غرور حُسنت اِجازت مگر نداد ای گل
که پرسشی نکنی عَندلِیب شیدا را
┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈
[ غرور ] به خود بالیدن، تکبر
[ حسن ] زیبایی، جمال، نیکویی
[ غرور حسن ] غروری که ناشی از حسن و زیبایی است؛ یعنی مغرور بودن به زیبایی خود؛ زیرا کسی که مقدار زیبایی داشته باشد نسبت به آن متکبر می شود. حافظ می گوید:
تُرکِ ما سویِ کَس نمینِگرد
آه از این کبریا و جاه و جلال
سعدی می گوید:
معتقدان و دوستان از چپ و راست منتظر
کبر رها نمیکند کز پس و پیش بنگری
امام محمد غزالی در مورد اسباب کبر می گوید:
سبب چهارم کبر بُود به جمال
[ مگر ] شاید، گویی، گویا، البته، به یقین. حافظ می گوید:
بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر
زان که زد بر دیده آبی، روی رخشان شما
در بیت فوق حافظ معنای یقین "مگر" را اراده کرده است که به یقین بخت آلود ما بیدار خواهد شد. وقتی که چشم ما به جمال شما افتاد، این جمال شما مانند آب و گلابی است که بر چهره ی خواب آلود می زنند و بیدار می شود؛ یعنی دیدار شما مایه ی بیداری است.
[ گل ] گل سرخ، گل محمدی؛ اشاره به معشوق دارد که در بیت اول به "غزال رعنا" و در بیت دوم به "شکر فروش" تعبیر کرد
[ ای گل ] ای زیبا، ای معشوق، ای لطیف
[ پرسشی نکنی ] احوال نپرسی نکردن. "پرسشی نکنی" در حقیقت ترجمه ی واژه ی "تفقد" در بیت پیشین است
[ عَندلِیب ] بلبل. به آن بلبلی "عندلیب" گفته می شود که از نظر اندازه و جسه کوچک تر است؛ ولی به لحاظ صوت و آواز خوش از سایر بلبل ها خوش صدا تر است
[ شیدا ] شوریده، شیفته، آشفته، دیوانه، عاشق
[ عندلیب شیدا ] بلبل آشفته، بلبل نالان، بلبل عاشق و شوریده. "عندلیب شیدا" مثل "طوطی شکرخا است؛ یعنی هر دو کنایه از انسانی دارد که صدای خوش و سخن شیرین دارد.
"طوطی" اگر به تنهایی بکار برود نام یک پرنده است و اگر با ترکیباتی مثل" شکر" و "شکرخا" و" شیرین سخن" همراه بشود کنایه از انسان شیرین سخن دارد که در اینجا مقصود" حافظ" است؛ حافظ هم سخنان شیرینی وارد و هم اینکه طالب شهد و شیرینی های معنوی است. در حقیقت "طوطی شکرخا" رمز و نمادی برای هر آن کسی بود که تمنای شیرینی ها و حلاوت های معنوی دارد و "شکر فروش" هم همانطور که گفتیم کنایه از کسی است که شیرینی عالم با اوست و او هم تنها خداوند سبحان است.
به یاد داشته باشیم که عشق بلبل و گل مثل عشق طوطی و شکر است و مضامین پُر تکرار در غزل فارسی دارد، بویژه در غزل های سعدی و حافظ
┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
این بیت دقیقا همان معنا و مضمون بیت پیشین را با خودش به همراه دارد و البته با یک عبارت و تعبیر دیگری.
در بین قبل "شکر فروش" گفت و در اینجا "گل" می گوید. در بین قبل "تفقدی نکند" گفت و در اینجا "پرسشی نکنی" می گوید. در بیت قبل "طوطی شکرخا" گفت و در اینجا "عندلیب شیدا" می گوید.
ای گل وجود !
ای آنکه تمام گل های عالم پیش تو همه خار اند !
ای گل من !
احوالی از این بلبل عاشق و شوریده و شیدا نمی پرسی؟ از حال عاشق خودت فارغ هستی که هیچ پیامی و نامه ای نمی دهی؟ حتما غرور و کبریایی که ناشی از حسن و جمال توست به تو اجازه نمی دهد که احوال ما را بپرسی...
چنین تعبیراتی اگر بخواهد مستقیم به معشوق ازل و ابد گفته شود خیلی تلخ و گزنده خواهد بود. نسبت "غرور حسن" به خداوند سبحان تعبیر لطیفی نخواهد بود؛ اما می توان از زبان بلبل استفاده کرد و در خطاب به گل گفت و با این گفتن حرف خود را هم زد. حافظ حرف دل خود را گفت؛ اما نه با زبان خودش و خطاب به خدا؛ بلکه از زبان بلبل به گل و همین آرامش می کند چون حرف دلش را هم گفت و هم نگفت!
این زبان حال کسی است که روز ها و شب ها رنج و ریاضت کشیده تا به یک وصالی برسد ولی نرسیده و لذا طبیعی است که آشفته شود و زبان به شکوه بگشاید. حافظ می گوید: کسی که از حسن جمال برخوردار است طبیعی است که ناز کند و مغرور باشد؛ ولی ادب می کند و مستقیم به خداوند سبحان نمی گوید و در پَس پرده داستان گل و بلبل بازگو می دارد و از زبان بلبل به گل می گوید!
#نور_ماه
#غزلیات_حافظ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
Omar Akram4_5834495338248933726.mp3
زمان:
حجم:
16.1M
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
نــــــــورمـــــاه
🔶 روزی دهنده طفل صغیر
امام حسین علیه السلام در روز عاشورا می فرماید:
یا رازق الطفل الصغیر...
ای روزی دهنده ی طفل صغیر...
سعدی می گوید:
مردی که از دندان برآوردن فرزند خود ناراحت بود، زنی داشت که چه مردانه گفت: فریب ابلیس را نخور که آنکه دندان دهد، نان دهد!
یکی طفل دندان برآورده بود
پدر سر به فکرت فرو برده بود
که من نان و برگ از کجا آرمش؟
مروت نباشد که بگذارمش
چو بیچاره گفت این سخن، نزد جفت
نگر تا زن او را چه مردانه گفت:
مخور هول ابلیس تا جان دهد
همان کس که دندان دهد نان دهد
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 اســـتـــاد آمـــوز
هر که حرفه ای پیشه کند و ابتدا در پبش استادی آن کار را نیاموزد، مضحکه ی مردم خواهد شد...
هر که گیرد پیشه ای بی اوستا
ریشخندی شد به شهر و روستا
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________