هدایت شده از نــــــــورمـــــاه
🟣
● ما برای تماشا آمده ایم؛ برخلاف دیگران که به قصد یغما آمده اند. ما چنان سعدی هستیم که گفت:
مردِ تماشای باغِ حسن تو سعدیست
دستْ فرومایگان برند به یغما
● البته در این جهان تنها کسانی اجازه دارند مشغول تماشا نشوند که ادب داشته باشند. و اما فقط در این حد که مودبانه حلاوت و شکلاتی برداریم و برویم!
عشق ما را پی کاری به جهان آورده است
ادب این است که مشغول تماشا نشویم
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
ای یارِ آشنا عَلَمِ کاروان کجاست؟
تا سر نهیم بر قدمِ ساربانِ دوست
#سعدی
🟣
● کسی که با یک نگاه و نظر، آدمی را از خودش می رباید.
همیگذشت و نظر کردمش به گوشه چشم
که یک نظر بربایم مرا ز من بربود
● و چنان سینه اش از یاد او پُر شده که از خودش خالی می شود.
چُنان پُر شد فضایِ سینه از دوست
که فکرِ خویش گم شد از ضمیرم
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
🟣
● از آداب دوستی این است که در غیاب دوست خود حرمت او را حفظ کند(و الصدیق من صدق غیبه) که قرآن از آن تعبیر به "حفظ الغیب" می کند؛ زنانی که حفظ الغیب شوهر و فرزند خود کرده و آنچه که پنهان است را با همسایه بازگو نمی کنند(حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ). زنی که از افشاء اسرار زندگی و فرزندان خودش هراسی ندارد، در واقع اعمال خود را فاسد و باطل می کند.
سَبْعَةٌ يُفْسِدُونَ أَعْمَالَهُمْ... وَ الْأُمُّ الَّتِي لَا تَكْتُمُ عَنِ الْوَلَدِ السِّرَّ وَ تُفْشِي عَلَيْهِ
● مولانا از همین تعبیر قرآنی "حفظ الغیب" بهره گرفته و می گوید: در مقام بندگی حفظ الغیب نیکو است؛ چرا که فرق است بین آنکه در حضور شاه مدح او می کند با کسی در غیاب شاه حرمت او را نگاه می دارد.
بندگی در غیب آید خوب و گش
حفظ غیب آید در استعباد خوش
کو که مدح شاه گوید پیش او
تا که در غیبت بود او شرمرو
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
🟣
به سرزمین وارونه ها خوش آمدید...!
● در کوچه های این سرزمین قدم که بَردارید، آدم هایی را خواهید دید که لباس دیانت را وارونه پوشیده اند(لبس الاسلام لبس الفرو مقلوبا) و چون این لباس وارونه است در وجود آنها حرارت و گرمایی ایجاد نمی کند. و قلب هایی را خواهید دید که مانند ظرف واژگون است(مَا شیء أَفسد للقلب من الْخَطیئة إِن القلب لیواقع الخطیئة فما تزال بِه حتی تغلب علیه فیصیر أسفله أَعلاه وَ أَعلاه أَسفله) و ظرفی که واژگون باشد هرگز آب را در خود نگاه نمی دارد و این قلب ها نیز هرگز موعظه ای را نمی پذیرند. و انسان هایی را خواهید دید که وارونه اند(مَنْ لَمْ يَعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْروُفاً وَ لَمْ يُنْكِرْ مُنْكَراً قـلِبَ فَجعِلَ اَعْـلاهُ اَسْفلَهُ) و انسانی که وارونه باشد قلباً موافق کار نیک نیست و از اعمال زشت تنفر ندارد. در اینجا همه چیز معکوس است؛ دزد شاه را به چوبه دار می بَرد و سلطانی را به بندگی و بردگی می کشاند.
مدتی معکوس باشد کارها
شحنه را دزد آورد بر دارها
تا که بس سلطان و عالیهمتی
بندهٔ بندهٔ خود آید مدتی
● و این روزگار وارونه، حتی علی(علیه السلام) را آنقدر پایین می آورد که مردم او را در جایگاه و کنار معاویه قرار داده(الدّهر أنزلنی ثمّ أنزلنی حتّى قیل معاویة و على) و هر "بنده جهان" را "خواجه جهان" خطاب می کنند.
عکس می دان نقش دیباجه جهان
نام هر بنده جهان ، خواجه جهان
● همان که حضرت زهرا(سلام الله علیها) فرمود: بعد از پیامبر نفاق ها آشکار شد و پوشش دین پوسید و کسانی که قبل از پیامبر گمنام بودند(در صف آخر بودند) ناگاه صاحب فضیلت شدند(به صف جلو آمدند).
فلما اختار الله لنبيه صلى الله عليه و آله دار انبيائه و مأوى اصفيائه ظهر فيكم حسيكة النفاق و سمل جلباب الدين، و نطق كاظم الغاوين و نبغ خامل الآفلين و هدر فنيق المبطلين فخطر في عرصاتكم
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________