┈┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
حافظ خطاب به آن ترک شیرازی و مراد می کند ولی این بار با وصف "ساقی" چون اهل معرفت است و باده ی معرفت را در اختیار دارد و می تواند با باده ی معرفت دیگران را مست کند.
حافظ میگوید: « بده ساقی می باقی » نه می فانی؛ یعنی آن می ای که آثار مستی اش ماندگار و باقی ایست و مثل آب انگور فانی نیست و شرابی است که به دنبالش خماری ندارد. این می را همین جا بده چون مولانا می گوید :
جای دخل است این عدم از وی مرم
دنیا محل دَخل و تحصیل و کسب است، اگر کسی طالب معرفتی باشد که مثال "می" دارد، باید در همین جهان نیستی بگیرد و اگر از این دنیا معرفت تحصیل نکند در دنیای دیگر خمار است. آن چیزی که آدمی را در جهان آخرت مست و شیدا می کند می معرفت است که باید از همین دنیا به دست آورد و با خود ببرد.
مولانا دنیا را با واژه ی "عدم" یاد می کند؛ یعنی جایی که اگر با آخرت مقایسه شود، ارزش ناچیزی بدست می آید و دنیایی که روزی به نیستی می رسد چون در بهشت جایی بنام دنیا پیدا نمی کنید.
حافظ از دنیا با واژه ی "کنار آب رکن آباد و گلگشته مصلا" یاد می کند. در حقیقت این عبارت حافظ، کنایه از دنیا است و حافظ با بیان جزئی کوچک از این دنیا، تمام دنیا را اراده می کند و این معمول است که گاهی نام جزء را می برند و اراده ی کل می کنند. و لذا حافظ می گوید: باده و می معرفت را در همین دنیا و در همین جایی که هستم به من بده چون محل تحصیل معرفت دنیا است و این معرفت را باید از همین دنیا ببرم. همانطور که اهل عیش و نوش، وقتی می خواهند در فصل بهار به صحرا بروند، اسباب می و مستی خود را از شهر فراهم می آورند و به دشت و صحرا می برند. بله! صحرا خیلی زیبا و مفرح است؛ اما جام باده که آنجا نیست. در مثال حافظ بهشت همان دشت و صحرا است و دنیا همان شهر است و باید اسباب عیش و نوش خود را از همین دنیا گرفت.
#نور_ماه
#غزلیات_حافظ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 ســـــخـــــن، ســـــخـــــن، ســـــخـــــن
شاعری در یک بیت می گوید:
دارم سخنان تازه و زر کهن
آخر به کف آرمت به زر یا به سخن
احمد غزالی که این بیت را در مجلس می شنود از سَر وجد می گوید:
زر را چه محل؟ سخن، سخن، سخن
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 قــــوام جـــــامــــعــه اقـــتــــصـــاد اســــت
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:
«و لا قوام لهم جمیعا إلا بالتجار و ذوی الصناعات»
و قوامی نیست برای آنها(مردم، نظامیان، قضات، کُتاب و کارمندان) جمیعا مگر با تجارت و صاحب صناعات
علامه طباطبائی می گوید:
مهم ترین چیزی که جامعه ی انسانی را
بر اساس خود پایدار می دارد، اقتصادیات
جامعه است که خدا آن را مایه قوام
اجتماعی قرار داده.
(المیزان ج ۹ ص ۳۲۹)
آیت الله جوادی آملی می گوید:
اصل مال(اقتصاد) به منزله قوام جامعه
است: «ولاتُؤتوا السُّفَهاءَ أموالَكُمُ الَّتي جَعَلَ
اللهُ لَكُم قِياماً» اموال خود را، که خداوند
وسیله قوام زندگی شما قرار داده، به دست
سفیهان نسپارید و از آن، به آنها روزی دهید!
و لباس بر آنان بپوشانید و با آنها سخن
شایسته بگویید!
(تفسیر تسنیم ج ۱۵ ص ۵۴۰)
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 غــــــریـــب
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید:
« الغريب من لیس له حبیب »
غریب کسی است که برای او دوستی نیست
« فَقدُ الأَحِبَّةِ غُربَةٌ »
از دست دادن دوستان ، غربت است.
شاعر عرب می گوید :
فلا تحسبی أن الغريب الذی نأی
ولکن من تنأین عنه غریب
پس مپندار که چون با تو ناآشنایم غریب و دورم، و لیک غریب آن کسی است که او را دوستی نباشد.
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
طـــــــــراحــــــــی لــــــــوگــــــوی
#دارالقـــــرانامــــامزادهعـــــقـــیــــل 👌
🔻برای طراحی بنر، پوستر ، آرم، تایپوگرافی اسم و... می توانید با ما ارتباط برقرار کنید:
@henduneir