eitaa logo
- دلدادھ مٺحول -
3.3هزار دنبال‌کننده
455 عکس
71 ویدیو
6 فایل
- از گرامافون ؛ زمزمه‌هایِ شجریان به گوش می‌رسه...
مشاهده در ایتا
دانلود
- دلدادھ مٺحول -
وقتی از جلوی این موکب رد می‌شدم، یاد اون تك‌ بیت شعر افتادم که میگه ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا به وصل خود دوایی کن، دل دیوانه‌یِ ما را... انگاری تو این مسیر هر کسی از تمامِ تعلقاتش مایه میزاره. از جای اسکان گرفته، تا مواد غذایی و مالی. اونم نداره؟ کار فرهنگی و پخش نذری. اونم نه؟ میگه بیا دراز بکش خستگیتو دَر کنم زائر. بیا با یه تیکه مقوا باد بزنمت. تو فقط بیا...
این کانسپت "چشمای خوشگل داشتن" فراتر از یه ویژگیه انگار. مثل پول و پارتی می‌مونه. همونقدر در ارتباطات مؤثره و مهم و به یاد موندنی.
آدم‌ها بیشتر از هر چیزی، ناامید کننده‌ن بنظرم. به طوری که در موقعیت‌هایِ مختلف، واضحاً دست از امید داشتن بهشون می‌کشی و بعد از اون با یه نخ نازك همچنان ارتباطت رو باهاشون نگه می‌داری. کم‌رنگ و محو اما پابرجا.
"گذشتن و رفتنِ پیوسته"
از اون دور بوی پاییز میاد. بوی نم‌نم بارون و شب‌های تهران. پیاده راه رفتن کنار اتوبان همت و سر انگشتای سرخ شده از سرما و پلی‌لیست بمرانی. دیره ولی بالاخره داره میاد. از اون دور و به همراه شب‌های طولانی.
- دلدادھ مٺحول -
خُـرَّم آن لحظه که مشتاق؛ به یـاري برسد...
کاش منم یه نیمچه فرشته‌ با بال‌‌بالَک‌های سبز تو حرم بودم. فِنچ و رها و بغلی.