eitaa logo
نورالثقلین
18 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
38 فایل
کانال تخصصی قرآن واهلبیت علیهم السلام برای بیان معارف قرآنی وروایی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
🔴مسئله : کردن به منظور به گناه انداختن دیگری است. 🔗آیات عظام 【امام - - - - - - و ؛ استفتاء】 🔰◄ بطور مثال : 〽️اگر خانمی به گونه ای خودنمایی کند که مرد به او جلب شود و یا به او اقبال پیدا کند حرام است . 🔸راه رفتن به گونه ای خاص ، حرف زدن ، انجام حرکاتی خاص ، لبخند زدن و یاخندیدنهایی خاص به نامحرم ، شوخی کردن و یا حتی مطالعه کردن در مقابل نامحرم به منظور جلب نظر نامحرم و به حرام انداختن او ، پوشیدن لباس های خاص ، گرفتن اشیای مختلف مانند کیف ، کتاب ، گل و یا نحوه ی گرفتن آنها بدست برای به گناه انداختن دیگری ، نگاه خاص به نامحرم و ... مواردی هستند که اگر به قصد جلب نظر و به حرام انداختن دیگری انجام شود حرام است. 🔷در نتیجه خصوصاً جوانان عزیز باید از اینگونه خودنماییها و موارد مشابه آن بشدت پرهیز کنند . ------------------------- ➿منبع : کتاب احکام روابط زن و مرد (سید مسعود معصومی) 🕋 @sebghatallaah
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
✨﷽✨ ✅اثر رضایت پدر در قبر! ✍️آیت‌الله آقا سیّد جمال‌الدّین عارف بزرگی بودند. ایشان می‌فرمودند: در تخت‌ فولاد اصفهان - که معروف به وادی‌السّلام ثانی است، حالات عجیبي دارد و بزرگان و عرفای عظیم‌ الشّأنی در آن‌جا دفن هستند - جوانی را آوردند. من در حال سیر بودم، گفتند: آقا! خواهش می‌کنیم شما تلقین بخوانید. ايشان فرمودند: آن جوان ظاهر مذهبي داشت و خیلی از مؤمنین و متدّینین براي تشييع جنازه او آمده‌ بودند. وقتی تلقین می‌خواندم، متوجّه شدم که وقتی گفتم: «أفَهِمتَ»، گفت: «لا»، متعجّب شدم! بعد دیدم که دو سه بچّه شیطان دور بدن او در قبر می‌چرخند و می‌رقصند! از اطرافيان پرسیدم: او چطور بود؟ گفتند: مؤمن. گفتم: پدر و مادرش هم هستند. گفتند: بله، ديدم مادر او خودش را می‌زد و پدرش هم گریه می‌کرد. پدر را کنار کشيدم و گفتم: قضیه این است. گفت: من یک نارضایتی از او داشتم. گفتم چه؟ گفت: چون او در چنين زماني (زمان طاغوت) متدیّن بود، به مسجد و پای منبر می‌رفت و مطالعه داشت، احساس غرور او را گرفته بود و تا من یک چیزی می‌گفتم، به من می‌گفت: تو که بی‌سواد هستی! با گفتن این مطلب چند مرتبه به شدّت دلم شکست! ايشان مي‌فرمودند: به پدر آن جوان گفتم: از او راضی شو! او گفت: راضي هستم، گفتم: نه! به لسان جاری کنید که از او راضی هستید - معلوم است که گفتن، تأثير عجیبي دارد. پدر و مادر‌ها هم توجّه کنند، به بچّه‌هایشان بگویند که ما از شما راضی هستیم، خدا این‌گونه می‌خواهد وقتي می‌خواستند لحد را بچینند، ایشان فرمودند: نچینید! مجدّد خود آقا پاي خود را برهنه کردند و به درون قبر رفتند تا تلقین بخوانند. ايشان مي‌فرمايند: اين بار وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، دیدم لب‌هایش به خنده باز شد و دیگر از آن‌ بچّه شيطان‌ها هم خبری نبود. بعد لحد را چیدند. من هنوز داخل قبر را می‌دیدم، دیدم وجود مقدّس اسدالله‌الغالب، علی‌بن‌ابی‌طالب فرمودند: ملکان الهی! دیگر از این‌جا به بعد با من است ... 💢لذا او جواني خوب، متدّین و اهل نماز بود كه در آن زمان فسق و فجور، گناهي نکرده بود امّا فقط با یک حرف خود (تو كه بی‌سواد هستی) به پدرش اعلان كرد كه من فضل دارم، دل پدر را شکاند و تمام شد! شوخی نگیریم. والله! اين مسئله اين‌قدر حسّاس، ظریف و مهم است. 📚گزیده‌ای از کتاب دو گوهر بهشتی آیت الله 🕋 @sebghatallaah
🍀 قضیه ای به نقل از آیت الله وحید خراسانی (دام ظله) 🍀 🔺️ آیت الله وحید خراسانی در درس این جریان را نقل کردند: که حاج شیخ حبیب الله در بودند و زمانی بیمار می شوند و در بیمارستان حبيب بستری می شوند و مریضی ایشان مقداری طول میکشد، روزی دلتنگ می‌شود و خطاب به امام رضا(ع) میگوید: من چهل سال نماز شبم را بالا سر شما خوانده ام آیا رواست که عیادتی از من ننمائید؟ 🔺️ ناگهان حضرت در اتاق ظاهر می‌شوند و شاخه گلی به او می‌دهند و او خوب می‌شود و دستی که این شاخه گل را گرفته بود به بدن هر بیماری که می‌مالید می‌گرفت. 📚 العین الحُلوة، ص ۱۵۷ ┄══•ஜ۩🌹۩ஜ•══┄