🟣
● با اینکه همه ی جهان در جنگ است، نگویید: صلح من به چه کار آید؟ تو چراغ خود را روشن کن.
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز
● که بسی دیده باشند زنی چراغی روشن می کند و شهری از ظلم و بیداد را می سوزاند.
چراغی که بیوهزنی برفروخت
بسی دیده باشی که شهری بسوخت
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
حقایقی مثل عشق و عدالت پایان ندارند....!
برخی به خود زحمت می دهند تا این مفاهیم را به پایان برسانند؛ ولی نمی دانند آنچه که آغاز ندارد، پایان هم ندارد!
هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
● برای اینکه او در قلب شما حاضر باشد، باید از دو جهان خالی باشد.
دو عالم را به یک بار از دل تنگ
برون کردیم تا جای تو باشد
● خداوند سبحان در وجود انسان تنها یک قلب قرار داده است (مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ) و بنابراین انسان دو قلب ندارد تا صاحب دو فکر و دو چیز متفاوت از هم باشد.
در دل بجز از یکی نشاید که بود
در خانه اگر هزاران باشد باشد
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام صادق فرمود: سلمان فرمود: از شش چیز در شگفتم. سه چیز مرا می خنداند و سه چیز مرا می گریاند. اما چیزی که مرا می گریاند و جدایی از دوستان که حضرت محمد و یاران ایشان هستند می باشد. و نیز ترس از مرگ و ایستادن در مقابل خداوند متعال است. و اما چیزی که مرا می خنداند خواهان دنیاست که مرگ او را می طلبد و غافلی که دیگری او را می نگرد و کسی که دهان را پر از خنده کرده و نمی داند که خدا از او راضی است یا بر او خشم گرفته است.
عَجِبْتُ لِسِتٍّ ثَلَاثٌ أَضْحَكَتْنِي وَ ثَلَاثٌ أَبْكَتْنِي فَأَمَّا الَّذِي أَبْكَتْنِي فَفِرَاقُ الْأَحِبَّةِ مُحَمَّدٍ وَ حِزْبِهِ وَ هَوْلُ الْمُطَّلَعِ وَ الْوُقُوفُ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمَّا الَّذِي أَضْحَكَتْنِي فَطَالِبُ الدُّنْيَا وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُهُ وَ غَافِلٌ لَيْسَ بِمَغْفُولٍ عَنْهُ وَ ضَاحِكٌ مِلْءَ فِيهِ لَا يَدْرِي أَ رَضِيَ اللَّهُ أَمْ سَخِطَ
نــــــــورمـــــاه
🟣 📍طبیب حاذق کسی است که فقط با چند خط نسخه، بیمار خود را درمان می کند و طبیبان حق نیز چون روح و روا
🟣
● آنچه که از ناحیه ی طبیب حاذق می رسد، با اینکه تلخ است برای بهبودی به ناچار باید مصرف شود.
ز علت مدار، ای خردمند، بیم
چو داروی تلخت فرستد حکیم
بخور هرچه آید ز دست حبیب
نه بیمار داناتر است از طبیب
● اى بندگان خدا! شما مانند بيماريد و پروردگار جهانيان چون طبيب، و صلاح بيمار در آن چيزى است كه طبيب مى داند و تشخيص مى دهد، نه در آنچه بيمار مى خواهد و پيشنهاد مى كند ؛ هان! پس كار خدا را به خود او بسپاريد، تا از رستگاران باشيد.
يا عِبادَ اللّه ِ! أنتُم كالمَرضى و رَبُّ العالَمِينَ كالطَّبِيبِ، فَصَلاحُ المَرضى فيما يَعلَمُهُ الطَّبيبُ و تَدبِيرُهُ بهِ ، لا فيما يَشتَهِيهِ المَريضُ و يَقتَرِحُهُ ، ألا فَسَلِّمُوا للّه ِِأمرَهُ تكونُوا مِنَ الفائزِينَ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________