Kristoffer_Anderiasson_مرغ_سحر_ناله_سر_کن_محمد_رضا_شجری (1).mp3
4.32M
- به حرمتِ غروبِ دلگیرِ جمعه .
کی گفته دلتنگی آدمو پخته میکنه؟
دلتنگی باقی مونده روح آدمم میسوزونه .
همین فقط .
سوار اولین ماشین میشم و همونجوری که بین پلی لیستم دارم دنبال یکی از قطعه های شجریان میگردم ، کولمو میزارم جلوی پام .
عطر رو میزنم پشت مچِ دستم تا با حرکت نبضِ دست بوش پخش بشه .
بویِ عطر ؛ قهوهِ داغ تو دستم ، سردیِ هوا ، سری که چسبیده به شیشه ماشین ؛ و آهنگی که منو یاد نبودنِ تو میندازه .
راستی ؛ حالا که اومدی تو ذهنم ،
میخوام روز جهانیِ بغلُ بهت تبریک بگم .
به تویی که هیچوقت نبودی تا بغلم کنی و شونه باشی واسه اشکام .
"۲۱ ژانویهت مبارک" .
دلم میخواد برم تو کافه لمیز زندگی کنم .
دیگه هر چند وقت رفتن به اونجا برای روحم کافی نیست .
- دلدادھ مٺحول -
تهران بدون تو فقط سردرد داره
هر کوچه ای اسمِ تو به یادم میاره
شبها پیاده ؛
تو ولیعصر رو هر درختی اسم ما بود . .
- دلدادھ مٺحول -
ای کاش الان یکی چندتا بسته چیپس سرکهای نذری بیاره دم خونمون.
ای کاش الان یکی این الستار سبز یشمی رو به عنوان نذری میاورد دم خونمون .
4_5823490661373970976(4).mp3
27.82M
- آخرین مکالماتی که بدون جواب گذاشته شد ،
برای همیشهِ همیشه . .
بیستُ هشت دقیقه غم ،
تقلایِ صدای افراد ،
التماسِ زمان ،
آشفتگی ،
دلتنگی ،
غم. غم. غم.
کوچه مرویِ تهران ؛
تماماً قهوه فروشی و شکلات فروشیِ .
و وقتی وارد اون منطقه میشی بوی اینا میپیچه توی تک تک سلولای بدنت>>>> .
هدایت شده از - دلدادھ مٺحول -
-اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج.
آرزو؟ .
ننوشتم شاید ، حرف نزدم ، گوش نکردم .
فقط خیره شدم به واژهای به اسم "امید" .
میدونی . .
گاهی وقتا آدم انقدر ناامیده که میخواد حتی از کلمه های پوچ و تُهی هم برای خودش امید بسازه ، که بتونه به زخم زانوهاش التیام ببخشه . .
حق داری اگه با واژههام آشنا نباشی ،
چون تاحالا سردرد اَمونتو نبریده ،
خستگی تو مردمک چشمات جا خوش نکرده ،
تو اوج ناامیدی به خودت امید واهی ندادی ،
با دستِ راستت دست چپتو نگرفتی و بگی اروم باش من هستم .
کنار خیابون تو سرما با چشمای اشکی ننشستی و به مردم نگاه نکردی .
حالا لمس کردی حرفامُ؟
اینچُنین غمگین بودن مستحقِ بنظرت؟
بیا امشب خاک روی جسم و روحتُ بتکون ،
و دست اطرافیانتُ محکم بگیر و بهشون بگو اگه بازم هیچی درست نشد ، بازم کنارشونی .
بیا و امشب براشون آرزو کن . .
آرزویِ این که هیچوقت خطِ لبخندشون کمرنگ نشه و جاشو به غم نده . .
- لیلةالرّغـائب .
حواست بهش نبود و بین روزمرگیات گمش کردی ،
یا تو لحظاتش بودی و بازم از دستش دادی؟
دوتاشون جای خالی رو به رخ میکشه .
ولی غمِ نبودنِ خط اول ؛
و غمِ نبودنِ خط دوم کجا . .
ولی تو هیچوقت قرار نیست بفهمی که این دل ؛
چقدر بعضی وقتا برات "بیقراری" میکرد . .