هدایت شده از ⚜حلقه مجازی⚜
✍ آندلس عبرتی تاریخی
در سال 92 هجری، مسلمانان تحت فرماندهی «طارق بن زیاد» موفق به فتح تمام شبه جزیره ایبرى (اسپانیا و پرتقال) و قسمت هایی از خاک فرانسه شدند و حکومت اسلامى اندلس را در این منطقه برقرار کردند.
لیکن به مرور زمان بنیان گذاران تمدن نوین غربی با هدف نفوذ در جامعه اسلامی و تغییر در باورهای دینی آنها و ترویج فرهنگ غربی ، راهبردهای سه گانه ذیل را در پیش گرفتند:
مرحله اول: تبلیغ و ترویج افکار و اندیشه های مسیحیت با هدف ایجاد تزلزل در عقاید جوانان مسلمان و سست نمودن آنان در پایبندی به احکام دینی.
مرحله دوم: نفوذ در امر حیاتی و مهم تعلیم و تربیت جوانان مسلمان با هدف تعلیم مطالب انحرافی و القای شبهات در جوانان مسلمان.
مرحله سوم: توسعه روابط تجاری با مسلمین با هدف ترویج فساد و بی بند و باری در زمام داران و به ویژه جوانان مسلمان اندلس.
نتیجه مراحل سه گانه مذکور که جملگی یک راهبرد اساسی برای فروپاشی اندلس اسلامی و خارج کردن این سرزمین از دست مسلمانان بود، تخدیر افکار و اندیشه های مسلمانان بود.
وضعیت فرهنگی اجتماعی ایجاد شده در اندلس اسلامی، این گونه در کتاب «غروب آفتاب در اندلس» تشریح شده است:
1. می خوارگی که در گذشته در میان مردم عیاش اندلس به طور خفا انجام می شد، یک عمل عمومی و علنی گردید.
2. جوانان می گسار و بی بند و بار، روش پدران خود را حقیر شمرده و آنان را نادان و احمق و دور از تمدن خواندند.
3. لباس ساده خود را که نشانه صبر بود از تن در آورده و جامه تن پروری را به تن کردند.
4. جوامع مذهبی در انحصار پیر مردان و پیر زنان در آمد و جوانان را با مسجد و نماز سرو کاری نبود.
5. دختران زیبای اروپایی که در همه جا مامور دلربایی از جوانان مسلمان بودند با دقت هر چه تمام تر ماموریت خود را انجام دادند و در نتیجه جوانان مسلمان تا نیمه های شب در گوشه مهمانخانه ها به سر بردند.
راهبردهای سه گانه فوق کم کم جواب داد و حکومت اسلامی با بروز آسیب های ذیل در بدنه حاکمیت و جامعه اسلامی، راه سقوط و انحطات را در پیش گرفت:
1. فساد اخلاقی و مالی برخی از کارگزارانفرمانروایان جامعه اسلامی و ایجاد نارضایتی اجتماعی
2. ضعف استراتژیک فرمانروایان در آسیب شناسی نارضایتی های اجتماعی.
3. عدم دشمن شناسی جامعه و فرمانروایان.
4. اشاعه اصالت لذت و تن آسایی بین مسلمین
5. اشاعه فحشا و بی بند و باری
6. اختلاف در جامعه اسلامی و عدم اتحاد.
7. ضعف فرمانروایان در مدیریت جامعه
8. رکود اقتصاد و عدم چاره اندیشی فرمانروایان و تاثیرگذاری بر معیشت مردم.
9. فرصت طلبی دشمن از نارضایتی های سیاسی و اجتماعی مردم.
با افزایش تجملپرستی و فساد اخلاقی در جامعهی اندلس، شور دینی در آنجا کاهش یافت و موجی از شکاکیت و تردید در عقیدهی مردم به وجود آمد و در کنار آن، فرقهای پدید آمده بود که میگفت همهی موضوعات مربوط به دین باطل است و احکام دین را از نماز و روزه و حج و زکات مسخره میکرد.
فراگیر شدن فساد در سطح حاکمیت و جامعه، مسلمان را از توجه به صلاح و سلامت و پیشرفت جامعه بازداشت و حمیت و غیرت دینی را در آنها از بین برد و آنچه برای آنها اهمیت داشت، قدرتطلبی و خوشگذرانی بود.در نتیجهی این تهاجم فرهنگی، شهرهای اسلامی یکی پس از دیگری از تحت حکومت آنها خارج گردید و به تصرف دشمن درآمد.
#ثامن
#حجاب_افتخارم
✅کانال حلقه مجازی
(شجره طیبه صالحین استان مرکزی)
@halgheh_majazi
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈