eitaa logo
- دلدادھ مٺحول -
3.4هزار دنبال‌کننده
370 عکس
59 ویدیو
6 فایل
- از گرامافون ؛ زمزمه‌هایِ شجریان به گوش می‌رسه...
مشاهده در ایتا
دانلود
تعریف می‌کنه و میگه که شرایط جوری نبود که بتونم کنار اونی که دوسش داشتم بمونم... نگاهش میکنم و میگم که نه عزیزم! به قولِ معروف : "الظروف کذبه؛لو أحب الأنسان إنساناً لأقام،حرباً من أجله" شرایط دروغ‌اند، اگر انسانی، انسان دیگری را دوست بدارد، برایش جنگ به پا می‌کند." حالا تو هم گستاخانه بگو نخواستم که بمونم، بگو جسارتِ موندن و ساختن رو نداشتم در کنارش. تصمیمِ خودت رو گردنِ واژه‌ای به اسم شرایط ننداز. جسور باش و بگو که پایِ رفتن، دلِ موندن نذاشت برام...
ممنون میشم برای عزیزی که تو اتاق عمل دارم، حمد شفا بخونید. 🤍
- دلدادھ مٺحول -
داشتم رنگِ قرمز آلبالویی رو می‌زدم رو صفحه، که یه قطره از آب قلمو چکید روش. بلافاصله دستمال کشیدم اون نقطه رو، اما بجای جمع شدن؛ بدتر پخش شد و رنگش از آلبالوییِ روشنِ خندون، حالا شبیه به زرشکیِ تیره‌یِ غمگین و گریون شده. خلاصه که منم همینطور عزیزم. منم همینطور رنگ زرشکیِ غمگین و تنها. بدون که همزاد پنداری میکنم باهات.
حس یعقوبی رو دارم که با اطمینان از این که یوسف‌ش زندس، پیراهن پاره پاره‌ و خونینی که برادرانش به دروغ آوردن رو بو می‌کنه و می‌بینه که این‌بار واقعاً بوی یوسف رو میده. بوی خونِ داغ و تازه ریخته شده‌یِ یوسف.
آدمی‌زادِ طفلکی. رد فشار انگشت‌هایِ غم‌ روی گلوش بجا میمونه اما صداش در نمیاد. ای آدمی‌زادِ طفلکی و بی‌پناه...
4_6037441059905077272.mp3
5.24M
قانون دَووم آوردن همینه عزیزم.
گفت آروم و ساکت شدی! گفتم که "ما لا یُحکی، یُبکی" "آن‌چه گفته نمی‌‌شود، اشک می‌شود." منم این روزا بجای خودم، چشمام حرف میزنن. بلند و طولانی. رسا و بی‌وقفـه.
4_6003540938872329001 (1).mp3
15.22M
اگه این روزها و ساعت‌ها و دقیقه‌ها، یه موسیقی پس زمینه داشتن، میشدن این بی‌کلام...
زندگی شبیه دو ماراتونی شده که برای ایستادن و گریه کردن هم بهت وقت نمیده. خودت می‌دونی باید بری زیر پتو و دو سه شبانه روز براش گریه کنی‌ها، ولی نمیشه. نهایتاً بتونی همزمان موقع درس خوندن، آشپزی کردن، سوار مترو شدن، تاکسی گرفتن، بافتن موهات، آهنگ پلی کردن و گیر کردن آستین تیشرتت به دستگیره در و... گریه کنی. که البته معمولاً اونم وقت نمیشه و اون گریه‌یِ تلنبار شده، به یه ابر کوچیك تو گلوت تبدیل میشه. پري خانوم! ببینمت! گلوی تو چرا باد کرده؟ تو هم یه ابر کوچیكِ زندونی شده داری اونجا؟