🟣
● از پیامبر پرسیدند: اسلام چیست(ما الإسلام)؟ و ایشان در پاسخ فرمودند: اسلام عریان است و لباسش تقواست و زینتش حیاست، ملاک و قوامش ورع و کمال آن دین و ثمره ی آن عمل است.
الْإِسْلَامُ عُرْيَانٌ وَ لِبَاسُهُ التَّقْوَى وَ زِينَتُهُ الْحَيَاءُ وَ مِلَاكُهُ الْوَرَعُ وَ كَمَالُهُ الدِّينُ وَ ثَمَرَتَهُ الْعَمَلُ
● مولانا حکایت می آورد از آهویی که در میان انبوهی از خَر گرفتار آمده بود تا اینکه خری از او پرسید: فایده و هنر تو چیست؟ آهو در پاسخ گفت: بوی خوش مُشک من گواه بر هنر من دارد؛ اما کسانی که تاکنون فقط با بوی بَد مانوس بوده اند، چگونه می توانند بوی این مشک را بفهمند؟
گفت نافم خود گواهی میدهد
منتی بر عود و عنبر مینهد
لیک آن را کی شنود صاحبمشام
بر خر سرگینپرست آن شد حرام
● کسانی که می پرسند: اسلام چه فایده و هنری دارد؟ مسلمانی چیست؟ در واقع مَشام آنها جزء بوی نامطبوع نمی شناسد که نمی تواند بوی مشک را احساس و ادراک کند. و از همین رو پیامبر فرمود: اسلام غریب است چون در مشام اغلب مردم بیگانه است.
بهر این گفت آن نبی مستجیب
رمز الاسلام فیالدنیا غریب
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
اعدام نکنید...!
● خشونت و برخورد قهر آمیز لزوماً امر بدی نیست. برخلاف پندار منبری که در خطاب به دار گفت: ما هر دو از جنس چوب هستیم؛ اما چه شده است که کار من جان بخشیدن است و کار تو جان گرفتن؟ و دار در پاسخ گفت:
دار بعد از سلام و عرض ادب
وز گناه نکرده استغفار
گفت: مانیز خادم شرعیم
صورت، اخیارگر یا اشرار
هر کجا پند و بند در مانند
نوبت دار میرسد ناچار
● و اساساً ترحم و مهربانی بر پلنگ تیز دندان خودش ستم است و در مقابل خشونت عین عدالت است.
ترحم بر پلنگ تیز دندان
ستمکاری بود بر گوسپندان
● آیت الله جوادی آملی می گوید:
در احكام اسلام در مقابل همه نرمشهاي تعليم، تهذيب، تزكيه، دعوت به حكمت و موعظه حسنه، دو نحوه خشونت تشريع شده است:
۱. خشونت به عنوان نهي از منكر كه عامل بازدارنده تبهكاران بوده و موجب «دفع تباهي» است و از مراتب شديد نهي از منكر است.
۲. خشونت بعد از ارتكاب منكر كه حد يا قصاص يا تعزير ناميده ميشود و عامل تنبه و بيداري خطاكاران و براي «رفع تباهي» آنهاست(سیره رسول اکرم در قران ج ۹ ص ۴۴)
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
نــــــــورمـــــاه
🟣 ● انسان باید به اندازهای که هست، خود را نشان بدهد و خجالت زده نباشد از آنچه که دارد و از آنچه که
🟣
● برخی با جهد و تلاش دنبال اهداف خود می روند و برخی دیگر سرنوشت خود را به تقدیر سپرده اند.
قومی به جِدّ و جهد نهادند وصلِ دوست
قومی دگر حواله به تقدیر میکنند
● کسانی که تلاش می کنند، باز ممکن است تقدیر برای آنها نصیب کمتری مقرر کرده باشد و از این رو هر چقدر جهد می کند، بهره اضافه ای کسب نمی کند. همانطور که مردی در خطاب به زن معترض خود گفت:
که من دست قدرت ندارم به هیچ
به سرپنجه دست قضا بر مپیچ
نکردند در دست من اختیار
که من خویشتن را کنم بختیار
● و اساسا خزائن هر چیزی اعم از زیبایی و ثروت و شهرت در اختیار خداوند سبحان است(وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ) و به هر کسی هر مقدار که اراده کند، می بخشد. در این صورت انسان جزء رضایت چاره دیگری ندارد که او اگر به روزی اندک رضایت دهد، خداوند سبحان هم به عمل اندک او رضایت می دهد.
مَنْ رَضِيَ بِالْقَلِيلِ مِنَ الرِّزْقِ- قَبِلَ اللَّهُ مِنْهُ الْيَسِيرَ مِنَ الْعَمَلِ- وَ مَنْ رَضِيَ بِالْيَسِيرِ مِنَ الْحَلَالِ خَفَّتْ مَئُونَتُهُ- وَ زَكَتْ مُكْتَسَبُهُ وَ خَرَجَ مِنْ حَدِّ الْعَجْزِ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
چنین نیست که هر کس دوست داشته باشد نیکوکاری کند بتواند انجام دهد و نه هر که علاقمند به قدرت باشد قدرت پیدا کند و نه هر که قدرت پیدا کرد به او اجازه دهند؛ وقتی علاقه و قدرت و اجازه جمع شد، در چنین موقعی برای جوینده و کسی که به او نیکی می شود، سعادت تکمیل شده است.
وَ لَا كُلُّ مَنْ يَرْغَبُ فِيهِ يَقْدِرُ عَلَيْهِ- وَ لَا كُلُّ مَنْ يَقْدِرُ عَلَيْهِ يُؤْذَنُ لَهُ فِيهِ- فَإِذَا اجْتَمَعَتِ الرَّغْبَةُ وَ الْقُدْرَةُ وَ الْإِذْنُ- فَهُنَالِكَ تَمَّتِ السَّعَادَةُ لِلطَّالِبِ وَ الْمَطْلُوبِ إِلَيْهِ.
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
نــــــــورمـــــاه
🟣 ● کلمات می تواند تأثیرگذار باشد اگر از روی یقین باشد. کسی که از روی یقین بگوید پیر یا فقیر شده ام
🟣
● آدمی به هر چه اندیشه کند، تکه ای از وجود او را می ربایند و بنابراین هر فکر و اندیشه ای به معنای جدا شدن تکه های وجودی انسان است.
چون به هر فکری که دل خواهی سپرد
از تو چیزی در نهان خواهند برد
● وقتی که او از این افکاری رهایی یابد، تکه های مفقود شده برگشته و انسانیت مجتمع می شود. در این صورت خلأ فکری در او حاصل می شود و از سنگینی تعلقات آزاد می گردد و به وصل و پرواز روحانی به سمت خداوند سبحان می رسد.
تعلق حجاب است و بی حاصلی
چو پیوندها بگسلی واصلی
● لباس استعاره ای از این تعلقات است. کسی که در اندیشه وصل و شنا در دریای حقیقت است، خرقه و لباس برای او گران و سنگین خواهد بود.
هر که به جوبار بود جامه بر او بار بود
چند زیانست و گران خرقه و دستار مرا
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________