▪️آثار اشک بر سیّدالشهداء علیه السلام در عالم ملکوت▪️
رسول خدا صلّی الله علیه وآله
🔹و خداوند فرشتگان مقرّب خود را امر مىكند كه اشكهائى را كه در قتل حسين از چشمها ريخته است بردارند و به پاسداران و خزّان بهشت بدهند، تا آن را با آب حيوان يعنى آب زندگى مخلوط و ممزوج كنند تا شيرينى آن آب زياده شود.
🔹و آن فرشتگان آن اشکها را در هاويه دوزخ بريزند و با حميم آن و صديد آن و غسّاق آن و غسلين آن ممزوج كنند تا شدّت حرارت آنها و بزرگى عذاب آنها هزار مرتبه مضاعف شود، و بر آنان كه از اعداء آل محمّد به هاويه انتقال مىيابند، عذابْ شديد و سخت گردد.
📚«معاد شناسی» ج ۱۰ ص ۳۷۶ از «بحارالانوار»
🆔 @nooremojarrad_com
🔹از آداب مجلس روضه🔹
علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس سرّه
◾️ ادب مجلس ائمّه عليهم السّلام اقتضاء ميكند كه همه خوشبو باشند و از همه با عطر و بوى خوش پذيرائى شود.
📚«نور مجرّد» ج ۲ ص ۴۶۹
🆔 @nooremojarrad_com
May 11
🔹اگر اشکت جاری شد...🔹
حضرت امام رضا علیه السلام
🔸يا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ بَكَيْتَ عَلَى الْحُسَيْنِ حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعُكَ عَلَى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً قَلِيلًا كَانَ أَوْ كَثِيراً
▪️ای پسر شبیب! اگر بر حسین گریه کنی تا اشکهایت بر گونه ات جاری شود، خداوند هر گناه کوچک و بزرگی را که مرتکب شده ای کم باشد یا زیاد، می آمرزد.
📚«عیون اخبار الرضا علیه السلام» ج ۱ ص ۳۰۰
🆔 @nooremojarrad_com
🔹معجزۀ اشک🔹
▪️آیةالله شیخ محمدتقی بهجت رضوان الله علیه
🌴در نزدیكی نجف اشرف، در محل تلاقی دو رودخانۀ فرات و دجله، آبادی است به نام «مُصَیّب»، كه مردی شیعه برای زیارت مولای متقیان امیرالمؤمنین علیه السلام از آنجا عبور می كرد.
🌴مردی كه در سر راه مرد شیعه خانه داشت، چون می دانست او همواره به زیارت حضرت علی علیه السلام می رود، او را مسخره می كرد. حتی یک بار به امیرالمؤمنین جسارت كرد و همچنین گفت: به او بگو من را از بین ببرد، وگرنه در بازگشت، تو را خواهم کشت!
🌴مرد شیعه خیلی ناراحت شد. چون به زیارت مشرف شد، بسیار بی تابی كرد و عرض کرد: شما که می دانی این مخالف چه می كند؛ چرا پاسخش را نمی دهید؟!
🌴آن شب آن حضرت را در خواب دید و به ایشان شكایت كرد. حضرت امیر فرمودند: او بر ما حقی دارد كه نمی توانیم در دنیا او را كیفر دهیم.
🌴مرد شیعه می گوید: آری، لابد به خاطر آن جسارت هایی كه او می كند، بر شما حق پیدا كرده است؟! حضرت فرمودند: روزی او در محل تلاقی آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه می كرد،
🌴ناگهان ماجرای كربلا و منع سیدالشهدا از نوشیدن آب، به خاطرش آمد و پیش خود گفت: عمربن سعد كار خوبی نكرد كه این ها را تشنه كشت، و ناراحت شد و یک قطره اشک از چشم او ریخت؛ از این جهت بر ما حقی پیدا كرد كه نمی توانیم او را در این دنیا مجازات کنیم.
🌴آن مرد شیعه می گوید: از خواب بیدار شدم و به سمت منزل خود رفتم. در سر راه با آن سنی ملاقات کردم. با تمسخر گفت: امامت را دیدی و از طرف ما پیام رساندی؟!
🌴مرد شیعه گفت: آری، پیام تو را رساندم و پیامی دارم. او خندید و گفت: بگو چیست؟ مرد شیعه جریان را تا آخر تعریف كرد.
🌴مرد سنی با شنیدن این ماجرا سر به زیر افكند و كمی به فكر فرو رفت و گفت: خدایا، در آن زمان هیچ كس در آنجا نبود و من این را به كسی نگفته بودم، علی از كجا فهمید؟! بلافاصله شیعه شد.
📚 «رحمت واسعه» ص ۲۷۲
🆔 @nooremojarrad_com
14410107-1.mp3
29.39M
🏴روضه هفتم محرّم
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
AUD-20190907-WA0014.mp3
8.19M
🏴 هفتم محرّم - نوحۀ «ای کریم کریمان حسین جان»
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
AUD-20190907-WA0013.mp3
7.38M
🏴 هفتم محرّم - نوحۀ «السّلام علیک یا باب رحمةالله»
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
AUD-20190907-WA0012.mp3
2.2M
🏴 سینه زنی هفتم محرّم
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
▪️توصیۀ علّامه حسینی طهرانی قدّس سرّه به مقاتل معتبر▪️
آیةالله حاج سیّدمحمّدصادق حسینی طهرانی مدّظلّه العالی
🔹معمولًا به طلّابى كه از شاگردانشان بودند و به تبليغ مىرفتند سفارش ميكردندبيشتر از لهوف و نفس المهموم و مقتل مرحوم مقرّم استفاده كنند و از روضه هائى كه در افواه مشهور است و سند ندارد يا در كتب معتبره نيامده اجتناب ورزند.
📚«نور مجرّد» ج ۲ ص ۴۶۶
🆔 @nooremojarrad_com
3.mp3
4.29M
🏴هشتم محرّم - نوحۀ «ای کریم کریمان»
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
4.mp3
1.39M
🏴هشتم محرّم - نوحۀ «حسین آقام»
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
5.mp3
303.2K
🏴هشتم محرّم - نوحۀ «به تو از دور سلام»
▪️آقای حاج جواد شکری
🆔 @nooremojarrad_com
▪️روز محاصره▪️
حضرت امام صادق علیه السلام
🔹تاسُوعَاءُ يَوْمٌ حُوصِرَ فِيهِ الْحُسَيْنُ َ عَلَيْهِ السَّلَام وَ أَصْحَابُهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ بِكَرْبَلَاءَ وَ اجْتَمَعَ عَلَيْهِ خَيْلُ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَنَاخُوا عَلَيْهِ وَ فَرِحَ ابْنُ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ بِتَوَافُرِ الْخَيْلِ وَ كَثْرَتِهَا وَ اسْتَضْعَفُوا فِيهِ الْحُسَيْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ أَصْحَابَهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ أَيْقَنُوا أَنْ لَا يَأْتِيَ الْحُسَيْنَ َ عَلَيْهِ السَّلَام نَاصِرٌ وَ لَا يُمِدَّهُ أَهْلُ الْعِرَاقِ بِأَبِي الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِيب
🏴تاسوعا روزی است که حسین علیه السلام و اصحابش رضی الله عنهم در کربلا محاصره شدند. و سپاه شام اطرافشان را گرفتند و شترهای خود را خوابانیدند.
🏴و پسرِ مرجانه و عمر بن سعد به فراوانی لشکرشان مسرور شدند چرا که حسین صلوات الله علیه و اصحابش را ضعیف دیدند و یقین کردند که یاوری برای حسین علیه السلام نمی آید و اهل عراق او را یاری نخواهند کرد.
🏴پدرم به فدای آن غریبی که ستمگران او را ضعیف شمردند.
📚«کافی» ج ۴ ص ۱۴۷
🆔 @nooremojarrad_com
♦️مکاشفۀ آقانجفی قوچانی در حرم سیّدالشهداء علیه السلام♦️
▪️آمدم به صحن سیّدالشهداء علیه السلام همانطور به گوشه ای سرپا ایستاده بودم که بعضی از رفقا را ملاقات نمایم؛و ساعت دو به غروب بود.و در آن بین صدای ساعتی که در سر صحن سیّدالشهداء بود، بلند شد.
▪️وقتی که خوب گوش به صدای زیر او نمودم تا ده مرتبه اش تمام شد، دیدم به طور فصیح می گوید: «هل من ناصر... هل من ناصر... هل من ناصر...» تا ده مرتبه تمام شد.
▪️قشعریره (لرزه) در بدن ما حادث شده، گوش را تیز نموده که از کجا جوابی می رسد یا نه؟ و چشمها پر اشک شد که جواب دهی پیدا نشد...
▪️که یک مرتبه از صحن ابوالفضل صدای ساعت بزرگ او به صورت بم و کلفت بلند گردید: «لبّیک... لبّیک... لبّیک...» تا ده مرتبۀ او هم تمام شد؛
▪️اشکهای خود را پاک کرده گفتم: های بگردم وفاداریت را؛ باز تویی که جواب دادی. خوشحال شدم که هنوز ناصر هست و از خوشحالی باز اشکها بیرون شد.
📚 «سیاحت شرق» ص ۲۴۷
🆔 @nooremojarrad_com