eitaa logo
نوربین
261 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
490 ویدیو
8 فایل
یا نور! تاریکی‌های روی هم انباشته نمی‌گذارند ببینیم؛ ما را به "خودت" برسان. ن.ملکی؛ کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی م.فخریه؛ کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی و کارشناسی ارشد مدیریت 🌷ارتباط با ما: @mfakhrieh
مشاهده در ایتا
دانلود
قرار جلسه را گذاشته‌اند ساعت 14، دعوتنامه اداری هنوز نرسیده و در واقع مجوز شرکت در جلسه را ندارم اما چون میدانم که توی راه مانده، بارم را می‌گذارم روی کولم و رفاقتی عازم جلسه می‌شوم. کارم در اداره طول کشیده و زمان لازم را برای به‌موقع رسیدن ندارم. ظهر است و شلوغ و فاصله میدان تلویزیون تا خیابان خسروی از یک مسیر پرترافیک می‌گذرد. نرم‌افزار نشان را روشن می‌کنم، پیشنهادش بزرگراه است. نشان می‌گوید 12 دقیقه دیگر میرسم و این یعنی تأخیر نخواهم داشت. حرکت میکنم و چون سرعتم را بیشتر میکنم زودتر از نرم‌افزار به پارکینگ خسروی می‌رسم. همه چیز خوب پیش رفته است. طبقه دوم پارکینگ تا ورودی خسروی را تقریبا می‌دوم. به خیابان که می‌رسم را در پیاده‌رو می‌بینم. حداکثر 15 ساله است، یک "کلاه‌خنگی" از آنها که پشتشان آویزان است، به جای روسری سرش کرده و آرایش نصفه نیمه هم دارد. مضطربانه در پیاده‌رو رفت و برگشت می‌کند در یک خط دو تا سه متری، می‌خواهم عبور کنم اما یک حس مادرانه متوقفم می‌کند. دخترم مشکلی هست؟ میتوانم کمکی کنم؟ کمی نگاه می‌کند و چیزی نمی‌گوید، تردیدش را حس میکنم. دست روی کتفش می‌گذارم و می‌گویم من اینجا جلسه دارم احساس کردم نگرانی، اگر کاری از من برمی‌آید بگو، جای دختر خودم... ناگهان دستم را میگیرد، خانوم من با کسی اینجا قرار گذاشتم که تابحال او را ندیدم، ما در با هم آشنا شدیم و او گفت که دوست دارد مرا ببیند -قلبم می‌لرزد- چندساله است؟... 28 ساله... اسمش حمید است... چرا ترسیدی؟... چون اولین بار است با یک غریبه قرار گذاشته‌ام... دستانش علنا دارند می‌لرزند... بغض گلویم را فشار می‌دهد... می‌گویم من هم جای تو بودم میترسیدم، میخواهی برگردی؟ می‌گوید بله... برایت تاکسی بگیرم؟... نههه با اتوبوس برمی‌گردم ... صفحه اسنپ را باز میکنم، آدرس خانه‌اش را میزنم، از خیابان جانباز آمده است چهارراه خسروی، دخترک 15 ساله... آن هم برای یک ملاقات که در تصوراتش یک قرار بوده است! صبر میکنم، ماشین فورا می‌رسد، بغلش میکنم و در گوشش می‌گویم محبتی که در اینستا ایجاد می‌شود نور ندارد، آرزو میکنم محبتی نصیبت شود که دلت را روشن کند. چشمان هردویمان خیس شده است، دخترک سوار می‌شود و من تا جلسه که حوالی علیه‌السلام است می‌دوم و آنجا که میرسم، دخترک را به خود آقا می‌سپارم. ف. حاجی وثوق https://eitaa.com/joinchat/4234870801C321bf602f2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻بازی در خانه ی پدری این زیلوهای دریایی می گوید منبرها و مسجدها جای بچه ها هست و باید باشد. جای بازی بچه ها هست و باید باشد. جای برنامه نویسی بازی های متناسب هست و باید باشد. https://eitaa.com/joinchat/4234870801C321bf602f2
10.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ تفاوت برخورد با دختر بچه ای که وسط پخش در برنامه زنده می‌آید. کارشناس BBC با یک روحانی قمی شما دو حال متفاوت رو تجربه می کنین😍 پای این مقایسه به شبکه های اجتماعی مکزیک هم کشیده شده. 🌾🍃🌾🍃🌾🍃 "طبیعتا واکنش های لحظه ای افراد در موقعیت ها، با نگرش های کلّی شان پیوندهایی دارد..." دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4234870801C321bf602f2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانه‌داری مترادف سکون نیست؛ خانه‌دار باید پویاتر از دیگران برای شکوفایی جامعه‌‌اش در حال کنش و تکاپو باشد. خانه‌داری کناره‌گیری نیست؛ خانه‌داری دلسوزانه و طبیبانه در میان خانواده و جامعه بودن؛ است. اینکه یک خانم خانه‌دار آزادانه در برابر اولین شخص مملکت از دغدغه‌هایش گفته و شنیده‌ شده و درک شده، یعنی رهبر ما آزاد اندیش‌تر از تمام مدعیان، حقوق و منزلت زن را می‌شناسد و به دنبال تحقق آرمان‌هایی ست که حق زن است. نقشی که رهبری از جایگاه و نقش زن ترسیم می‌کند، همان آرمان‌شهری است که آرزوی زنان آزاده و حکیم تاریخ بوده است. https://eitaa.com/joinchat/4234870801C321bf602f2
شب ضروری است برای رفتنم! تا جامه‌ی سیاه پوشیده باشی کسی شک نمی‌کند که به دیدار خورشید می‌روی شبتون پر از نور!
می خواستم برای دوستم اسنپ بگیرم چون خودش اونجا نمی تونست و البته پیشم نبود و مسیرش هم دور. بعد یه زمان نسبتا طولانی یه راننده پیدا شد با حدود ۳۸ تومن ولی بعد چند لحظه لغو سفر کرد😕 داشت دیر میشد، گزینه ی "عجله دارم" زدم با مثلا ۴۸ تومن. بعد دیدم همون راننده ست. ناراحت شدم انگار دید لقمه چرب شده. یادش رفت مراعات کسی که داره از پایین شهر میاد فضیلت نیست وظیفه است. مردد شدم یا باید تن میدادم به زیاده خواهی یا باید تاکسی تلفنی می گرفتم که معمولا گرون تر درمیاد. ولی حس ذلت و کوتاه آمدن بیجا اذیتم می کرد، لغو سفر کردم و تاکسی زنگ زدم. جالب اینجاست که قیمت تاکسی ۴۰ تومن شد.😃 بحث یه قرون دوزار نیست هااا. می خواستم به راننده ی اسنپ یادآوری کنم دندون گردی عاقبت نداره. امیدوارم فهمیده باشه😅 میخ ذهنم شد که هزینه سازش از مقاومت بیش تره. مدل تربیتی خدا رو خیلی دوست دارم: درست تو دل تجربه و انتخاب😍 https://eitaa.com/joinchat/4234870801C321bf602f2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همین امروز با قمی ها👇 کار را به لحظه باید انجام داد. توابین برای انتقام خون مطهّر امام حسین آمدند جنگیدند، کشته شدند، همه‌شان کشته شدند، اما در تاریخ اینها را مدح نمیکنند. چرا؟ چون دیرجنبیدند. شما که میخواستید خونتان را در راه امام حسین بدهید، چرا در اول محرّم، دوم محرّم نیامدید، یک کاری اقلاً صورت بدهید؟ آنجا می‌ایستید تماشا میکنید، امام حسین به شهادت میرسد، بعد دلتان میسوزد، آن وقت می‌آیید در میدان. این کار را به هنگام انجام ندادن این جور است. کار را به هنگام باید انجام داد. نباید غفلت کنیم از وظیفه‌ای که عقل و شرع به عهده‌ی ما گذاشته. باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. نباید تأخیر داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمیتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم. ۱۴۰۱/۱۰/۱۹ https://eitaa.com/joinchat/4234870801C321bf602f2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا چند روز با پیچ وسایل گرمایشی قهر کنین. آشتی باشه برای وقت کم کردن😊 پتو و لباس های گرم و نرم چشم به راه موندن.😍 بابا زمستون با همین هوای سرد و چایی داغ می چسبه. یه کاسه گرما رو با یه هم وطن تو یه نقطه ای شاید کمی دورتر هم سفره بشیم؟ بچه محل های امام رضا با شما هم هستم😉 https://eitaa.com/joinchat/4234870801C321bf602f2