#نغمه_های_چمران
🍃 یادم نمیآید کِی #چمران را شناختم!
اما اولین باری که دستنوشتههایش دلم را بُرد، خاطرم مانده است.
خط به خط میخواندم و لحظه به لحظه شیفتهتر میشدم.
با کتاب الکترونیک، چمران خوانی را شروع کردم و طولی نکشید که برای پیدا کردن اصل کتابها، که آن موقع کمیاب بود، بازارهای کتاب را زیر و رو کردم.
حس خوشِ خوانشِ دلنوشتههایِ عرفانیِ چمران، جای خود؛
اما در این بین، تحلیلهای چمران از وقایع و شرایط، همین امروز هم میتواند از زوایای پنهانی بیشماری رونمایی کند و افق دید را تا حد زیادی ارتقا دهد.
از این رو، مطالعهی چند بارهی کتابهای چمران را همیشه مغتنم شمردهام.
در سخنرانیها و جلسات زیادی که به منظور معرفی و آشنایی با این شهید بزرگوار برگزار شده است هم، شرکت کردهام؛ اما بیتعارف چمران را باید از خودش گرفت!
چمران را باید میان واژههای دستنوشتههایش جستجو کرد،
میان تحلیلها و تاریخ نگاریهایش،
میان سخنرانیها و نیایشهایش.
به راستی، دریافتِ حقیقت و خلوص چمران با سخنرانی و تعریف و تمجیدِ این و آن میسر نیست.
خلوص چمران را شاید بتوان آنجایی دریافت که میگوید:
✨ «خوش دارم هیچ کس مرا نشناسد، هیچ کس از غمها و دردهایم آگاهی نداشته باشد، هیچ کس از راز و نیازهای شبانه ام نفهمد، هیچکس اشکهای سوزانم را در نیمههای شب نبیند، هیچ کس به من محبت نکند، هیچ کس به من توجه ننماید، جز خدا کسی را نداشته باشم، جز خدا با کسی راز و نیاز نکنم، جز خداوند انیسی نداشته باشم و جز خدا به کسی پناه نبرم.»
یا آنکه، نگاه جهان وطنی او را شاید بتوان، آنجایی درک کرد که فروتنانه میگوید:
✨ «خوش دارم که مجهول و گمنام به سوی زجردیدگان دنیا بروم. در رنج و شکنجهی آنها شرکت کنم. همچون سربازی خاکی در میان انقلابیون آفریقا بجنگم تا به درجهی شهادت نائل آیم.»
آری! برای شناخت بیشتر این شیعه و شیفتهی علی (علیهالسلام) گوش سپردن کفایت نمیکند، باید دل داد به کلام و قلمش...
چمران حرفها دارد برای گفتن و نغمهها دارد برای خواندن، سراغش برویم.
📝 #میم_فخریه
🔆 @noorbine