💠 مــبـــلــــغ بـــیــــن الــمـــلـلــی
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)إِنِّي أَدْخُلُ إِلَى بِلَادِ الشِّرْكِ- وَ إِنَّ مَنْ عِنْدَنَا يَقُولُونَ إِنْ مِتَّ ثَمَّ حُشِرْتَ مَعَهُمْ- قَالَ فَقَالَ لِي يَا حَمَّادُ- إِذَا كُنْتَ ثَمَّ تَذْكُرُ أَمْرَنَا وَ تَدْعُو إِلَيْهِ- قَالَ قُلْتُ بَلَى- قَالَ فَإِذَا كُنْتَ فِي هَذِهِ الْمُدُنِ مُدُنِ الْإِسْلَامِ- تَذْكُرُ أَمْرَنَا وَ تَدْعُو إِلَيْهِ- قَالَ قُلْتُ لَا- قَالَ فَقَالَ لِي إِنْ مِتَّ ثَمَّ حُشِرْتَ أُمَّةً وَحْدَكَ- وَ سَعَى نُورُكَ بَيْنَ يَدَيْكَ
حماد سمندری گفت: به امام صادق گفتم: من می روم به کشور مشرکان، و کسانی که پیش ما هستند می گویند: اگر آنجا بمیری با آنها محشور می شوی. به من فرمود: ای حماد! در آنجا که هستی نام ما را می بری و به امامت ما دعوت می کنی؟ گفتم: آری. فرمود: در شهرهای اسلامی نام ما را می بری و به ما دعوت می کنی؟ گفتم: نه. فرمود: اگر در آنجا بمیری، یک امت محشور می شوی و نورت جلوی رویت روان می شود.
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 کــــودک و مـــــادر
عمر می گذرد و من گلایه از نامم دارم. دیروز دختر صدایم می زدند و امروز مادرم...
کودکی دارم درونم و می نالد ز نامم
که دیروز دخترم نامند و امروز مادرم
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بی نَوا را
┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈
[ کرامت ] جوانمردی، بخشندگی. البته در اصطلاح عرفا به معنای اظهار کار هایی خارق العاده است؛ اما در اینجا به قرینه "درویش بی نوا" به معنای بخشندگی است.
[ شکرانه ] شکرانه دو معنا دارد: ۱. دادن و عطا کردن به پاس نعمتی که برای انسان حاصل شده، مثلا یک توفیقی انسان پیدا کرده و یک تنعمی نصیب برده و به همین خاطر به یک نیازمندی کمک می کند و به آن کمک "شکرانه" می گویند ۲. دادن و عطا کردن چیزی به امید آنکه یک توفیقی پیش آمد کند که بدان "نذر" هم می گویند و بر همین معنا عبید در کلیات می گوید:
شکرانه بدهید تا من این مرده را زنده کنم
یعنی پیشاپیش چیزی به من بدهید تا من یک اتفاق خوبی برای شما رقم بزنم
حافظ هم می گفت:
به جانِ او که به شکرانه جان برافشانم
اگر به سویِ من آری پیامی از برِ دوست
[ سلامت ] تندرست
[ شکرانه سلامت ] یعنی برای سپاس از عافیت و آسایش چیزی را به کسی دادن. چون آدمی تن تندرستی دارد، به خاطر این نعمتی که خداوند سبحان کرامت کرده، دست به جیب بشود و به نیازمندی کمک کند
[ روزی ] گاه گاهی
[ تفقد ] دلجویی، احوال پرسی
[ درویش ] تهی دست، فقیر
[ نوا ] دو معنا دارد: ۱. ناله ۲. طعام که در اینجا معنای ثانی مقصود است
[ بی نوا ] انسانی که طعامی در اختیار ندارد و گرسنه است(تهی دست گرسنه)
┈┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
حافظ به انسان کریم و جوانمرد و بخشنده خطاب می کند و می گوید: تن تو سالم است، بی گزند است، خوب به پاس این تندرستی شکرانه را فراموش نکن؛ یعنی دست به جیب کن و یک سفره ای را رنگین کن و اگر هم نمی توانی گاه گاهی چنین کن.
ای بزرگوار !
ای بخشنده !
ای جوانمرد !
به شکر اینکه وجود تو از نعمت سلامت برخوردار است، روزی از درویش بی برگ و نوا که گرسنه است، احوالی بپرس، توجهی کن، نوازشی کن و از آن بیچاره و بی نوا دستگیری کن.
#نور_ماه
#غزلیات_حافظ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈
[ آسایش ] آسودگی
[ گیتی ] جهان
[ دو گیتی ] دو جهان(دنیا و آخرت)
[ تفسیر ] پرده برداشتن، تفهیم کردن، فهمیدن و فهماندن، درک معنا کردن
[ حرف ] کنایه از جمله، کلام، سخن، پند و اندرز حکیمانه
[ مروت ] جوانمردی، مردانگی، انصاف، عدالت
[ مدارا ] نرمی، ملایمت، مهربانی. "مدارا" یعنی اگر کسی با آدمی رفتار خوشی نداشت، آدمی در قِبال او کوتاه بیاد و تلافی جویانه رفتار نکند، اگرچه ظاهر این کار نوعی ذلت است؛ اما درونش عزت عظیمی نهفته است. و به همین خاطر برخی از بزرگان گفته اند:
المداراة وجه من الذل و کنهه ممدوح
مدارا با دیگران اگرچه یک نوعی از ذلت به نمایش می گذارد و اما در حقیقت و کنه خودش یک ویژگی ممدوح و پسندیده ای است. مدارا و مروت درواقع معکوس رحمانیت و رحمیت خداوند سبحان در انسان است؛ خداوند سبحان نسبت به دوست و دشمن رحمن و بخشنده است؛ ولی نسبت به دوستان خودش رحیم است؛ یعنی یک لطف و توجه خاصی به دوستان خودش دارد. مدارا یعنی انسان نسبت به دشمنان یک چهره ی رحمانی داشته باشد؛ اما مروت یعنی انسان نسبت به دوستان خودش مرام داشته باشد، انصاف بخرج بدهد.
┈┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
حافظ می گوید: دو تا کلمه حرف حساب است که اگر آدمی بفهمد(درک کند) و در نتیجه بپذیرد و بکار ببندد، به آسودگی و آسایش دنیا و آخرت دست پیدا می کند: یکی اینکه نسبت به دوستان خودش منصف باشد، مروت داشته باشد، جوانمردی به خرج بدهد، تا پای جان همراه باشد و دیگری اینکه نسبت به دشمنان خودش تا آنجایی که می تواند مدارا و ملایمت بخرج بدهد، چون بقول مولوی که گفت:
تیغ حلم از تیغ آهن تیزتر
بل ز صد لشکر ظفر انگیزتر
گاهی وقت ها تلافی نکردن و به جای آن مهربانی کردن، آن هم با کسی که مهربانی نکرده، خیلی کارگرتر است که حریف را متأثر می کند و نقش بسیار سازنده ای در سازندگی او ایفا می کند. مگر اینکه آدم ببیند و بداند که این مدارا و نرمی او را گستاخ تر، جریح تر و جسور تر می کند که معمولا اینطوری نیست و لذا امیرالمؤمنین علیه السلام به وجود نازنین امام حسن علیه السلام می فرماید: پسرم! با کسی که با تو با خشنونت رفتار کرد، تو با ملایمت و نرمی رفتار کن که ممکن است همین رفتار تو او را نرم کند و حداقل دست از خشونت بردارد، بقول سعدی که گفت:
تواضع کن ای دوست با خصم تند
که نرمی کند تیغ برنده کند
آسودگی در این جهان و جهان آخرت در این است که این دو حرف برای انسان مفهوم بشود؛ یعنی پرده از رویش برداشته بشود؛ یعنی انسان حقیقتا درک آن دو سخن کند و آن دو سخن هم یکی رعایت مروت و انصاف در معاشرت با دوستان است و دیگری رفق و مدارا با دشمنان خود است؛ یعنی از یک سو به حقوق دوستان خود تجاوز نکند و در برخورد با آنها از سَر انصاف رفتار کند و دیگری اینکه با دشمنان خودش با نرمش و مدارا رفتار کند که این دو تا زمینه و مقدمات آسودگی انسان در این دنیا و دنیای دیگر می شود.
آسایش دو گیتی در گرو فهم و پذیرفتن و بکار بردن این دو پند است و لاغیر و اگر کسی این دو کار را انجام بدهد نتیجه اش آسایش دنیا و آخرت است؛ یعنی دنیای او اصلاح می شود و با اصلاح شدن دنیا، آخرتش هم اصلاح خواهد شد که آن دو حرف با دوستان با انصاف رفتار کردن و با دشمنان با مدارا برخورد کردن است.
اگر آدمی با دوستان خودش منصفانه رفتار بکند و با دشمنان خودش مدارا به خرج بدهد، بی تردید فساد از عالم برداشته می شود و با رفتن فساد از عالم آخرت هم اصلاح می شود. و اگر به این دو کلمه در جامعه عمل بشود و به این شعور برسند، واقعا مشکلی بر جای نمی ماند.
#نور_ماه
#غزلیات_حافظ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶آمــوز از وزغ پــیــمــبـرآمــوز
می گویند: روزی داود پیمبر گفت: چنان عبادت کنم که احدی ندیده باشد که او وقتی از عبادتش فارغ آمد، وزغی دید که این وزغ چه زیبا گفت: من در هر شب هزار تسبیح که با هر تسبیحی سه هزار حمد توام است انجام می دهم، و من گاهی در عمق آن هستم و در آن حین صدای پرنده ای در هوا می شنوم و فکر می کنم که او گرسنه است و من از قعر آب بالا می آیم و در روی آب گردش می کنم که آن پرنده مرا ببیند و بخورد، با اینکه هیچ گناهی ندارم. بنابراین عجب به خود راه مده.
قالَ دَاوُدُ النَّبِيُّ(ع)لَأَعْبُدَنَّ اللَّهَ الْيَوْمَ عِبَادَةً وَ لَأَقْرَأَنَ قِرَاءَةً لَمْ أَفْعَلْ مِثْلَهَا قَطُّ فَدَخَلَ مِحْرَابَهُ فَفَعَلَ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ صَلَاتِهِ إِذَا هُوَ بِضِفْدِعٍ فِي الْمِحْرَابِ فَقَالَ لَهُ يَا دَاوُدُ أَعْجَبَكَ الْيَوْمَ مَا فَعَلْتَ مِنْ عِبَادَتِكَ وَ قِرَاءَتِكَ فَقَالَ نَعَمْ فَقَالَ لَا يُعْجِبَنَّكَ فَإِنِّي أُسَبِّحُ اللَّهَ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ أَلْفَ تَسْبِيحَةٍ يَتَشَعَّبُ لِي مَعَ كُلِّ تَسْبِيحَةٍ ثَلَاثَةُ آلَافِ تَحْمِيدَةٍ وَ إِنِّي لَأَكُونُ فِي قَعْرِ الْمَاءِ فَيُصَوِّتُ الطَّيْرُ فِي الْهَوَاءِ فَأَحْسَبُهُ جَائِعاً فَأَطْفُو لَهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَأْكُلَنِي وَ مَا لِي ذَنْبٌ.
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________