فقط... امشب حال دلم خوب است... #شهید_جابر #مبارز_دائم_خستگی_‌ناپذیر سلام نمیدونم چطور تشکر کنم بابت دعوتم و دغدغه ات... تو نمایش خیلی خیلی تو رابطه علی و جابر محو شدم... میخواستم بگم انگار اون همه مخاطب هرکدوم تشنه یه چیز اومده بودن... و من اومدم دنبال دلم... دلم اونجا جا موند خداقوت واقعا خداقوت دوست دارم تکه تکه برگردم و دوباره ببینم دوست داشتم میشد بعضی صوتها رو یادداشت کنم دوست داشتم عمیقا غرق اون صحنه ها بشم حس میکنم امشب چیزی از من گرفته شد و چیزی آمد به جایش نشست... الان نمیدانم دلم دلتنگ آن دورشده ای بوده که آمده یا سرگردان دلی که وسط آن کوچه و ناله های یازهرا مانده حالم خوب است خواهرم و دوستش هم خیلی دوست داشتن از همه بچه ها ممنونم. از همه بیشتر دلم برا علی سوخت... دلم یه علی میخواست... حرفتو بفهمه حرفشو بفهمی قوت کمرت باشه قوت کمرش بشی 😭😭😭😭 دعاکن برا دلم... علی و جابر روحم سالهاست دنبال هم میگردند و ... پیدا نمیکنند... دلم از همه بیشتر علی و جابر خواست اون رابطه اون صمیمیت اون همدلی اون تواضع... 😭 اشک دارم هنوز...