نــــــــورمـــــاه
🟣 ● کسی می تواند با جهان و پیرامون خود صلح کند که ابتداء با خودش صلح کرده باشد. جهنم با اینکه بسیار
🟣
● سعادتمند کسی است که در دل خود خلوتی بیابد که به آن اشتغال ورزد.
وَ السَّعِيدُ مَنْ وَجَدَ فِي نَفْسِهِ خَلْوَةً يُشْغَلُ بِهَا
● بیرون از انسان سراسر آشفتگی است. از جایی که آشفته بازار باشد نمی توان آرامش را یافت و انسان چون از بیرون آرامش را پیدا نمی کند، در وجود او صد ولوله می افتد.
تو فراغت جویی اندر مشغله
چون نیابی، در تو افتد ولوله
● هر کسی که در خانه وجودی خودش، گنجی پیدا کند، هرگز قدمی در این آشفته بازار نمی گذارد.
هر پایْ که در خانه فرو رفت به گنجی
دیگر همه عُمرَش سَر بازار نباشد
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
● کسی که جاهلانه زندگی کند، جاهلانه نیز می میرد (یعیشون جهالا و یموتون ضلالا). کسی که در دنیا کور است، در آخرت هم کور است (وَ من کان فِي هذه أعمی فَهو فی الْآخرة أَعْمَىٰ و أضل سَبِيلًا). مرگ عصاره ی زندگی است و آدمی همانگونه می میرد که زندگی کرده است.
کما تعیشون تموتون
● بنابراین مرگ هر کس، همرنگ زندگی اوست، سفید است پیش کسی که سفید زندگی کرده است و سیاه است پیش کسی که سیاه زندگی کرده است.
مرگ هر یک ای پسر همرنگ اوست
پیش دشمن دشمن و بر دوست دوست
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
نــــــــورمـــــاه
🟣 ● اما کسانی که اهل یقین اند چون پرواز کنند سرنگون نمی شوند. چون سوار اسب شوند به زمین نمی افتند.
🟣
● برای پرواز باید مرغ جان از هر نوع تعلقی آزاد باشد. کسی که در این دنیا زندانی تن خاکی است، نمی تواند در عالم ملکوت به گردش بپردازد.
چگونه طواف کنم در فضای عالم قدس
که در سراچه ترکیب تختهبند تنم
● و اگر هم بتواند پرواز کند چون در بند تعلقات است، این پرواز برای او سودی نخواهد داشت.
جهدت نکند آزاد، ای صید که در بندی
سودت نکند پرواز، ای مرغ که در دامی
● برای شنا در دریای حقیقت، باید عریان وارد آب شد.
گرفتم که مردانهای در شنا
برهنه توانی زدن دست و پا
● و اگر هم بتواند با لباس شنا کند، این لباس باعث سنگینی بیشتر او شده و در نهایت غرق می شود.
بکن خرقه نام و ناموس و زرق
که عاجز بود مرد با جامه غرق
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
نــــــــورمـــــاه
🟣 ● برای پرواز باید مرغ جان از هر نوع تعلقی آزاد باشد. کسی که در این دنیا زندانی تن خاکی است، نمی ت
🟣
● کلمات می تواند تأثیرگذار باشد اگر از روی یقین باشد. کسی که از روی یقین بگوید پیر یا فقیر شده ام قطعا پیر و فقیر می شود(تَسْأَلَ فَتُقِلَ - اَلْبَلاَءُ مُوَكَّلٌ بِالْمَنْطِقِ أَوْ بِالْقَوْلِ). و البته اگر از روی یقین "بسم الله الرحمن الرحیم" بگوید می تواند بر آب و آتش غلبه پیدا کرده و روی آن قدم بَردارد. همچنان که امام سجاد علیه السلام فرمود:
قال بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ مَشَى عَلَى الْمَاءِ حَتَّى رَأَيْنَا كَعْبَهُ تَلُوحُ فَوْقَ الْمَاءِ
● یا مانند حضرت عیسی علیه السلام که از روی یقین "بسم الله الرحمن الرحیم" گفت و بر روی آب قدم برداشت. و همینطور یکی از یاران حضرت عیسی علیه السلام نیز چنین کرد و چون از یقین او کاسته شد، در آب فرو رفت.
قالَ بِسْمِ اللَّهِ بِصِحَّةِ يَقِينٍ مِنْهُ فَمَشَى عَلَى ظَهْرِ الْمَاءِ فَقَالَ الرَّجُلُ الْقَصِيرُ حِينَ نَظَرَ إِلَى عِيسَى(ع)جَازَهُ بِسْمِ اللَّهِ بِصِحَّةِ يَقِينٍ مِنْهُ فَمَشَى عَلَى الْمَاءِ وَ لَحِقَ بِعِيسَى(ع)فَدَخَلَهُ الْعُجْبُ بِنَفْسِهِ فَقَالَ هَذَا عِيسَى رُوحُ اللَّهِ يَمْشِي عَلَى الْمَاءِ وَ أَنَا أَمْشِي عَلَى الْمَاءِ فَمَا فَضْلُهُ عَلَيَّ قَالَ فَرُمِسَ فِي الْمَاءِ فَاسْتَغَاثَ بِعِيسَى فَتَنَاوَلَهُ مِنَ الْمَاءِ
● یا مانند یکی از اولیاء خدا که وقتی نتوانست سوار کشتی شود، سجاده بر روی آب انداخت و از دریا عبور کرد.
مخور غم برای من ای پر خرد
مرا آن کس آرد که کشتی برد
بگسترد سجاده بر روی آب
خیال است پنداشتم یا به خواب
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________