🦋فرشته ها را دیدی؟؟
💚بچه ها اول تخته سیاه را پاک می کنند، بعد روی آن می نویسند.
خدا هم خطاط عالم است. اگر می خواهیم بر صفحه ی دلمان چیزی بنویسد، اول باید دلمان را پاک کنیم و خودمان را خالی کنیم...
آن وقت خدا هم ما را سرشار می کند، پر می کند.
🤲فرشته ها را دیدی؟ تا گفتند:"لاعلم لنا"، خدایا ما سواد نداریم، ما دانشی نداریم، خدا هم به آدم فرمان داد:
🌿ای آدم! آن ها را آگاه و باخبر کن.
⭕️اگر فرشته ها دعوی دانش می کردند، آیا خدا هرگز به آن ها می آموخت؟
⭕️همان طور که هیچ کشاورزی در زمین کاشته شده، بذری نمی کارد. و هیچ خطاطی بر صفحه ی نوشته چیزی نمی نویسد.
📚 مثل حبه های قند
🔅@banoye_roshanaee
✨ - مبارزھ -
🔷 امروز
➕ درسخواندن،
➕ علمآموزی،
➕ پژوهش
➕ و جدیت در کار اصلیِ دانشجویی،
یک جهاد است.
1391 • بیانات رهبرِ انقلاب؛ در دیدار
با دانشجویان.
#روز_دانشجو
🔅 @banoye_roshanaee
🌹در دوران بارداری و شیر دهی، جلال تأکید فراوانی بر دائم الوضو بودن و تلاوت قرآنم می کرد.
فائزه را بغل می کرد و مقابل عکس امام قرار می گرفت. عکس را نشانش می داد و می گفت: ای خودت فدای امام، بابا فدای امام شود.
🌹می خواست از همان ابتدا کودکش با عشق امام (رحمة الله علیه) بزرگ شود.
🍃 "شهید جلال افشار"
📚 کتاب جلوه جلال
🔅 @banoye_roshanaee
🌹 ولادت با سعادت بانوی صبر و ایثار، حضرت زینب کبری و روز پرستاران خستگی ناپذیر بر همگان تبریک و تهنیت باد.
#ولادت_حضرت_زینب
#یازینب دلمان را به شما میسپاریم... آرامش و قرارش با شما...
🔅 @banoye_roshanaee
#برای_روز_مبادا
#صبور_باش
✨ وقتی مادری مهربان از دنیا رفت. عزیزانش از وجود چیزهایی خوشحال بودند که تا زمان حیاتش شاید از بودنش راضی نبودند.
اطرافیان مادر به دقت گذشته را وارسی می کردند که هرچه مصیبت و رنج در زندگی او حادث شده جمع بزنند. چون می دانستند رنج ها رشد آور است و اسباب اجر و ثواب.
از این که مادر، جنین از دست دادهای داشت خوشحال بودند.
ملال و اشک این دنیا می توانست یک فرصت استثنایی باشد مثل فرصت استقبال یک فرزند زیبا در ورودی یکی از قصرهای بهشت.
می شود از رنج ها و اصابت ها #استقبال کرد.
این هم نشود می شود محکم پسش نزد.
می شود بی تابی نکرد.
می شود تنگ نشد.
می شود حکمت خدا را پذیرفت برای مبادای روزهای سخت و طولانی.
🔅 @banoye_roshanaee
🔴 *خود آزاری جمعی ایرانیان و دو راهکار*
✅تجربه عجیبی در سخنرانیها و ارائه ها در جاهای مختلف پیدا کرده ام و آن «میل شدید جامعه به طرح نکات منفی و نا امیدکننده در مورد ایران» است.
هر چقدر از مشکلات و وخیم بودن شرایط صحبت کنی، مورد استقبال بیشتری قرار میگیری.
هر چقدر بذر نا امیدی بیشتری نسبت به آینده پراکنده کنی عالم تر قلمداد میشوی.
اگر نقاط مثبت را هم بگویی یا چشم اندازهای پیشرفت را هم بیان کنی، چنان با دیده تردید در تو مینگرند که گویی از حکومت پول گرفته ای تا به مردم اطلاعات نادرست دهی.
شگفت است که ما از آزار خود لذت میبریم و به آن عادت کرده ایم.
بله باید مشکلات را گفت ولی پیشرفت ها را هم دید. آدمی احساس می کند که مردم تلافی رفتار حکومت در دهه های گذشته را می خواهند درآورند.
در گذشته حکومت صرفا پیشرفت ها را گزارش میکرد و مشکلات را انکار مینمود حالا جامعه از این سمت به موضعگیری افتاده و صرفاً بر تاریکی ها چشم دوخته است.
واقعیت این است که در کنار تاریکی، روشنی ها هم هست و باید این روشنایی ها را هم دید.
🔹خدا نگذرد از کسانی که ما را به جایی رساندند که خوبی های ایران را کم نمایی و خوبی های غرب را بیش نمایی (overestimate ) می کنیم و به عکس بدی های خودمان را بیش نمایی و بدی های غرب را کم انگاری میکنیم.
✅ تحلیل و تجویز راهبردی:
آنچه در بالا خواندیم نوشته دکتر علی سرزعیم نویسنده برخی از مقالات در روزنامه دنیای اقتصاد بود.
من نیز تجربه ای به شدت مشابه با وی دارم.
نمی خواهم من هم دوباره از ایران و ایرانی انتقاد کنم. بس است! فقط این نکته را بگویم که آنقدر جو ناامیدی سنگین است که در جمع های مختلف حتی نمی شود از نشانه های قطعی پیشرفت نیز سخن گفت. به محض شنیدن یک بهبود رتبه یا افزایش یک شاخص شروع می کنند به زیر سوال بردن آمار و ارقام حتی شاخص های بین المللی را. انگار یک ولع خاصی دارند که شما از ناامیدی، فلاکت و بدبختی بگویید. وقتی صحبت از مشکلات می کنید همه به دیده تحسین در شما می نگرند و شما احساس روشنفکری می کنید اما وقتی در مورد پیشرفت ها می گویید همه به شما به دیده جیره خوار حکومت نگاه می کنند.
🔹امیل سیوران فیلسوف اهل رومانی، جمله ای گفته است که سخت باید به آن اندیشید:
««نا امیدی جمعی مهمترین عامل انهدام ملتها است. ملتی كه دچار آن شود هرگز نخواهد توانست دوباره روی پای خود بایستد.»»
🔆 من دو راهکار/تکنیک را گاهی (و نه همیشه) برای خودم استفاده می کنم و از آن جواب گرفته ام که با شما نیز در میان می گذارم.
1⃣ راهکار اول:
هر گاه مشکلی را مطرح می کنم، برای آن راه حل ارایه می کنم. این گونه باعث می شود که ذهنم را ورزش دهم که راه حل محور (solution minded) باشد و همچنین از تلخی انتقاد بکاهم و دریچه ای رو به حل مساله و روشنایی در کنار نشان دادن یک تاریکی باز کنم.
2⃣راهکار دوم:
اگر مشکلی را در جامعه می بینم قبل از آنکه از آن انتقاد کنم. خودم آن را ترک می کنم. مثلا به جای آن که در مورد آشغال ریختن در خیایان صحبت کنم خودم آن را ترک می کنم و سپس در مورد آن سخن می گویم. اگر نتوانستم آن را رعایت کنم، دیگر انتقاد نمی کنم. مثلا من چون خودم بد رانندگی می کنم هیچگاه در جمع از رانندگی بد دیگران یا رفتارهای زشت ترافیکی انتقاد نمی کنم چون خودم هنوز تبدیل به یک راننده منظم و قاعده مند نشده ام.
✅ تاکید می کنم که در کنار همه مشکلات، وضعیت کشور با بیست سال پیش قابل مقایسه نیست.
✳️من تصمیم گرفته ام👇
🔹به جای آن که یک روشنفکر منفی نگر محبوب باشم،
🔸یک تحلیل گر مثبت اندیش و واقعیت گرا باشم.
🔹شما را نیز به مثبت اندیشی و مبارزه با مازوخسیم جمعی دعوت می کنم.🌷
دکتر زهرا سادات اخلاقی