🟣
از امام رضا سؤال شد: چگونه شب را به روز رساندی؟ فرمود: در حالی که عمرم کوتاه گشت، و کردارم ثبت و ضبط شد، آری مرگ در گردن ما است، و دوزخ پیش روی ما، و نمی دانیم چه بر سر ما خواهد آمد!
وَ قِيلَ لَهُ كَيْفَ أَصْبَحْتَ فَقَالَ(ع)أَصْبَحْتُ بِأَجَلٍ مَنْقُوصٍ وَ عَمَلٍ مَحْفُوظٍ وَ الْمَوْتُ فِي رِقَابِنَا وَ النَّارُ مِنْ وَرَائِنَا وَ لَا نَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِنَا
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
🟣
● ای کسی که وقتی همه ی در ها بَسته می شود، تو دری را باز می کنی که به هیچ خیالی خطور نمی کند.
یا مَن إذا تَضايَقَتِ الاُمورُ فَتَحَ لَنا [لَها] باباً لَم تَذهَب إلَيهِ الأَوهامُ
● همان که مولانا می گفت:
و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
🟣
● یکی از عاقلانه ترین تصمیم های بشر دیوانه شدن است وقتی کاری از دَست او بر نمی آید، آن وقت ایرادی بر دیوانه از نکرده اش نخواهد بود(لیس علی المجنون حرج)!
از ما زبان خامه تکلیف کوته است
این شکر چون کنیم که دیوانه ایم ما؟
● می گویند: عالمی دیوانه شد و در ماه رمضان در کوچه ها و بازار ها می خورد و می نوشید. به او اشکال می کنند که نباید در این ماه روز ها بخورد و بنوشد. و او در پاسخ می گوید: آنچه که به من بخشیده بود گرفت و ساقط شد آنچه که بر من واجب بود!
اَخَذ ما وَهَب، سَقَط ما وَجَب!
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
بی تو آوارم و بر خویش فروریختهام
ای همه سقف و ستون و همه آبادیِ من!
#حسین_منزوی
🟣
● بعضی از وقایع آنچنان تلخ و دردناک هستند که انسان آرزو میکند کاش هوشیاریاش را از دست بدهد و پس از گذشت آن حادثه غمانگیز، دوباره به خود آید. و حافظ نیز همین خواسته را دارد و میگوید: مرا به حالتی بینداز که در دنیای خیالم ندانم چه بر سرم آمده، کدام اندیشه یا احساس در این حالت به من دست داده و کدام یک از آنها رفته است.
مستم کن آن چنان که ندانم ز بیخودی
در عرصهٔ خیال که آمد، کدام رفت
● و از همین رو هیچ عالمی شیرینتر از عالم غفلت نیست چون رابطه مستقیمی بین غفلت و نشاط وجود دارد. و افسوس آنکه که ما دیر به این حقیقت می رسیم.
عالم بیخبری طرفه بهشتی بوده است
حیف و صد حیف که ما دیر خبردار شدیم
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________