eitaa logo
موسسه دارالقرآن نورالهدی
910 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1هزار ویدیو
64 فایل
راه ارتباط با ما @d_noorolhoda138
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برايتان🌸 ١٢ ماه " عشق و وفاداری" ٥٢ هفته " آسايش" ٣٦٥ روز " خوشبختی" ٨٧٦٠ ساعت سلامتی آرزومندم سال جدید براتون پراز خیر و برکت باشه.آمین ‌ سال نو مبارک🌷 🍒🍃🍒🍃🍒🍃🍒🍃 🍒🍃🍒🍃🍒🍃 🍒🍃🍒
✨﷽✨ 🔴آداب عید ✨✨ 💠 آداب و اعمال مستحبی بسیاری برای نوروز آورده‌اند که از جمله آن انجام غسل، روزه گرفتن، پوشیدن لباس نو و زیبا، استعمال عطریات و خوشبو کردن در آغاز فصل بهار است. ❶ انجام غسل در عید نوروز: ☀️امام صادق(ع)فرمودند: در روز عید نوروز غسل بنما و بهترین و پاکیزه‌ترین لباس‌‌های خود را بپوش. 📚«وسایل الشیعه» جلد۲ صفحه ۴۲۸ ❷ روزه در عید نوروز: ☀️امام صادق (ع) فرمود: هنگامی که روز نوروز رسید پس غسلی بنما و پاکیزه‌ترین جامه‌های خود را بپوش و به بهترین بوی‌ها خود را خوشبو گردان و در این روز روزه بگیر. 📚الحدائق، ج ۱۳، ص ۳۸ ❸ خواندن چهار رکعت نماز در نوروز: از معلی بن خنیس نقل می‌کند که امام صادق در مورد عید نوروز فرمودند: هنگامی که روز نوروز فرا رسید پس غسل بکن، بپوش پاکیزه‌ترین جامه‌های خود را و خود را به بهترین عطرها معطر گردان و در این روز روزه بگیر و همین که نماز نافله و ظهر و عصر خواندی چهار رکعت نماز به این ترتیب بخوان: در رکعت اول بعد از سوره «حمد» ده مرتبه سوره «قدر» بخوان و در رکعت دوم بعد از سوره «حمد» ده مرتبه سوره «قل یا أیها الکافرون» را قرائت کن و در رکعت سوم ده مرتبه سوره مبارکه «توحید» را بخوان و در رکعت چهارم بعد از سوره «حمد» هر یک از معوذتین «سوره فلق و ناس» را ده مرتبه قرائت کن و سپس سر بر سجده بگذار و سجده شکر به جای آور و برای آنچه از خدا می‌خواهی دعا کن و خداوند گناهان ۵۰ ساله تو را می‌آمرزد. ❹ پوشیدن لباس نو و استفاده از عطر: شیخ انصاری در کتاب طهارت صفحه ۳۲۸ آورده است: همین که روز نوروز رسید پس غسل کن و پاکیزه ترین جامه های خود را بر تن کن و به بهترین و خوشبوترین بویها خود را خوشبو گردان... 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☝️مجازات سه گناه ...! 🌹 شخصی به حکیمی گفت فلانی پشت سر تو تهمتی را به تو نسبت داد؛ حکیم گفت او به سمت من تیری انداخت که به من نرسید؛ تو آن تیر را برداشتی و در قلب من فرو کردی! داستان دوم: مردی نزد امام سجاد علیه السلام آمد و گفت: «الان از مجلس "فلان" شخص می آیم. او درباره شما می گفت که (علی بن الحسین) شخصی گمراه و بدعت گذار است!». امام سجاد در پاسخ فرمودند: «حرف هایی که در مجلس خصوصی زده می شوند، امانت هستند و تو رعایت (حقّ مجلس) آن مرد را نکردی. و حقّ مرا نیز مراعات نکردی زیرا از (برادرم) مطلبی را به من رساندی که از آن خبر نداشتم!» (الاحتجاج طبرسی، ج ۲، ص۱۳۸). داستان سوم: شخصی امام علی علیه السلام آمد و از کس دیگری سمایت کرد آن حضرت فرمود: ای مرد! ما درباره ی این گفتار تحقیق می کنیم، اگر درست بود (به خاطر سخن چینی) مورد خشم ما هستی و اگر دروغ بود تو را مجازات می کنیم و اگر میل داری از سخن خویش صرف نظر کن، مرد با عذر خواهی حرف خود را پس گرفت. (سفینة البحار،ج۴ص۵۶۷).
•┈┈••••✾🕊🦋﷽🦋🕊✾•••┈┈• 🔘هشت توصیه امام هشتم برای روزهای آخر شعبان ▫️اباصلت می‌گوید: در آخرین جمعه شعبان خدمت امام رضا علیه‌السلام رسیدم. فرمود: ای اباصلت، بیشترِ ماه شعبان سپری شده و امروز آخرین جمعه شعبان است، پس در روزهای باقیمانده کوتاهی‌های روزهای گذشته را جبران بکن و باید به آنچه برایت مهم است اقدام کنی: ۱. زیاد دعا کن. ۲. زیاد استغفار کن. ۳. زیاد قرآن تلاوت کن. ۴. از گناهانت به درگاه خدا توبه کن تا خالصانه به ماه خدا وارد شوی. ۵. هر امانتی که گردنت هست ادا کن. ۶. تمام کینه‌هایی که در دلت نسبت به مؤمنان داری، از دل بیرون کن. ۷. هر گناهی که به آن مبتلا هستی از آن دست بکش و تقوای خدا پیشه کن و در آشکار و پنهان بر خدا توکل کن... ۸. و در روزهای باقیمانده این ماه بسیار بگو: اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ... خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز... 📚عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۵۱. 📚بحارالانوار ج ۹۴ ص۷۳.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✅دارویی به‌نام محبت ✍لقمان حکیم چه زیبا گفت: من ۳۰۰ سال با داروهای مختلف، مردم را مداوا کردم؛ و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم که هیچ دارویی بهتر از «محبت» نیست! کسی از او پرسید: و اگر این دارو هم اثر نکرد چه؟ لقمان حکیم لبخندی زد و گفت: مقدار دارو را افزایش بده!  جواب سلام را با سلام بده، جواب تشکر را با تواضع، جواب کینه را با گذشت، جواب بی‌مهری را با محبت، جواب دروغ را با راستی، جواب دشمنی را با دوستی، جواب خشم را با صبوری، جواب سرد را با گرمی، جواب نامردی را با مردانگی، جواب پشتکار را با تشویق، جواب بی‌ادب را با سکوت، جواب نگاه مهربان را با لبخند، جواب لبخند را با خنده، جواب دل مرده را با امید، جواب منتظر را با نوید، و جواب گناه را با بخشش. هیچ‌وقت، هیچ‌چیز و هیچ‌کس را بی‌جواب نگذار و مطمئن باش هر جوابی بدهی، یک روزی، یک جوری، یک جایی به تو بازمی‌گردد. ‎ ‎‎‌ ‎ ‎‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‎‎─┅═🍃🌹🕊💠🕊🌹🍃═┅─
🔴 آثار نام فاطمه در منزل 🔵 امام کاظم علیه السلام: لایدخل الفقر بیتا فیه اسم محمد او احمد او علی او الحسن او الحسین او جعفر او طالب او عبدالله او فاطمة من النساء. 🌕 در خانه ای که نام محمد یا احمد یا علی یا حسن یا حسین یا جعفر یا طالب یا عبدالله و یا از میان زنان، فاطمه باشد، فقر [و تنگدستی] وارد نمی شود. 📚 اصول کافی، ج ۶، ص ۱۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ *خدا کافیست!* ☘آیت الله *شیخ محمدتقی بهلول* تعریف میکرد: ما با کاروان و کجاوه به«گناباد» می‌رفتیم.وقت نماز شد. مادرم کاروان‌دار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگه‌دار می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. 🌾کاروان دار گفت: بی‌بی!دوساعت دیگر به فلان روستا می‌رسیم. آنجا نگه می‌دارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت:نه! می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. 🔸کاروان‌دار گفت: نه مادر.الان نگه نمی‌دارم. مادرم گفت:نگه‌دار. کاروان دار گفت: اگر پیاده شوید، شما را می‌گذارم و می‌روم. مادرم گفت:بگذار و برو. ✨من و مادرم پیاده شدیم.کاروان حرکت کرد.وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟ 🍁من هستم ومادرم.دیگر کاروانی نیست. شب دارد فرا می‌رسد وممکن است حیوانات حمله کنند. 🍁ولی مادرم با خیال راحت با کوزه‌ی آبی که داشت،وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد،رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند. 🍂لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر می‌شد. در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک دُرشکه خیلی مجلل پشت سرمان می‌آید. 🍀کنار جاده ایستاد و گفت:بی‌بی کجا می‌روی؟ مادرم گفت:گناباد. او گفت: ما هم به گناباد می‌رویم.بیا سوار شو. 🍃یک نفس راحتی کشیدم.گفتم خدایا شکر. مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده. به سورچی گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی نشینم. 🍂سورچی گفت: خانم! فرماندار گناباد است. بیا بالا. ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد. 🔅مادرم گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم! در دلم می‌گفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است... 🔅ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح می‌گفت! آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست. گفت مادر بیا بالا.اینجا دیگر کسی ننشسته است. 🌾مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم. دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم... 🌼 *«أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ»* زمر/۳۶ آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست ؟