eitaa logo
نوری بر تاریکی🔆📡
152 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
299 ویدیو
2 فایل
سلطه گران باتولید غبار حق را می پوشانند تا به اهداف پلید خود برسند. بالکذب یتزین اهل النفاق .منافقین بادروغ خود را می آرایند. @adeli9011
مشاهده در ایتا
دانلود
🟠 جناب دروغ و سایه سال ۹۸ و با درهم کوبیدن توسط سپاه پاسداران ، افشا و دست شما رو شد، امسال که با صدها موشک اسراییل را در هم کوبیدند آنهم مقابل چشم آمریکا, انگلیس، فرانسه و آلمان و هیچ غلطی نکردند ، به فکر ابداع دروغ و دغلی دیگر باشد جناب شیخ!
هدایت شده از نوری بر تاریکی🔆📡
🟠 جناب دروغ و سایه سال ۹۸ و با درهم کوبیدن توسط سپاه پاسداران ، افشا و دست شما رو شد، امسال که با صدها موشک اسراییل را در هم کوبیدند آنهم مقابل چشم آمریکا, انگلیس، فرانسه و آلمان و هیچ غلطی نکردند ، به فکر ابداع دروغ و دغلی دیگر باشد جناب شیخ!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سال 94 گفت: به من گفته اگر نبود به ایران میکردیم! و فرمودند: جنگ نظامی دروغ محض است می گویند جنگ نظامی تا شما را از غافل کنند!
🟠 جناب فقط در دوره تو بدون جنگ، ملت به و افتاد! جرأت داری قیمت اجناس و املاک و دارایی ها را در پایان احمدی نژاد ِ تندرو ! و پایان دولت_سازشِ خودت مقایسه کنی تا عمق فلاکت آشکار شود؟! با این ات بفکر دروغ و دغلی دیگر باش! بله جناب شیخ، هزینه تسلیم چند برابر هزینه مقاومت است.
🟠 جناب فقط در دوره تو بدون جنگ، ملت به و افتاد! جرأت داری قیمت اجناس و املاک و دارایی ها را درپایان احمدی نژاد ِ تندرو ! و پایان دولت_سازشِ خودت مقایسه کنی تا عمق فلاکت آشکار شود؟! با این ، به فکر دروغ و دَغلی دیگر باش!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟠 پاسخ و را داد! با این قانون دیگر هیچ طرف خارجی با نمی تواند سر مذاکره کنندگان ایران کلاه بگذارد! انتفاع اقتصادی ایران از هر قراردادی لُب این قانون ارزشمند است .
هدایت شده از نوری بر تاریکی🔆📡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟠 پاسخ و را داد! با این قانون دیگر هیچ طرف خارجی با نمی تواند سر مذاکره کنندگان ایران کلاه بگذارد! انتفاع اقتصادی ایران از هر قراردادی لُب این قانون ارزشمند است .
هدایت شده از بیداری ملت
🌄 او است، رئیس ستاد انتخاباتی که سکه وزارت مسکن دولت را به نام خود زد و با تعطیلی ساخت مسکن قیمت آن را 10برابر و از این طریق پدر مستأجرین را هم صلواتی کرد و دریاچه ارومیه را آنگونه که مشاهده کردید احیا کرد! و حالا افاضه فیض کرده و نسخه توسعه می پیچد! 👤 محمدرضا عادلی 🔴به پویش مردمی بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
🟠 بی محلی به طبیعی بود! گفت؛ دیدی در مراسم تنفیذ،حسن روحانی به سعید جلیلی بی محلی کرده؟! گفتم ؛ نه اما چنین فعلی از روحانی سر بزند طبیعت ذات اوست ! گفت؛ ذات او مگه چشه؟! گفتم ؛ تعظیم مستکبران و بیگانگان و تذلیل در برابر آنان و کبر و تبختر مختالانه در برابر هموطنان خود، ذاتی دیکتاتورهاست! هم در برابر آمریکا و انگلیس چون موش ذلیل، اما در برابر ملت خود مشت آهنین بود!
🟠 ها دوباره به کوتاه آمدن در برابر منطقه توصیه می کنند! ؛ درست است که صهیونیست ها مهمان عزیز ما را به شهادت رساندند اما نباید با شعارهای ناصواب موجب شد نتانیاهو به مقصودش برسد و مانع گشایش های جهانی (آمریکا) شود! ✍ بدبختها! کشوری که جرأت نکند تجاوز به خاک و مهمان رسمی خود را پاسخ سخت بدهد، دنیا برای آن پشیزی قائل نیست! برخورد قاطع گشایش می آورد نه تسلیم و سکوت و ترس بزدلانه....
یادتونه حسن یک سال و نیم قبل گفت؛ تا اسم اومد وسط، دو هزار تومان ریخت وای به روزی که اسم بیاد! الان 3 ماهه عراقچی وزیر خارجه است و ظریف معاون دولت، اما دلار شده پرنده!
🟠 : خواب دیدم را با بال چپم به آسمان می‌برم(!) سایت رسمی حسن روحانی رئیس‌جمهور اسبق، داستانی از خواب آقای روحانی در جریان نامزد شدنش برای انتخابات ریاست جمهور منتشر کرد. آقای روحانی در روایت خواب خود گفته است: «گرم خواب بودم. هنوز به سحر ساعتی مانده بود. خواب می‌دیدم: دو بال داشتم. آماده پرواز بودم. سیدی را دیدم؛ سیدمحمد خاتمی... محزون بود و در خود فرو رفته. خواستم سر صحبت را باز کنم تا او را از حزن بیرون آورم: بگذارید شما را ببرم به بالا، به آسمان! با بال چپم (هر دو دستم به بال بدل شده بود) آقای خاتمی را زیر بالم گرفتم و او را بردم به بالا، به آسمان! به باغی از گل‌های رنگارنگ و بسیار در افق. سید از حزن بیرون آمد. او را از آسمان به سرزمینی پر از گل بازگرداندم؛ سپس به سمت مسجدی روانه شدم. در ورودی مسجد ملخ‌های زیادی را دیدم؛ با بالم آن‌ها را راندم. پیرمردی به من گفت حیف نیست از این بال برای دور کردن ملخ‌ها استفاده می‌کنی! رهای‌شان کن! از خواب پریدم. سحر شده بود و هوا هنوز گرگ و میش بود. دقیق به یاد ندارم اما دی‌ماه ۱۳۹۱ بود». آقای روحانی پیشتر نیز در صفحات 48 و 49 کتاب خاطراتش ادعا کرده بود: «موقع اذان صبح از خانه خارج شدم و برای نماز صبح به سمت مسجد پشت خندق رفتم. وارد حیاط مسجد شدم و در کنار حوضی که در سمت چپ قرار داشت، نشستم و مشغول گرفتن وضو شدم. احساس کردم که حیاط یک مرتبه روشن شد، مثل اینکه نورافکنی به تابش درآمده باشد. در آن حال حس کردم نور از بالا می‌تابد، سرم را بلند کردم و یک شیء نورانی را که تقریباً مکعب مستطیل بود و حدود دو متر طول داشت و عرض و ارتفاع آن هم حدود یک متر بود، دیدم که از بالا به سمت داخل حیاط مسجد به آرامی در حال فرود آمدن است. احساس می‌کردم افرادی داخل این هودج نورانی نشسته‌اند، ولی چیزی جز تلألو نور نمی‌دیدم. بعد دیدم آن شیء نورانی در شمال شرق حیاط مسجد فرود آمد. آنگاه پس از چند دقیقه توقف، بلند شد و به حرکت درآمد. در هنگام برخاستن هودج، علی‌رغم اینکه برای نماز صبح می‌خواستم داخل مسجد بروم، بی‌اختیار دنبال آن به راه افتادم. دیدم پس از عبور از تکیۀ مسجد پشت خندق به تکیۀ بعدی، یعنی تکیۀ «بیرون دژ» رفت و در وسط آن تکیه فرود آمد. فاصلۀ این دو تکیه شاید حدود دویست متر بود. پس از آن هودج دوباره بلند شد و در فضا به راه خود ادامه داد و من هم در کوچه آن را می‌دیدم. هودج به سمت شرق حرکت کرد و بعد از چند دقیقه از نظرم غایب شد. احساس عجیبی به من دست داده بود و از خود بی‌خود شده بودم، احساس یک شعف بی‌نظیر معنوی توأم با کمی ترس و وحشت داشتم