eitaa logo
نــــــــورمـــــاه
6.1هزار دنبال‌کننده
411 عکس
105 ویدیو
6 فایل
🔻کانال هنری و ادبی #نـــــــــورمـــاه اینجا تنها آرشیو مطالبی است که می خوانم و گو‌ش می دهم. ارتباط با ادمین: @sarbbazzaman پیام ناشناس: https://daigo.ir/secret/51646155580
مشاهده در ایتا
دانلود
چه قیامت است جانا که به عاشقان نُمودی دل و جان فدای رویت بنما عِذار ما را ┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈ [ قیامت ] شور، غوغا؛ ولی در اینجا به معنای هجران و فراق است که حافظ در جای دیگر می گوید: حدیثِ هولِ قیامت که گفت واعظِ شهر کنایتیست که از روزگارِ هجران گفت بالای منبر که مدام از قیامت می گویند، در حقیقت روز قیامت کنایه ای از روز هجران است؛ یعنی وفتی می خواهند به روز هجران و فراق اشاره بکنند از واژه ی قیامت استفاده می کنند. سلمان ساوجی می گوید: شب هجران تو از روز قیامت کم نیست بنابراین "قیامت" در اینجا به معنای هجران است ‌[ چه قیامت است ] این چه هجران و فراقی است. معمولا وقتی برای کسی حادثه ی سهمگینی رخ می دهد از همین ترکیب استفاده می کنند [ جانا ] ای جان، ای عزیز تر از جان، ای محبوب من [ نمودی ] از ریشه ی "نمودن" یعنی نشان دادن و "بنمای" از همین ریشه است یعنی نشان بده [ عِذار ] رخساره، چهره، صورت ┈┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ یکی از ویژگی های روز قیامت، طولانی بودن آن است و دیگر اینکه بسیار سخت و دشوار خواهد بود و حافظ روز هجران و فراق را به همین "روز قیامت" تشبیه می کند، از بس که روز قیامت دراز و سخت و سنگین برای عاشق است. حافظ می گوید: برای عاشق، با تو نبودن و دور بودن مثال روز قیامت دارد که خیلی طولانی و سخت برای او می گذرد. هر ثانیه ای ساعتی است و هر ساعتی سالی است. ای محبوب من! چه طولانی و سخت است این فراق که به عاشقان خود نشان دادی. در حقیقت قیامت را به آنها نشان دادی و خواستی به آنها قیامت را حالی کنی... ای دل من و جان من فدای جمال دل ربای تو! بیان و چهره ی دل ربای خود را نشان بده، جلوه ای کن، چشمان ما را لایق بدان، بگذار ما هم به وصالی برسیم، بگذار باقی عمر را در پرتو نور جمال تو سپری کنیم... ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
به خدا که جرعه ای ده تو به حافظ سحرخیز که دعای صبحگاهی اثری کند شما را ┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈ [ به خدا ] تو را به خدا، بخاطر خدا، به خدا قسمت می دهم [ جرعه ای ده ] جرعه ای از آن باده ی معرفت به من بده. بیان شد که معرفت در نگاه عارفان ما بخصوص حافظ مثال "باده" را دارد، مثال "می" را دارد و گفتیم: همانطور که باده و می، باده و می خوار را سرمست می کند، معرفت هم با آدمی همین کار می کند. مولوی هم می گفت: آن باده انگوری مر امت عیسی را و این باده منصوری مر امت یاسین را باده ی انگور برای کسانی است که خود را از پیروان عیسی مسیح می دانند و در کلیسا ها سَر می کشند و می نوشند؛ اما باده ای که مقصود ماست، همان باده ی منصوری است، همان باده ای است که منصور حلاج آن را سَر کشید؛ یعنی معرفتی که منصور به آن دست پیدا کرد و آن باده ویژه ی امت یاسین؛ یعنی پیامبر اسلام است که خداوند در قرآن به او اینگونه خطاب کرد: یـــــــس مولوی در ادامه می گوید: خم‌ها است از آن باده خم‌ها است از این باده تا نشکنی آن خُم را هرگز نچشی این را آن باده به جز یک دم دل را نکند بی‌غم هرگز نکشد غم را هرگز نکند کین را یک قطره از این ساغر کار تو کند چون زر جانم به فدا باشد این ساغر زرین را این حالت اگر باشد اغلب به سحر باشد آن را که براندازد او بستر و بالین را این باده ای که ما می گوییم، وقتش وقت سحرگاهان است، وقتی که پشت پا به خواب بزنی و در برابر قرآن زانو بزنی و تلاوت کنی و از آن باده ی معرفت بنوشی [ صبحگاه ] سحرگاهان که دعا در آن مقطع زمانی اثر و تأثیر فراونی دارد [ اثری کند ] مؤثر است؛ یعنی مستجاب است ┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ حافظ در اینجا به پیر و مراد و مرشد خودش خطاب می کند و می گوید: بیا و ما را بیش از این خمار مپسند، بیا جرعه ای از آن باده ی معنا و معنویت و معرفت به من حافظ سحر خیز هم کرامت کن و من هم تو را از دعای صبحگاهی خود که ادامه ی سحرخیزی من است، بی نصیب نخواهم گذاشت و تو را دعا خواهم کرد و تو خوب می دانی که دعا به وقت صبحگاهان مؤثر و مستجاب است. ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 رقـــص بـــه حـــکـــم و فــــرمـــان سلطان ابوسعید ایلخانی در میان جمع، قاضی عضدالدین را به رقص امر کرد. قاضی ناگزیر رقص کرد. شخصی‌ گفت: «خواجه رقص به اصول نمی‌کنی» قاضی گفت: «من رقص به یرلیغ (حکم و فرمان) می‌کنم نه به "عادت و اصول"» (عبید زاکانی) ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 ادعــــای خـــدایــی امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند فرشته ای را بر روی زمین نازل کرد و او روزگاری طولانی در زمین ماند. سپس به آسمان بالا رفت، به او گفته شد: چه چیزی دیدی؟ گفت: شگفتی های بسیاری دیدم و از همه شگفت آورتر این بود که مردی را دیدم که غرق در نعمت های تو بود، روزی تو را می خورد ولی ادعای خدایی داشت، از جسارت او بر تو و حلم تو بر او تعجب کردم. خداوند فرمود: از حلم من تعجب کردی؟ گفت: آری پروردگارا، فرمود: من به او چهارصد سال مهلت دادم، رگی از وی آسیب ندید و از دنیا چیزی را نخواست مگر اینکه به آن رسید و خوراک و آشامیدنی او تغییر نیافت. إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَهْبَطَ مَلَكاً إِلَى الْأَرْضِ فَلَبِثَ فِيهَا دَهْراً طَوِيلًا ثُمَّ عَرَجَ إِلَى السَّمَاءِ فَقِيلَ لَهُ مَا رَأَيْتَ قَالَ رَأَيْتُ عَجَائِبَ كَثِيرَةً وَ أَعْجَبُ مَا رَأَيْتُ أَنِّي رَأَيْتُ عَبْداً مُتَقَلِّباً فِي نِعْمَتِكَ يَأْكُلُ رِزْقَكَ وَ يَدَّعِي الرُّبُوبِيَّةَ فَعَجِبْتُ مِنْ جُرْأَتِهِ عَلَيْكَ وَ مِنْ حِلْمِكَ عَنْهُ فَقَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ فَمِنْ حِلْمِي عَجِبْتَ قَالَ نَعَمْ قَالَ قَدْ أَمْهَلْتُهُ أَرْبَعَمِائَةِ سَنَةٍ لَا يَضْرِبُ عَلَيْهِ عِرْقٌ وَ لَا يُرِيدُ مِنَ الدُّنْيَا شَيْئاً إِلَّا نَالَهُ وَ لَا يَتَغَيَّرُ عَلَيْهِ فِيهَا مَطْعَمٌ وَ لَا مَشْرَبٌ‏. ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 رغــبــت خـــوار کـنــنــده امام صادق فرمود: چقدر زشت است برای مومن که برای او رغبتی باشد که او را خوار کند. مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ‏ علامه مجلسی می گوید: «ما اقبح» صیغه تعجب است و «أن تکون» مفعول آن است و مراد رغبت به مردم و درخواست از آنان است و همین امر سبب خواری می گردد؛ اما رغبت به خدا عین عزت است و صفت این رغبت یعنی «تذله» می تواند خواری آشکار و خواری پنهان باشد. ما أقبح صيغة تعجب و أن تكون مفعوله و المراد الرغبة إلى الناس بالسؤال عنهم و هي التي تصير سببا للمذلة و أما الرغبة إلى الله فهي عين العزة و الصفة تحتمل الكاشفة و الموضحة بحار ج ۷۰ ص ۱۷۱ ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 تــفــاوت لـــبـــاس حـــاکـــم عــدل با ســـایــر مــردم از احمد بن محمد و با اسناد مختلف در مورد اقامه دعوای امیرالمؤمنین بر عاصم بن زیاد وقتی که عباء بر تن کرد و لباسی که پاها را میپوشاند رها کرد. برادرش ربیع بن زیاد از او به امیرالمؤمنین شکایت کرد که خانواده و فرزندش را با این کار اندوهگین ساخته است. امیرالمؤمنین فرمود: عاصم بن زیاد را نزد من بیاورید. او را آوردند، وقتی او را دید چهره در هم کشید و به اوگفت: از خانوادهات خجالت نمیکشی آیا به فرزندت رحم نمیکنی؟ خدا را نمیبینی طیبات را برای تو حلال کرده و اکراه دارد که تو خود را از آن محروم کنی؟ تو در مورد این مسئله پایین تر از خدایی. آیا خدا نمیفرماید: « وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ فِیها فاکِهَهٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَکْمامِ » {و زمین را برای مردم نهاد، در آن میوه‌ها و نخلها با خوشه‌های غلاف دار} آیا نمیفرماید: « مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ » {دو دریا را [به گونه ای ] روان کرد [که] باهم برخورد کنند} تا کلامش « یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ » {از دو [دریا] مروارید و مرجان بیرون آورد}، به خدا که تحقیر کردن نعمتهای خدا در عمل نزد خدا بهتر از تحقیر آن در سخن است، خدای عزّو جلّ میفرماید: « وَ أَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ» {از نعمت پروردگار خویش با [مردم] سخن بگوی}، عاصم گفت: ای امیرالمؤمنین پس برای چه در غذایت به غذای سخت و ناخوش و در لباست به لباس زمخت اکتفا کردهای؟ فرمود: وای بر تو خدای تعالی بر ائمه عدل واجب کرده است که خود را با ضعیف ترین مردم همانند کنند تا فقر فقیر بر او سخت نیاید، عاصم بن زیاد، عباء را کنار گذاشت و و لباس بلندی که پاها را میپوشاند بر تن کرد مُخْتَلِفَةٍ فِي احْتِجَاجِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى عَاصِمِ بْنِ زِيَادٍ حِينَ لَبِسَ الْعَبَاءَ وَ تَرَكَ الْمُلَاءَ وَ شَكَاهُ أَخُوهُ الرَّبِيعُ بْنُ زِيَادٍ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع)أَنَّهُ‏ قَدْ غَمَّ أَهْلَهُ وَ أَحْزَنَ وُلْدَهُ بِذَلِكَ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع)عَلَيَّ بِعَاصِمِ بْنِ زِيَادٍ فَجِي‏ءَ بِهِ فَلَمَّا رَآهُ عَبَسَ فِي وَجْهِهِ فَقَالَ لَهُ أَ مَا اسْتَحْيَيْتَ مِنْ أَهْلِكَ أَ مَا رَحِمْتَ وُلْدَكَ أَ تَرَى اللَّهَ أَحَلَّ لَكَ الطَّيِّبَاتِ وَ هُوَ يَكْرَهُ أَخْذَكَ مِنْهَا أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اللَّهِ مِنْ ذَلِكَ أَ وَ لَيْسَ اللَّهُ يَقُولُ‏ وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ فِيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ‏ أَ وَ لَيْسَ يَقُولُ‏ مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ‏ إِلَى قَوْلِهِ‏ يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ‏ فَبِاللَّهِ لَابْتِذَالُ نِعَمِ اللَّهِ بِالْفَعَالِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنِ ابْتِذَالِهَا بِالْمَقَالِ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ‏ فَقَالَ عَاصِمٌ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ- فَعَلَى مَا اقْتَصَرْتَ فِي مَطْعَمِكَ عَلَى الْجُشُوبَةِ وَ فِي مَلْبَسِكَ عَلَى الْخُشُونَةِ فَقَالَ وَيْحَكَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ الْعَدْلِ أَنْ يُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ كَيْلَا يَتَبَيَّغَ‏ بِالْفَقِيرِ فَقْرُهُ فَأَلْقَى عَاصِمُ بْنُ زِيَادٍ الْعَبَاءَ وَ لَبِسَ الْمِلَاءَ ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________