🟣
● عمر انسان نباید صرفا به مدرسه و خواندن مباحث درسی بگذرد. طبع انسان اقتضاء می کند که گاهی هم شعر بخواند و گاهی هم تفریح و بازی کند تا زندگی برای او ملال آور نباشد.
زمانی، درسِ عِلم و بحثِ تَنزیل
که باشد نَفْسِ انسان را کمالی
زمانی، شعر و شطرنج و حکایت
که خاطر را بُوَد دَفعِ مَلالی
● حافظ هم گاهی از قیل و قال مدرسه دلش می گیرد و ساعتی را به تفریح سپری می کند.
از قیل و قالِ مدرسه حالی دلم گرفت
یک چند نیز خدمتِ معشوق و می کنم
● یا بقول شهریار:
خسته از درس و كتابم، عشرتي خواهم حسابي
بي كتاب اي ماه مكتب، از بغل بركش كتابي
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
در ادبیات ما عشق از معشوق آغاز می شود...!
● معشوق است که ابتدا جلوه گری می کند و بعد پنهان می شود.
شیدا از آن شدم که نگارم چو ماه نو
ابرو نُمود و جلوهگری کرد و رو ببست
● معشوق است که دیدار می نماید و بعد پرهیز می کند و همین باعث می شود آتش عشق هر روز بیشتر بشود.
دیدار مینمایی و پرهیز میکنی
بازار خویش و آتش ما تیز میکنی
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
2.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوست من ! وقتی که دنیا بی رحمانه از کنار تو می گذرد، تو نیز از او بگذر و وقتی که بی رحمانه به تو نگاه نمی کند، تو هم به او نگاه نکن.
چون جهان میبگذرد، بگذر تو نیز
ترک او گیر و بدو منگر تو نیز
#عطار
نــــــــورمـــــاه
🟣 ● کسی می تواند با جهان و پیرامون خود صلح کند که ابتداء با خودش صلح کرده باشد. جهنم با اینکه بسیار
🟣
● سعادتمند کسی است که در دل خود خلوتی بیابد که به آن اشتغال ورزد.
وَ السَّعِيدُ مَنْ وَجَدَ فِي نَفْسِهِ خَلْوَةً يُشْغَلُ بِهَا
● بیرون از انسان سراسر آشفتگی است. از جایی که آشفته بازار باشد نمی توان آرامش را یافت و انسان چون از بیرون آرامش را پیدا نمی کند، در وجود او صد ولوله می افتد.
تو فراغت جویی اندر مشغله
چون نیابی، در تو افتد ولوله
● هر کسی که در خانه وجودی خودش، گنجی پیدا کند، هرگز قدمی در این آشفته بازار نمی گذارد.
هر پایْ که در خانه فرو رفت به گنجی
دیگر همه عُمرَش سَر بازار نباشد
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
● کسی که جاهلانه زندگی کند، جاهلانه نیز می میرد (یعیشون جهالا و یموتون ضلالا). کسی که در دنیا کور است، در آخرت هم کور است (وَ من کان فِي هذه أعمی فَهو فی الْآخرة أَعْمَىٰ و أضل سَبِيلًا). مرگ عصاره ی زندگی است و آدمی همانگونه می میرد که زندگی کرده است.
کما تعیشون تموتون
● بنابراین مرگ هر کس، همرنگ زندگی اوست، سفید است پیش کسی که سفید زندگی کرده است و سیاه است پیش کسی که سیاه زندگی کرده است.
مرگ هر یک ای پسر همرنگ اوست
پیش دشمن دشمن و بر دوست دوست
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________