🟣
● شکستن نفس نافرمان، کار ساده ای نیست و خود انسان نمی تواند نفس خودش را بشکند و چه بسا وقتی می گوید: «باید نفس خود را بشکنم» عبارتی باشد که از نفسش برآمده است و او را سال ها به اعمالی وامی دارد تا اینکه از خودش بُتی می سازد.
کافریست این نفس نافرمان چنین
کشتن او کی بود آسان چنین
● باید از خود بیرون آمد و پیری یافت که سایه ی او نفس شکن باشد.
هیچ نکشد نفس را جز ظل پیر
دامن آن نفسکش را سخت گیر
● باید کسی را یافت که آزار و ظلم او شهوت و نفس آدمی را بشکند.
این جفای خلق با تو در جهان
گر بدانی گنج زر آمد نهان
خلق را با تو چنین بدخو کنند
تا ترا ناچار رو آن سو کنند
● اما عجیب انسانی است که با همه ی مشکلات، باز هم سرکشی می کند!
لَوْ لَا ثَلَاثٌ فِي ابْنِ آدَمَ مَا طَأْطَأَ رَأْسَهُ شَيْءٌ الْمَرَضُ وَ الْفَقْرُ وَ الْمَوْتُ وَ كُلُّهُمْ فِيهِ وَ إِنَّهُ مَعَهُمْ لَوَثَّاب
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
4.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استادی داشتیم که می گفت: اگر خدا ما رو بار ها مانند حضرت ابراهیم از آتش بیرون کشیده باشد چی؟ اگر لحظه ای از ما غافل نباشد چی؟ اگر مانند ماهی در رحمت او غرق باشیم چی؟
غرق آبیم و آب میجوییم
در وصالیم و بیخبر ز وصال
نــــــــورمـــــاه
🟣 ما از تو به غیرِ از تو نداریم تمنّا حلوا به کسی ده که مَحبّت نَچشیدَست ● برای هر کسی در این دنی
🟣
وقتی که یار در کنار ماست چه لزومی دارد بیشتر از این بخواهیم ؟!
یار با ماست، چه حاجت که زیادت طلبیم؟
دولتِ صحبتِ آن مونسِ جان ما را بس
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
خانه از پایبند ویران است
خواجه در بند نقش ایوان است
● بیشتر مردم اینگونهاند که دنبال حاشیهها میروند و اصول را رها میکنند. و آنچه برایشان جاذبه دارد حاشیهها هستند.
إنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ يَطْلُبُونَ الْفُضُولَ وَيَضَعُونَ الْأُصُولَ.
● از حسن اسلام شخص، ترک کردن او است چیزهایی را که برایش مفید نیست.
منْ حُسْنِ إِسْلَامِ الْمَرْءِ تَرْكُهُ مَا لَا يَعْنِيهِ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
نــــــــورمـــــاه
استادی داشتیم که می گفت: اگر خدا ما رو بار ها مانند حضرت ابراهیم از آتش بیرون کشیده باشد چی؟ اگر لحظ
واقعا نیاز دارم یه بار دیگه من رو نجات بده 😔
🟣
● هر کسی آه و ناله بر نمی آورد و نخست باید او بخواهد.
گر نه حدیث او بدی، جان تو آه کی زدی
آه بزن که آه تو، راه کند سوی خدا
● آه و ناله ای که از روی دلشکستگی باشد، اثر دارد.
دل شکسته من آهش ار اثر دارد
دعاکنم که خدایش شکستهتر دارد
● حتی بر روی سنگ ها و صخره ها نیز اثر می گذارد.
بنال ای بلبل دستان ازیرا نالهٔ مستان
میان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد
● و حال آنکه آه ما اثر دارد بر خود رحم کن و از تیر آه ما پرهیز دار.
تیرِ آهِ ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جانِ خود پرهیز کن از تیرِ ما
● بپرهیزید از ستم، زیرا نفرین ستم رسیده به آسمان بالا می رود.
اتقوا الظلم، فإن دعوة المظلوم تصعد إلی السماء
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
● کسی که زیاد در جستجوی علم نحو غوطه ور شود، فروتنی از او سلب می شود.
مَنِ انْهَمَكَ فِي طَلَبِ النَّحْوِ سُلِبَ الْخُشُوعَ
● مولانا حکایت می آورد از کسی که به دانش علم نحو خود می بالید و رو به کشتی بان می گفت: حال آنکه تو علم نحو نمی دانی عمر تو بر فناء است، تا اینکه کشتی نزدیک به غرق بود و این بار کشتی بان گفت: آیا تو شنا می دانی؟ اگر ندانی عمر تو اینک به فناء است.
گفت کل عمرت ای نحوی فناست
زانک کشتی غرق این گردابهاست
● دانش برای کسانی که غرق و محو خداوند هستند بی خطر است و چنین کسی اجازه دارد در دریای دانش غوطه ور باشد که در غیر این صورت همین علم تبدیل به ابزاری برای نابودی انسان های بی گناه می شود و خطر ها می آفریند.
محو میباید نه نحو اینجا بدان
گر تو محوی بیخطر در آب ران
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________