🟣 و دنیا سراسر شادی نیست، همانطور که سراسر رنج و سختی نیست، و لذا حافظ می گوید: به من بگویید که گل بی خار کجاست؟ حافظ از بادِ خزان، در چمنِ دهر مَرَنج فکرِ معقول بفرما، گلِ بی خار کجاست؟ ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________

🟣 اگر تو انبان شکم خود را از نان خالی کنی، یعنی اگر از شهوات پرهیز کنی، اندرونت پر می شود از گوهرهای گرانقدر معرفت و یقین گر تو این انبان ، ز نان خالی کنی پر زگوهرهای اجلالی کنی #سحرگاهی ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________

🟣 در خطاب به کوته نظران...! ● کوته نظر کسی است که زیبایی های گل را نادیده می گیرد و تنها به خار گل نظر دارد. با اینکه گل و خار با هم هستند، چرا تو فقط در بَند خار هستی؟ بود خار و گل با هم ای هوشمند چه در بند خاری؟ تو گل دسته بند ● در مقابل برای گل هم مهم نیست او را یاسمن صدا بزنند یا خار بخوانند و مولانا می گوید: تو نیز مانند گل باش و به قضاوت و نظرات مردم توجهی نکن. عاشقا در خویش بنگر , سُخره مردم مشو تا فلان گوید چنان و آن فلان گوید چنین من غلام آن گل بینا که فارغ باشد او کان فلانم خار خواندُ و آن فلانم یاسمن دیده بگشا زین سپس با دیده مردم مَرو کان فلانت گَبر گوید ، و آن فلانت مرد دین #خطاب ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________

🟣 ...گفت: نِگاه‌داشتَنِ زَبان بَر خَلْق سَخت‌تر است از نِگاه‌داشتنِ دِرَم و دینار #عطار #سحرگاهی ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________

🟣 ● عشق زیباست اگر معشوق بُلند باشد! آن وقت عاشق نیز بُلند و تماشایی می شود و با داغی از بُلندان زندگی می کند و می میرد. داغ بلندان طلب ای هوشمند تا شوی از داغ بلندان بلند ● حافظ می گوید: تابوت من را از درخت سَرو درست کنید چون این درخت بُلند است و من با داغ بلندان از دنیا رفتم. به روز واقعه تابوت ما ز سرو کنید که می‌رویم به داغ بلندبالایی ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________

🟣 در خطاب به سخنوران بی مایه...! ● کسی شایستگی سخن دارد که ذهن او سرشار از معنا و کلمات باشد و این معانی به نظم در ذهن او جمع شده باشد. چون جمع شد معانی گویِ بیان توان زد ● کسی که صرفا برخوردار از معانی و کلمات آشفته و مبهم است، مانند پروانه ای است که نتوانست خود را به شمع برساند؛ ولی با این حال دَفتر گشود و هزار شرح نوشت. بازگشت و دفتر خود بازکرد وصف او بر قدر فهم آغاز کرد ناقدی کو داشت در جمع مهی گفت او را نیست از شمع آگهی #خطاب ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________