🟣
● "لَب پُرخنده" استعاره ای از دنیای شاد و صلح آمیز است. برای اینکه بتوان به چهره ای خوشحال از دنیا رسید، باید عطوفت و بخشش باشد، منتهی عطوفت و بخششی که متقابل است.
جهان شود لبِ پُرخندهای اگر مردم
کُنند دست یکی در گِرهگشاییِ هم
● امام باقر علیه السلام با کلمه "مساوات" همین معنا را اراده کرده و می فرماید: پسر ارطاه! مؤاسات شما با یک دیگر چگونه است. گفتم خوب است. فرمود: یکی از شما وقتی محتاج باشد دست خود را در جیب برادرش می کند و به قدر حاجت خود برمیدارد؟ گفتم تا این حد نیست. فرمود اگر این کار را بکنید نیازمند نخواهید شد.
يَا ابْنَ أَرْطَاةَ كَيْفَ تَوَاسِيكُمْ قُلْتُ صَالِحٌ يَا أَبَا جَعْفَرٍ- قَالَ يُدْخِلُ أَحَدُكُمْ يَدَهُ فِي كِيسِ أَخِيهِ- فَيَأْخُذَ حَاجَتَهُ إِذَا احْتَاجَ إِلَيْهِ- قُلْتُ أَمَّا هَذَا فَلَا- فَقَالَ لَهُ لَوْ فَعَلْتُمْ مَا احْتَجْتُمْ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
نــــــــورمـــــاه
زندگی چیست؟ اگر از شما سوال کردند، زندگی چیست؟ مانند سهراب سپهری پاسخ بدهید: « زندگی، شستن یک بشق
و یا در پاسخ بگویید:
« زندگی، درست کردن یک غذا است »
🙃
نــــــــورمـــــاه
🟣 ● در روز قیامت که هر کسی توشه ای با خود به همراه دارد، ما با فقر و نداری خود وارد خواهیم شد روز
🟣
استادی داشتیم که می گفت: در یکی از دانشگاه های آلمانی دعوت بودم و وقتی دانشجویان حاضر از امکانات و پیشرفت های غربی می گفتند، من فقط همین بیت را برای آنها ترجمه کردم.
کجا خود شکر این نعمت گزارم
که زور مردم آزاری ندارم
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🟣
هر کس در پندار خویش زندگی می کند...!
● مولانا حکایتی می آورد از پیامبر وقتی که حارثه را دید از او پرسید که چگونه صبح کرده است؟ حارثه در پاسخ گفت: صبح کردم در حالی که اهل یقین بودم. پیامبر فرمود: علامت یقین تو چیست؟ و او در پاسخ گفت: یا رسول الله من الان که اینجا هستم آنچنان در حال یقین هستم که گویا نغمههای بهشت و ضجههای جهنم را با گوش خود میشنوم و با چشم خود میبینم. بعد گفت: یا رسولالله ! اگر اجازه بدهید من الان اصحاب شما را معرفی کنم که چه کسی اهل بهشت است و چه کسی اهل جهنم. پیامبر فرمود: سکوت کن.
مولانا می گوید: دليل اينکه پیامبر اجازه نداد تا حارثه از باطن اصحاب خودش خبر بدهد این بود که هر کس در پندار خود زندگی می کند و به آن مسرور است.
تگ مران درکش عنان مستور به
هر کس از پندار خود مسرور به
● که اگر این پندار از بین برود، نظام اجتماعی مردم و زندگی آنها مختل می شود و به همین علت به ما اجازه افشاگری نداده اند.
ما چو واقف گشتهایم از چون و چند
مهر با لبهای ما بنهادهاند
تا نگردد رازهای غیب فاش
تا نگردد منهدم عیش و معاش
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________