🔶 یــک قـــــدم
در یک مجلسی وقتی جمعیت زیاد شد، میزبان مجلس گفت:
بخاطر خدا یک قدم جلو تر بیایید
شیخ به منبر مجلس که رفت، گفت:
بخاطر خدا یک قدم جلوتر بیایید، والسلام!
بگو: «شما را تنها به یک چیز اندرز میدهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 اشــــک و خــــون
قطره ای از اشک مانند خون شهید مؤثر است...
که برابر می نهد شاه مجید
اشک چشم را با خون شهید
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 آیــیــــنــــه
آیینه را از عجایب دنیا می شمارند؛
نه طول دارد
نه عرض دارد
نه عمق دارد
ولی همه ی اینها را منعکس می کند و نشان می دهد!
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 تــمـــام خـــیـــر
تمامى خير در سه خصلت جمع شده: نگاه كردن، و خاموشى، و سخن گفتن؛
هر نگاهى كه عبرت انگيز نباشد خطاست، و هر خاموشى كه بى انديشه باشد غفلت است، و هر سخنى كه خدا را به ياد نياورد بيهوده است.
جُمِعَ اَلْخَيْرُ كُلُّهُ فِي ثَلاَثِ خِصَالٍ اَلنَّظَرِ وَ اَلسُّكُوتِ وَ اَلْكَلاَمِ فَكُلُّ نَظَرٍ لَيْسَ فِيهِ اِعْتِبَارٌ فَهُوَ سَهْوٌ وَ كُلُّ سُكُوتٍ لَيْسَ فِيهِ فِكْرَةٌ فَهُوَ غَفْلَةٌ وَ كُلُّ كَلاَمٍ لَيْسَ فِيهِ ذِكْرٌ فَهُوَ لَغْوٌ.
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
تخت زمرد زده است گل به چمن
راح چون لعل آتشین دریاب
┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈
[ زمرد ] سنگ قیمتی به رنگ سبز است که در اینجا همان رنگ سبز منظور است
[ تخت زمرد ] تخت سبز رنگ
[ گل ] گل هر گاه در ادبیات گفته می شود منظور همان گل سرخ است که شاه حُسن و زیبایی است و در باغ سلطانی و سلطنت می کند
[ چمن ] گیاه، سبزه و در اینجا به معنای باغ است
[ راح ] شراب
[ لعل ] سنگ بسیار قیمتی است
[ آتشین ] آتش رنگ، گرم کننده، گرما بخش
┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
حافظ چه زیبا می بینید؛ حافظ بوته گل را می بیند و آن را به تخت زمردین تشبیه می کند چون سبز رنگ و ارزشمند است و همینطور آن گل که بالای تخت نشسته است را به سلطان تشبیه می کند.
حافظ می گوید: گل در باغ مثل یک سلطان تکیه بر تخت سبز رنگ زده و بر تخت نشسته است و تو هم می خواهی مثل این گل باشی؟ تو هم می خواهی تخت نشین باشی؟ یک راه بیشتر ندارد و آن هم این است:
راح چون لعل آتشین دریاب
برو سراغ شراب؛ شرابی که مانند لعل می ماند؛ یعنی گوهر بسیار گران بها و قیمتی است، پس نمی تواند مقصود حافظ آب انگور باشد چون آب انگور قیمت و ارزش چندانی ندارد.
آن هم شرابی که نتنها مثل لعل قیمتی است، آتشین هم است؛ یعنی مثل آتش می سوزاند و سوزاننده است و مثل آتش اوهام و افکار و وَساوس را می سوزاند، همان که مولوی می گفت:
ای آتشی افروخته در پیشه اندیشه ها
این شراب معرفت اگر رخ بنماید کار آتش می کند؛ آتشی که وقتی بر بیشه حیوان بیفتد آن را سر تا پا به آتش می کشد و اگر به بیشه وجودی آدمی هم بیفتد، تمام خصائص و صفات حیوانی انسان را به آتش می کشد.
#نور_ماه
#غزلیات_حافظ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________