#پاسخ_به_سؤال_اعضای_کانال
#سؤال_معرفتی
سؤال 👇
سلام علیکم حقیقت درگیر مسله ای شدم وبراش غصه میخورم که نمیدونم چطوری وارد زندگیم شده حقیقت من فردمقید وازخانواده مذهبی هستیم ازوقتی رفتم سرکار همکارآقایی داشتیم که باما اختلاف سنی زیادی داشت ازما بزرگتر بود واینکه ایشون الان بازنشسته شدن ازطرفی دوست برادرم هستن وخانواده ما رومیشناسن پارسال برسر مزار پدرم آمدن برای عرض تسلیت باخواهرم احوالپرسی کردن وحتی خواهرم نمیشناختش ولی من روکه همکارشون بودم اصلا احوالپرسی وحتی سلامم نکردومن خیلی بهم برخورد وقبلا هرجا میدیدن خودشون برای احترام پیش قدم میشدن ومی اومدن احوالپرسی میکردن ولی خوب چون آقا هستن ومن دیدم اینطوررفتارمیکنن دیگه برااحوالپرسی پیش قدم نمیشم چون روم نمیشه ولی ازپارسال تا حالا توفکرم چرا خانواده وحتی خواهرم تحویل گرفت وبه من کم محلی کردوحتی جواب سلامم نداد وگاهی باخودم میگم چرا این آقا الکی میاد توذهن من درصورتی که هیچ ارتباطی به من نداره ویا یه بار توخیابون من دید بایه حالت بدی به من نگاه کرد ورفت خواستم یه راهکاری یاذکری هست که من این موضوع فراموش کنم وکلا این آقارو اصلا این اقاروبه ذهنم نیارم
پاسخ 👇
سلام علیکم
این موضوع اصلا مهم نیست که بخواهد ذهن شما را مشغول کند. هر دلیلی ممکن است باشد اما نباید برای شما اهمیت داشته باشد.
وقتی برای شما اهمیت نداشت، دیگر به آن فکر هم نمیکنید و به ذهن شما هم نمیآید.
#بی_تفاوتی