4_5776294468349072369.mp3
955.8K
با تأکید به میمِ چسبیده به دل.
همونقدر مستأصل. دلتنگ. وابسته.
وَيسَألونُكَ عَن العَبَّاس، قُل
هوَ أمانٌ يلوذُ بهِ الخَائفين.
و از تو در مورد عباس علیهالسلام میپرسند،
بگو: او امانیست که ترسیدگان به او پناه میبرند...
تو مأمنی، پناهگاهِ شبهایِ بارونی اسفندماهی.
آغوشِ مادر برای طفلی. رفیقِ چندین سالهیِ بامعرفتی. شیشهیِ عطر روی طاقچهای. بوی بهارنارنجِ بهاري. معجزهیِ لحظهیِ آخری. قهرمانِ قصههایِ بچگیهایی. نقشِ اول و حلّالِ مشکلاتی. ضامن و مورد اعتمادِ قسمِ کسبههایِ بازاری. روزنهیِ نور در ظلماتی. حبیبِ قلبـی. مسیحایِ دلِ ناامید شدههایی.
ماه چهارحرفیِ عالم، حسین.
مینشینم به تماشایِ شطِ غزل و منظرهیِ گذرِ عمر،
و در نهایت؛ با شیشهای از عطر و امید، سبز میشوم...
"بیست و هشتمین روز از تیرماه،
ورود به هجدهمین سال از زندگی"
طهران، حسینیه سادات اخوی.
؛
قدیمیترین حسینیهیِ ایران،
با قدمتی بیش از ۲۵۰ سال.
تأسیس شده توسط حاج سید ابراهیم تقوی، در زمان فتحعلی شاه قاجار.
که از همان زمان تا به امروز، هر سال در ماه محرم، در این حسینیه مراسم روضه خوانی سنتی برپا میشود...
از مصاحبه کاری، از کلاس، از باشگاه،
از خونه، از پانسیون، از کتابخونه،
از همهجا مدام در حال رفتن و برگشتنم.
و بین تمام اینا، امروز یه لحظه دلم تعلّق خواست. با تشدید و با تأکید.
یه موندنِ با آرامشِ خاطر. یه موندنِ با تعلّق.