبروی_یک_مومن را بردی!!
☘می خواستم همانجا زارزار گریه کنم.برای یک شوخی بی مورد دو سال عبادت هایم را دادم. برای یک غیبت بیمورد بهترین اعمال خوب من محو میشد...
☘چقدر حساب خدا دقیق است،چقدر کارهای #ناشایست را به حساب شوخی انجام دادیم و حالا باید #افسوس بخوریم...
☘ در این زمان جوان پشت میز گفت:
شخصی اینجاست که ۴ سال منتظر شماست، این شخص اعمال خوبی داشته و باید به بهشت برزخی برود اما معطل شماست.
‼️با تعجب گفتم:از کی حرف میزنی؟
☘ناگهان یکی از پیرمرد های مسجد مان را دیدم که در مقابل هم و در کنار همان جوان ایستاد.
خیلی #ابراز_ارادت و گفت
کجایی،چند سال منتظر تو هستم.
☘بعد از کمی صحبت پیرمرد ادامه داد: زمانی که شما در مسجد و بسیج مشغول فعالیت فرهنگی بودید تهمتی را در جمع به شما زدم،برای همین آمدم که حلالم کنید.
آن صحنه برایم یادآوری شد که مشغول فعالیت در #مسجد بودم،کارهای #فرهنگی بسیج و...
❌این پیرمرد و چند نفر دیگر در گوشه ای نشسته بودند و پشت سر من حرف می زدند که واقعیت نداشت.
به من #تهمت بدی زد و نیت ما را زیر سوال برد...
☘آدم خوبی بود،اما من نامه اعمالم خیلی خالی شده بود.
☘به جوان پشت میز گفتم:
درسته ایشان آدم خوبی بوده اما من همینطوری از ایشان نمی گذرم ،دست من خالیست هرچه می توانی ازش بگیر.
☘تازه معنای آیه ۳۷ سوره عبس را فهمیدم:
"هر کسی در روز #جزا برای خودش گرفتاری دارد و همان گرفتاری خودش برایش بس است و #مجال این نیست که به #فکر_کس_دیگری باشد."
☘جوان هم رو به من کرد و گفت:این بنده خدا یک #وقف انجام داده که خیلی با برکت بوده و ثواب زیادی برایش میآید.
☘یک حسینیه را در شهرستان شما خالصانه برای #رضای خدا ساخته که مردم از آنجا استفاده می کنند.
اگر بخواهی ثواب کل حسینیه اش را از اومی گیرم و در نامه عمل شما می گذارم تو او را ببخشی.
☘با خودم گفتم: #ثواب ساخت یک حسینیه به خاطر یک تهمت؟؟خیلی خوبه.
بنده خدا پیرمرد خیلی ناراحت و افسرده شد اما چارهای نداشتیم.
#ثواب_یک_وقف بزرگ را به خاطر یک تهمت داد و رفت به سمت #بهشت_برزخی.
☘تمام حواس من در آن لحظه به این بود که وقتی کسی به خاطر #تهمت به یک نوجوان یک چنین #خیراتی را از دست می دهد پس ما که هر روز و هر شب پشت سر دیگران مشغول قضاوت کردن و حرف زدن هستیم چه #عاقبتی خواهیم داشت..
❌⛔️ما که به راحتی پشت سر افراد جامعه و دوستان و آشنایان خود هر چه می خواهیم می گوییم...
https://eitaa.com/joinchat/1362690062C752fb4e28d
🙏 به استقبال نماز می رویم:
✍آیت الله حائری شیرازی:
💠 #ماهی طوری آفریده شده که در آب خوش باشد. اگر آن را از آب بگیرند مثل این است که هوا را از ما بگیرند و زیر آب برویم. در این صورت #آرامش ما گرفته می شود و احساس خفگی می کنیم.
❤️ نیاز قلب ما به یاد و توجه به خدا مثل نیاز ماهی به آب است هر وقت دل به یاد خدا بود آرام میگیرد. «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (سوره رعد ، آیه ۲۸)
📖 در روایت داریم که مؤمن در #مسجد مثل ماهی در آب است [یعنی در مسجد به آرامش می رسد] «المؤمن فی المسجد کالسَّمک فِی الماء»
📚 #آیتاللهحائریشیرازی ، تمثیلات، جلد ۱ ؛ خلاصه ای از صفحه ۴۸.
❇️@noor133Qoran
🔴 در #دوران_ظهوریم، #ورق_برگشته است...
آیت الله حائری شیرازی(ره) :
🔵 آیا از دوره #رحلت رسول خداصلیالله علیه وآله وسلم دیدهاید که #مرجع_تقلیدی بشود فرمانده کل قوا؟ این از #علامات_ظهور است که نایب امام زمان بشود فرمانده کل قوا. این یعنی امام زمان فرمانده کل قواست.
🔻مگر مراجع تقلید کارشان به #جنگ و #لشکرکشی و #اردوکشی بود؟ بههیچوجه. اصلاً در این #عالمها نبودند. #درسی میداند، درسی میخواندند، #مسجد و #محراب و #موعظهای داشتند.
🔻مردم، مگر اهل اسلحه بودند؟ مگر این خانوادهها اصلاً میدانستند اسلحه یعنی چه؟ شاید تا چند نسلشان میآمدند و میرفتند و قنداقه تفنگ به دستشان لمس هم نمیشد. اینهایی که کار به دین و دیانت داشتند اصلاً سالبهسال روی اسلحه را نمیدیدند و آنهایی که دستشان به اسلحه آشنا بود اصلاً کاری به دین نداشتد.
این ورق که برمیگردد معنایش این است که یک #خبرهایی است، یک #برنامههای است.
شما ببینید شاگرد بزاز میشود یک فرمانده عملیات در جبهه. شاگرد نجار میشود فرمانده یک گردان. بچه یک چوپان میشود فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی...
اینها چیست؟
🔺 این اتفاقات #بوی آن بزرگوار [ امام زمان] را میدهد که دارد #ورق برمیگردد.
❇️@noor133Qoran
يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ ۰۰۰۰ «31»
اى فرزندان آدم! نزد هر مسجد (به هنگام نماز، لباس و) زينتهاى خود را برگيريد۰
••••••••••••••••••••
🍁امام مجتبى عليه السلام به هنگام نماز و حضور در #مسجد، بهترين لباس خود را مىپوشيد و مىفرمود:
«انّ اللّه جميل يحبّ الجمال فاتجمّل لربّى»
🍁خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد، و من #لباس_زيباى خود را براى پروردگارم مىپوشم و آنگاه اين آيه را تلاوت مىفرمودند. «3»
🍁خداوند #زيبايى و #زينت را دوست دارد و گرنه به آن امر نمىفرمود، «خُذُوا زِينَتَكُمْ» چنانكه اسلام، آيين فطرى است و انسان نيز فطرتاً از #زينت لذّت مىبرد.
🍁با#زينت به #مسجد_رفتن، احترامى است به بندگان خدا، به عبادت خدا و همچنين سبب ايجاد جاذبه و #ترغيب_عملى ديگران است.
#درسهای_قرآنی صفحه154
➖➖➖
🔸استاد قرائتی
🆔@noor133Qoran
👇آیه31اعراف
🌹🍃اسلام، هم به #باطن_نماز توجّه دارد،
«فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»
🌹🍃هم به #ظاهر آن.
«زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»
آرى، در اسلام، #ظاهر و #باطن، دنيا و آخرت بهم آميخته است.
💢 #زينت، اگر چه در نماز فردى هم ارزش است؛ اما در #اجتماع و #مسجد، #حساب ويژهاى دارد. «عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ»
💢 #اوّل_نماز، آنگاه #غذا. «عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا» اوّل توجّه به روح و معنويّت، آنگاه توجّه به جسم.
💢 #صرفهجويى، #محبوب خداوند است و بهرهگيرى از #زينت و #غذا بايد دور از اسراف باشد. «وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»
👆پیام ها را بادقت وچندین بار بخوانید
👌شايد بتوان گفت: آنچه در قرآن با خطابِ «يا بَنِي آدَمَ» بيان مىشود، مربوط به تمام انسانها و همهى اديان و از مشتركات آنان است.
🌹🍃قرآن به مال و فرزند، «#زينت» گفته است،
«الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا» «1؟» بنابراين ممكن است آيه بيانگر اين باشد كه مال و فرزند خود را هنگام رفتن به #مسجد همراه داشته باشيد، تا با مال، به حل مشكلات اقتصادى مسلمانان بپردازيد و با #حضور_فرزند در #مساجد و #جماعات، #مشكلات_تربيتى نسل آينده را حل كنيد.
📚استاد قرائتی
آیه31اعراف
﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
#ماجرای_حقیقی_معجزه_ی #دعای_شهدا 👇قسمت دوم داستان 🌹🍃بارها شده بود که در سختیها با سفر به مشهد و
#ماجرای_حقیقی_معجزه_ی
#دعای_شهدا
👇قسمت سوم
🌴چهار روز صلوات فرستادم و بقدری حالم بد بود که وسط صلوات فرستادن خوابم می برد و ساعتها میخوابیدم . وقتی بیدار میشدم میدیدم تسبیح از دستم افتاده.
🌴روز چهارم ساعت دو بعد از ظهر وقتی روی تخت دراز کشیده بودم تسبیح رو برداشتم و نوبت شهید علی اصغر قلعه ای بود و نیت کردم و گفتم شهدا قربونتون برم این صلواتهای من چه به درد شما میخوره. من که چندتا بیشتر نمیتونم صلوات بفرستم و بعدش خوابم می بره. قربونتون برم که اینجوری دارم.......
🌹🍃خوابم برد و طولانی ترین خواب رو اون روز داشتم. در خواب یا شاید بیداری بوده واقعا نمیتونم بگم خواب بود.
دیدم که با همسرم همراه با کاروان داریم از مرز مهران میریم #کربلا.
در مرز مهران جلوی اتوبوس مون رو چندتا بسیجی گرفتن که #سربند (سبز رنگ ) یا #فاطمه زهراس ، به سرشون بسته بودن، و اومدن بالا . به من اشاره کردن و اسمم رو گفتن و گفتن همراه همسرتون برای استراحت پیاده بشید.
بقیه ی همسفرها گفتن ما هم خسته هستیم پیاده بشیم . گفتن نه فقط ایشون و #همسرشون
🌴به همراه همسرم از اتوبوس پیاده شدیم و همراه #بسیجیان به سمت سنگر حرکت کردیم در مقابل درب ورودی #سنگر با کمال احترام ایستادند و به من و همسرم تعارف کردند که وارد سنگرشویم.
❌✨درب ورودی سنگر کمی شیب دار بود وقتی وارد سنگر شدیم چیزی که خیلی برایم جالب بود بزرگی بیش از حد آن سنگر بود که دست راست آن به صورت #مسجد بسیار بزرگی بود البته بدون فرش که تعداد زیادی رزمنده با سربند یا #فاطمه زهراس بر روی زمین نشسته بودند و به شدت مشغول کار بودند. پرونده های زیادی در دست داشتند و در حال رسیدگی به پروندهها بودند چند نفر از آنان نیز بی سیم به دست داشتند و مرتباً با بی سیم صحبت میکردند حال و هوای #بسیجیان خیلی مانند شبهای عملیاتی بود که در تلویزیون دیده بودم.
🌴در سمت چپ سنگر یک دروازه ای وجود داشت که سراسر #نور بود و شدت نور آن به گونه ای بود که قادر به دیدن آن طرف نور نبودم. نور بسیار عجیبی بود و این #بسیجیان همگی در داخل این نور وارد می شدند و بعد از مدتی با تعداد زیادی #پرونده خارج می شدند تمام آنان #سربند_یافاطمه_زهراس بسته بودند. به قدری کار و #تلاش و زحمت آنان زیاد بود که پیش خودم فکر میکردم چقدر انرژی بالایی دارن در این هنگام از داخل دروازه سراسر #نور آقایی بسیار رشید و خوشرو و پر انرژی به سمت ما آمدند و احوالپرسی گرمی کردند و نام مرا به زبان جاری کرده و خوش آمد گفتند و بعد من و همسرم را به سمت صندلی که از گونیهای شنی ساخته شده بود راهنمایی کردند۰۰۰
✍ ادامه دارد۰۰۰
🆔✨@noor133Qoran
تدبردرقرآن بَینَ الطُّلُوعَینْ-323 قسمت 1 1 2.mp3
1.62M
🔔#تدبر_در_قرآن
🌟جزء 15،صفحه۲۸۲
🟢سوره_#اسراء_۱
🖌 #معراج پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم دریک #شب اتفاق افتاد.
#عروج و پرواز از #سحرگاه رخ میدهد،وازسکویی بنام #مسجد به خاطر #عبدبودن اتفاق می افتد.
⏰زمان=> ۲:۱۵
🎤واحدیان
✾࿐༅✧☘🌺☘✧ ༅࿐✾
┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄
#لبیک_یا_خامنه_ای
➬@noor133Qoran
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج